•«شادابی و پویایی جامعه و جمهوری اسلامی» در این برهه وابسته به «مبارزه با فساد» است
12 فروردین 1400
گفتوگو
با دوستانتان به اشتراک بگذارید
♦در گفت و گوی سلام نیوز با «دکتر محمد مهدی جهان پرور» نویسنده و تاریخ شناس مطرح شد: برای “حفظ و افزایش شادابـــی جامــعه و نــظام جــمهوری اســلامی” در زمان کنونی ،باید بدون مسامحه و مصالحه با قانون شکنان، مجرمان و مفسدان سیاسی و اقتصادی و مانند آن برخورد شود.
روز 12 فرودین در گاهشمار تاریخ هرساله ایران اسلامی به عنوان روز جمهوری اسلامی شناخته می شود . بسترهای تاریخی عصر پهلوی در کنار رشد فزاینده فکری مردم در یک برهه تاریخی ،نقش مهمی در انتخاب “جمهوری اسلامی” برای نظام حکومتی کشور داشت. به همین مناسبت گفت و گویی داشته ایم با دکتر محمد مهدی جهان پرور، نویسنده و تاریخ نگار ؛تا به همراه ایشان نور افکنی اندازیم بر برخی از این وقایع و بسترهای تاریخی و فکری.
* امام راحل حفظ نظام جمهوری اسلامی را از اوجب واجبات دانسته اند؛ به نظر شما علت اصلی این تاکید امام چیست؟
جهان پرور: در پاسخ به اين سوال بايد عرض كنم كه قبل از هر چيز لازم است كه ابتدا به فلسفه، چيستي و چرايي تشكيل يك حكومت در جامعهاي با مرزهاي جغرافيايي مشخص اشاره كنم. همانطور كه مي دانيم فطرت اجتماعي انسان ميطلبد تا افراد يك جامعه در منطقه اي از كره خاكي به سكونت و همزيستي مسالمت آميز با يكديگر بپردازند، اما اين همزيستي نيازمند اشتراكاتي از دو بعد ذهني و عيني يا اخلاق زيستي و سبك زندگي است كه باورهاي معنوي و نيازهاي اوليه مادي را در بر مي گيرد و بيترديد بدون تعامل و ارتباطات سازنده متقابل و تنسيق و تنظيم روابط اجتماعي، انسجام و حفظ نظام اجتماعي تحقق پيدا نمي كند.
با مرور زمان ورشد روزافزون جمعيت نيازهاي جامعه چه به لحاظ مادي و چه به لحاظ معنوي گسترش مييابد و در گذر زمان، جامعه نيازمند سازوكارهايي براي تنظيم الزامات فرهنگي، اجتماعي، سياسي، اقتصادي و غيره ميشود كه جز با ايجاد سيستمهاي نظارتي و اجرايي و تهيه و تدوين قانون و مقررات ناشي از ارزشها و باورهاي ديني و معنوي آن جامعه به عنوان ابزاري كنترلي در جهت جلوگيري از آنارشي و هرج و مرج و ايجاد رفاه، امنيت و تحقق آرمانهاي جامعه ممكن نيست.
لذا همين امر، حكومتها را به لزوم توجه به حفظ جوامع در چارچوب باورها و گرايشهاي معنوي سوق ميدهد و اگر چنين نشد آن حكومت و جامعه محكوم به زوال و هضم و جذب در جوامع ديگر است، چنانكه بسياري از تمدنها بزرگ تاريخ چنين سرنوشتي داشتند و آيات قرآن كريم و تاريخ، گواه اين مدعا است. همين امر، درك و فهم ما را از اوجب واجبات دانستن حكومت اسلامي از منظر رهبر كبير انقلاب (ره) تعميق ميبخشد.
همانطور كه ميدانيم فلسفه تشكيل حكومت اسلامي در ايران مقابله با طاغوت و ايجاد جامعهاي توحيدي براي تحقق آرمانهاي متعالي اسلامي به معناي واقعي كلمه و پياده كردن صحيح احكام الهي در جامعه است. جامعهاي كه مبتني بر مكتب اهل بيت(ع) باشد. به خصوص در شرايطي كه انقلاب اسلامي از خارج و داخل كشور مورد هجمههاي تبليغاتي قرار دارد و مذهب شيعي از صدر اسلام تا پيش از انقلاب اسلامي همواره در طول تاريخ مظلوم واقع شده است.
لذا اينكه حضرت امام (ره) دغدغهمند بر حفظ نظام تأكيد داشتند از اين باب بود كه اگر از اين حكومت صيانت نشود و به دست نا اهلان بيفتد، قطعا ساير واجبات و اهداف و آرمانهاي انقلابي محقق نخواهد شد و لذا از ميان اهم و مهم، حفظ و نگهداري از انقلاب به لحاظ وجوب اهم از واجبات است به گونهاي كه در تعارض با ديگر واجبات، مقدم دانسته ميشود. چرا كه با وجود حكومت اسلامي ساير واجبات تحقق خواهند يافت، اما در صورت فقدان آن، نه تنها ديگر واجبات عمل نمي شوند، بلكه ممكن است زمينه حذف آنها فراهم آيد.
*چه بسترهای تاریخی در زمان حکومت پهلوی، مردم را به سمت انقلاب اسلامی و سپس انتخاب حکومت اسلامی در روز ۱۲ فروردین سوق داد؟
جهان پرور: همانطور كه ميدانيم هر انقلاب و تحولي كه در جوامع رخ ميدهد آرمانخواهي و دستيابي به اصولي است كه از سوي حكومت وقت ناديده انگاشته شده است و لذا به واسطه عدم توجه به مطالبات مردمي است كه منجر به شكلگيري انقلابهاي متعددي در كشورهاي مختلف شده است.
ايران نيز به عنوان كشوري با قدمت تمدني چند هزار ساله از اين قاعده مستثني نبود، چرا كه حكومت غير مشروع پهلوي كه به واسطه دولتهاي غربي بيگانه بر سر كار آمده بود، بدون توجه به منافع ملي، در راستاي حفظ منافع بيگانگان و نه ملت عمل مينمود به گونهاي كه پيامدهاي اقدامات اين حكومت، عدم استقلال و عزت ملي را براي ايران در پي داشت. ملتي كه يكي از كهنترين تمدنها را دارا بود.
تاريخ نشان داده است، حكومتهايي كه بر اساس خواست و پشتوانه مردمي ايجاد نشوند تداوم نيافتهاند و حكومت پهلوي نيز از جمله اين حكومتها بود. از مهمترين عوامل منجر به تغيير نظام شاهنشاهي به نظام اسلامي را مي توان چنین بر شمرد:
وجود حكومت استبدادي ، عدالتخواهي و اعتراض با ترور و حبس و شكنجههاي مخالفان، بيتوجهي به منافع و منابع ملي و انجام به ظاهر اصلاحات در انعقاد تفاهمنامه سعدآباد، عدم امكان توليد، تغيير در نوع زندگي عشاير با هدف حذف نيروهاي غير رسمي نظامي و كاهش امنيت مركزي ايران و نابودي صنعت دامداري و كشاورزي و جايگزيني فروش نفت و نهايتا اقتصاد تك محصولي، نابودي فرهنگ اصيل و سنتي ايراني با ورود فرهنگ غربي از جمله كشف حجاب و نوع پوشش، رواج سبك زندگي و عادات و آداب و اندیشه غربي ، مقابله با حركتهاي ديني و مليگرايانه از جمله نهضت ملي شدن نفت، كودتاي 28 مرداد، تصويب لايحه انجمنهاي ايالتي و ولايتي، برگزاري جشنهاي 2500 ساله شاهنشاهي با هزينههاي گزاف عليرغم فقر و تنگدستي جامعه، جدايي بحرين از ايران و مواردي از اين دست دانست؛ كه نتيجه آن نياز به تغيير و انقلاب در ساختار حكومتي و نهايتا پذيرش نظام جمهوري اسلامي ايران توسط ملت غيور ايران در روز 12 فروردين 1358 بود.
*شاهدیم بسیاری انقلاب های جهان در حاشیه دگر اندیشی و اضمحلال و ضعف و حتی فراموشی قرار گرفته اند. حتی انقلاب فرانسه که از لحاظ اندیشه اجتماعی در تاریخ اروپا بسیار اثرگذار بود هم، اینک در آرمانهای خود دچار چند فهمی و چند دستگی متکثر است.
به نظر می رسد انقلاب اسلامی از آن دست انقلاب هایی است که از درون بدنه خود ، کمتر با خطر چند فهمی و چند دستگی روبرو بوده، به گونه ای که ما هنوز همان اهداف و ارمانهای اول انقلاب را در نسل های جوان می بینیم.چه ویژگی متفاوتی بین انقلاب ما و انقلابهای جهان هست که آن را پایدار تر و ایمن تر کرده؟ چه ضعفهایی در راه داریم که باید مرتفع شود؟
جهان پرور: انقلاب اسلامی ایران نیز یکی از کشورهایی است که به منظور تحقق آرمانهای مبتنی بر ایدئولوژی به وجود آمد و به خوبی نشان داد که علیرغم ضعفها و مشکلات موجود، نظامی توحیدی، چندساحتی، مردمسالارانه و منحصر بفرد با هدف اجرای عدالت است؛ عدالتی که سایر عرصههای فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و نظامی را در بر میگرفت و همین ویژگیها آن را از سایر انقلابهای تکساحتی جهان به لحاظ مردمی و ذوابعاد بودن متفاوت میکرد.
با این وجود، جمهوری اسلامی که در آغاز با هدف تحقق اهداف و آرمانهای والای خود پا به عرصه ظهور گذارد، علیرغم گذشت بیش از چهار دهه در تحقق برخی از شعارهای خود از جمله عدالت اجتماعی آنگونه که خود در ابتدا درصدد آن بود توفیق نیافت و هنوز مسیر پرفراز و نشیبی در این زمینه پیش رو دارد. دلالت آن را میتوان در دیدارها و سخنرانیهای رهبر معظم انقلاب با اقشار مختلف جامعه و نامگذاریهای سالانه و طرح مباحث آتش به اختیار، بیانیه گام دوم انقلاب و … که به منظور برجستهسازی مسیری که باید طی شود تا به صورت تمام این اهداف ، مشاهده کرد.
لذا اتخاذ راهبردهای مناسب و کارآمد و ترسیم و اجرای نقشه راه با پیروی از منویات و رهنمودهای مقام معظم رهبری و نیز انجام مطالعات و پژوهشهای علمی و کاربردی؛ بازنگری و بازنگاری قوانین و ضوابط موجود؛ بهرهمندی از تجارب گذشته خود و سایر کشورها، مواجهه مقتدرانه با جریانهای فکری معاند و بهرهمندی از کارشناسان و متخصصان خبره انقلابی با مشارکت مردم مي تواند شرایط را برای تحقق آرمانهای اصیل انقلاب اسلامی و برافراشته شدن پرچم عدالت به دست عدالتخواهان واقعی انقلاب فراهم نماید.
*توجه به مخاطرات و تهدیدات پیرامون جوامع و شناسایی آن، رمز بقای هر نوع جامعه ای است. به نظر شما در حال حاضر بیشترین مخاطراتی که می تواند به کشور و انقلاب و باور مردم در این زمینه صدمه بزند چیست؟
جهان پرور: تجربه نشان داده است که در گوشه و کنار جهان هر تحول اجتماعی و انقلابی که رخ می دهد با خطرات و آفاتی روبروست و انقلاب اسلامی نیز از این قاعده مستثنی نیست. در صورتيكه این چالشها با واکنش مناسبی روبرو نشوند، تهدیدی جدی برای نظام و انقلاب محسوب میشوند و میتواند خسارتهای جبران ناپذیری را بهبار آورد.
لذا میطلبد تا این واقعیت اول پذیرفته شود که جامعه با مشکلات و آسیب های جدی رو به رو ست. به اصل ولایتمداری، دشمن شناسی و برخورد آگاهانه با دشمنان داخلی و خارجی بر اساس تدبیر، حکمت و مصلحت اندیشی توجه شود. از ظرفیت های موجود کشور بهرهبرداري شود و افراد دلسوز، انقلابی، متخصص و کاردان و به دور از سودجویی، تبعیض، و قبیله گرایی به كار گرفته شوند.
تعامل فزاینده علمی، فرهنگی و سیاسی میان حوزه و دانشگاه در راستای هم افزایی و وفاق ملی برقرار شود. بنیه اخلاقی و سیاسی جامعه به منظور حل مشکلات کشور در جهت رشد و بالندگی تقویت شده و با ایجاد روح وحدت و انسجام از بد اخلاقی و تخریب و تنش های سیاسی پرهيز شود.
بدون مسامحه و مصالحه با قانون شکنان، مجرمان و مفسدان سیاسی و اقتصادی برخورد جدی شود. براي ايجاد نشاط و تحرک در جهت رشد و توسعه اقتصادی کشور با ترسیم و بهرهمندی از الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت که نتیجه آن جهش تولید، خودکفایی و استقلال ملی است، برنامه ریزی شود. مسئولان ساده زیست باشند و از تجمل گرایی پرهیز کنند. مسئولین با مردم، صداقت و شفاف سازی داشته و قوانین و مقررات بازنگاری و بازنگری شوند و بر اجرای دقیق و صحیح قوانين نظارت شود.
چه درسهايي از تاريخ براي بقا و دوام امروز جامعه و حكومت اسلامي مي تواند مفيد باشد؟
جهان پرور: نگاهي گذرا به تاريخ حكومت عصر ساسانی مي تواند مهمترين عبرت در نوع و شيوه حكومت فعلي ايران باشد. چرا که در آن دوره سبک زندگی متأثر از دین، اعتقادات مذهبی و آموزههای دینی بود در این دوره شیوه حیات، تابع باورهای قدسی و ساختار اجتماعی، و تحولات زندگی متأثر از شرایط و محصول نیازهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بود و حاكمان را در نزد رعایا مقبولیت و مشروعیت می بخشید. با وجود آنکه پایبندی به آیینها و انجام آن، در عرصه مادی و معنوی جامعه جاری بود، اما قوانین مدنی برگرفته از منابع دینی و شیوه اجرای آن با کاستیهایی همراه بود و میان فرادستان و فرودستان دیواری غیر قابل عبور ایجاد کرده بود.
از این رو وضعیت زندگی عامه مردم با آنچه که در تعلیمات مذهبی بیان شده بود، سازگاری نداشت و علیرغم اینکه جامعه ایرانی موفقیتهايي نسبی در زمینه های مختلف به ویژه اقتصاد به دست آورده بود، اما شرایط بهرهمندی برابر از ظرفیتها و امکانات موجود برای همه اقشار جامعه فراهم نبود و ایجاد کاستها و وجود بیعدالتی اجتماعی، میزان دستیابی عادلانه دیگر اقشار جامعه را تحت الشعاع قرار داده بود.
در این دوره آیینهای خشک طبقاتی جاری بود و بیش از آنکه همه امور مبتنی بر شرافت و فضیلت انسانی باشد، مبتنی بر جامعهای اشرافی بود .
در این دوران هیچ یک از رعایا حق تحصیل و کسب علم و دستیابی به مقام و منصبی از حکومت را نداشت و از این رو بسیاری از استعدادها و توانمندیهای اعضای جامعه پرورش نمییافت و احدی نمیتوانست موقعیتی برتر از آنچه که استحقاق و شایستگی اش را داشت، خواستار باشد.
این امر باعث شد که از یک سو جامعه ایرانی آن دوران، خود را از وجود اشخاص مستعد و خلاق محروم داشته و در مقابل افرادی نالایق متصدی امور و مناصب بالا و مهم شوند و از سوی دیگر، خرافه گری، سوء استفاده از مقدسات، ظلم و جاه طلبی دسته ای متصل به دربار، جامعه را آماده پذیرش حکومت و کیش و آیینی دیگر نماید. در سایه این بی تدبیری، ساختارهای مبنایی جامعه آسیبپذیر و احوالات اين سرزمين رو به افول نهاد و به تدریج از درون پوسیده و مضمحل شد. با توجه به آنچه بیان شد به نظر میرسد، بهرهگیری از تجارب گذشته اين دوره و دورههاي مشابه میتواند ما را در دستیابی به عدالت اجتماعي، ارائه الگوی مناسب سبک زندگی اسلامی و تحقق آرمانهاي انقلاب اسلامي رهنمون سازد.
*در پایان سخن دیگری دارید؟
خیر به امید آنکه با بهره گیری از تجربیات نخبگان و ظرفیت های کشور، بتوان گام های موثرتری برداشت.
با دوستانتان به اشتراک بگذارید
برچسباخبار اخبار اجتماعی اخبار سیاسی جمهوری اسلامی دکتر محمدمهدی جهان پرور گفت و گو ویژه سلام
مطلب پیشنهادی
دبیرکل مجمع جهانی صلح اسلامی درباره برگزاری کنفرانس بینالمللی دیپلماسی اسلامی، گفت: سعی میکنیم در …