در مبارزه با تروریسم به گامهای جرم شناسانه از داخل جوامع و احترام به موازین حقوق بشر نیاز داریم
6 مهر 1400
اخبار, گفتوگو
با دوستانتان به اشتراک بگذارید

پدیده تروریسم در چهره های گوناگون با تاریخ قدرت و نظام های سیاسی بشر همراه بوده است. هرچند در قاموس قدرت اساساً مفهوم قاعده ی بازی تنها به عنوان نوعی بازدارندگی از سوی صاحبان قدرت مورد بهره برداری قرارگرفته، از منظر عمل نیز صاحبان قدرت کمتر به چنین قواعدی متعهد باقی مانده اند. به همین منظور در رابطه با نقش قواعد حقوقی در مبارزه یا تروریسم در سطح جهان به سراغ دکتر “حیدر پیری” پژوهشگر فقه و حقوق و عضو هیئت علمی دانشگاه رفته ایم:
*گستره مفاهیم کارشناسی حقوقی و جرم شناسی به ویژه در زمینه حقوق بشر، حقوق کودکان و زنان و …و نیز مطالعات ضد تروریسم و فعال سازی نهادهای دانشگاهی دراین حیطه را تا چه اندازه در مسیر مبارزه با تروریسم و روشنگری مفید می دانید؟
پیری:شناسایی و تبیین حقوق بشر در شاخه های مختلف و قواعد قابل اعمال در مبارزه با هر پدیده نابهنجار اجتماعی مستلزم شناخت و تعریف دقیق آن است و هرچه ما کار بیشتری روی حقوق انسان ، حقوق کودکان، زنان و مانند آن انجام دهیم در شناخت بهتر آن و سپس بیان این گفتمان برای جهان حائز اهمیت است و این بسیار وابسته به دانش جرم شناسی و شناخت داخل از جوامع مبتلا به تروریسم است.

وی تاکید کرد: این الزام در مورد تروریسم دارای اهمیت ویژه ای است چرا که امروزه نه تنها آسیب پذیری جوامع داخلی از تروریسم اثبات شده بلکه به ویژه پس از حملات 11 سپتامبر و واکنش های فراحقوقی دولت قربانی این حملات، روشن گردیده که تروریسم به سادگی قادر به تخریب نظم بین المللی است و صلح پایدار را زیر سوال می برد . این در حالی است که ناتوانی دولتها در دستیابی به تعریفی مشترک از تروریسم نیز، چالشی بزرگ در برابر طرح مبارزه با تروریسم محسوب میشود.
من معتقدم «جنگ علیه تروریسم» به عنوان مفهومی برآمده از یک گفتمان جنگ طلبانه اما در خدمت صلح پایدار و امنیت جهان است لیک قادر به ریشه کنی کامل آن نیست و تنها چیزی که از لحاظ عقلی و حقوقی کارآمد است نزدیک سازی جوامع و کنترل افکار عمومی توسط ادبیات سازیهای مشترک است.
باید دقت کنیم اگر فقط به جنگ بسنده کنیم بدون تلاش برای کنترل افکار عمومی در جهان و هدایت آن، با اتهام نقض قواعد حقوق بشر به دلیل جنگ با تروریسم روبرو میشویم و امنیت ملی ما را بیش از پیش به خطر می اندازد، بنابراین غفلت در رعایت هنجارهای حقوق بشری، همکاری بین المللی که برای انجام اقدامات ضد تروریستی ضروری است را نیز تضعیف می کند و ما در سایر میادین بین الملل با مشکل مواجه میشویم یعنی نه تروریسم ریشه کن میشود و نه ما میتوانیم در سایر میادین بین الملل قدرت عمل داشته باشیم؛ ما باید هوشمندانه چند اهرم را فعال کنیم . حال چگونه بتوانیم در این میدان به سمت هدایت اذهان و کنترل افکار عمومی برویم چالشی است که آمریکا هم همواره درصدد تحقق آن بوده است و ما باید گوی را از دست آن برباییم.
دولت ها مطابق دانش حقوق، قراردادی و عرفی حق استفاده از زور را به شکل مشروع دارند. با وجود این، آنها در مبارزه علیه تروریسم باید موازین حقوقی و انسانی را رعایت کنند. نه اینکه فکر کنیم چارچوب حقوق بشر مانع اتخاذ اقدامات مؤثر و مشروع در واكنش به حملات تروريستي است اما استراتژی همهجانبه تری را باید فعال کرد .
رعایت قواعد حقوق بشر در مبارزه با تروریسم مانع مبارزه و از میان بردن پدیده تروریسم نیست لیک درصورت عدم رعایت این قواعد دستیابی به صلح و امنیت بین المللی غیر ممکن است، مبارزه با تروریسم هیچ تعارضی با رعایت حقوق بشر ندارد اما باید راه آن را پیدا کرد.این حرکت درست ضامن مؤثر بودن چنین مبارزه ای می باشد. نظام حقوق بشر از چنان انعطافی برخوردار است که امکان مقابله مؤثر با تروریسم در ضمن رعایت این حقوق وجود دارد و باید مسیر درست آن را رفت.
باید اعتراف کرد در طولانی مدت، رفتن به سمت دانش تخصصی حقوق بشر در شاخه های مختلف یکی از راه های پیشگیری و مبارزه با تروریسم است و چهره بهتری از جمهوری اسلامی ایران در جهان می سازد و در هدایت افکار عمومی راه و گزینه در دسترسی است.
هرگونه مبارزه با تروریسم که منجر به نابودی حقوق بشر شود از لحاظ اخلاقی در کشور ما مردود است، همچنین با تلاشهای دولت در دستیابی به تامین امنیت ملی مغایر است.
دقت کنیم شيوه مبارزه با تروريسم با به چالش كشيدن چارچوب حقوق بشر بينالمللي خطر جدی به حاكميت قانون، تهدیدی برای امنیت ملی و اعتبار استانداردهاي حقوق بشر جمهوری اسلامی ایران وارد ميآورد همچنین، امنيت ما را بيش از هر حمله تروريستي ديگري تهديد ميكند . باید در این میدان مبارزه از دانش های مختلف در مسیر تکمیل نگاه و راهبرد کشور ما در مبارزه با تروریسم بهره برد.
بی شک تحمیل سلیقه یک یا چند دولت ابرقدرت در مبارزه با تروریسم عواقب خطرناکی دارد و باعث سو استفاده آنها از این مساله می شود . تروریستها در برابر هیچکس احساس مسئولیت نمیکنند در حالیکه اسلام چیز دیگری است و همچنین نظام حقوقی و عدالت که در برابر همه شهروندان دنیا باید احساس مسئولیت کند، بنابراین در مبارزه با تروریسم نباید حقوق بشر و آزادیهای اساسی را فدا نمود و همچنین از سوی دیگر نباید به دولتهای ابر قدرت اجازه چنین کاری را داد.
براي مبارزه با تروريسم شناخت دقیق ریشههای آن و برای شناخت همه جانبه این ریشه ها و یافتن راه حل اصولی، اتخاذ يك روش معقول و جهانشمول ضروري است. بدون شناخت علل و عوامل تروریسم و ورود به بحث افکار عمومی که یک بحث جرم شناسی تروریسم را مطرح میکند، هیچ گونه مبارزه ای موفق نخواهد بود.
با دوستانتان به اشتراک بگذارید