اغلب آیات صلحجویانه قرآن کریم از قدیمیترین آیات هستند که مربوط به دوره اعلام پیامبری محمد(ص) در مکه بودهاند. پس از هجرت محمد(ص) به مدینه، پله پله آیات جنگجویانه فزونی یافت. در نتیجه ذکر «اسلام دین صلح است» قریب ۱۴۰۰ سال پیش منسوخ شده است.
پاسخ به شبهه
به گزارش سلام نیوز در این شبهه دشمن میخواهد بگوید اسلام به محض قدرت گرفتن، خشونت ذاتی خود را نشان داده و دیگر از صلح و دوستی صحبتی ندارد و همه آیات نازل شده درباره جنگ و خونریزی است، که کاملاً نادرست و کذب است و هرگز با واقعیت سازگاری ندارد.
البته روش دشمن در بیان مطالب اسلامی تقطیع کردن تاریخ و تنها بیان آن مقداری از تاریخ و قرآن است که به نفع اوست و میتواند از آن سوءاستفاده کند. درست است که در مدینه آیات جهاد و جنگ با دشمنان نازل شد و به مسلمانان دستور داده شد با کفار بجنگند، اما فقط این نیست، بلکه آیات و سورههای بسیاری در مدینه نازل شد و مسلمانان را به اخلاق پسندیده، عفو و تعامل با دیگران دعوت کرده است.
متخصصان علوم قرآنی میگویند که حدود ۲۸ سوره از قرآن مدنی هستند[۱] و در شهر مدینه و برخی در اوج قدرت مسلمانان بر پیامبر اکرم(ص) نازل شدهاند که مفاد بسیاری از آنها احکام، اعتقادات و اخلاق و رأفت اسلامی است، اما دشمن تنها آیات جنگ و جهاد را بیان میکند؛ به طور مثال سوره حجرات در سال پنجم هجرت نازل شده که در آن به عالیترین دستورات اخلاقی میپردازد و مسلمانان را از غیبت کردن، مسخره کردن، تهمت زدن، حتی فکر بد و پلید نسبت به همدیگر منع میکند و در آیهای عالی و بلندمرتبه به مساوات بین همه انسانها اشاره کرده و میفرماید: «يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَأُنْثَىٰ وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا ۚ إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ[حجرات/۱۳] ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و ملتها و قبیلهها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید. بیتردید گرامیترین شما نزد خدا پرهیزکارترین شماست»؛ یعنی هیچ چیز مادی و دنیوی مانند پول و ثروت و نژاد و قوم و قبیله و … سبب برتری انسانها نیست.
همچنین میبینیم سوره مائده در سال دهم که اوج قدرت پیامبر اکرم(ص) و سال فتح مکه است، نازل میشود که غرض از اين سوره دعوت به وفای به عهد، پايدارى در پيمانها، تهديد و تحذير شديد از شکستن آن و بىاعتنایى نکردن به آن است و اينکه عادت خدای تعالی به رحمت و آسان کردن تکليف بندگان و تخفيف دادن به کسى که تقوا پيشه کند و ایمان آورد و باز از خدا بترسد و احسان کند جارى شده، و نيز بر اين معنا جارى شده که نسبت به کسى که پيمان با امام خويش را بشکند، و گردنکشى و تجاوز آغاز نموده، از بند عهد و پيمان در آيد، و طاعت امام را ترک گويد، و حدود و ميثاقهایى که در دين گرفته شده بشکند، سختگيرى کند.[۲]
بنابراین این جمله که بعد از آمدن پیامبراکرم(صلیاللهعلیهوآله) به مدینه و قدرت گرفتن مسلمین مضمون آیات تغییر پیدا کرده و همه آیات مربوط به جنگ و کشتن دیگران است، کاملاً دروغ و نشانه خباثت دشمن است که مطالب قرآن کریم را اینچنین معرفی میکند.
دو نمونه از رأفت پیامبر اکرم(ص) پس از هجرت
دو نمونه نیز از رأفت اسلامی پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) بیان میشود تا نشانه صحت سخنان ما باشد، حضرت در سال ششم هجرت – که مقداری قدرت یافته بود- برای انجام اعمال حج به سوی مکه میرود که ابوسفیان مانع این کار میشود و در آنجا صلح حدیبیه بین آنها بسته میشود، حتی برخی از اصحاب به پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) اعتراض میکنند که چرا صلح کردید و باید میجنگیدیم، اما حضرت صلح را با همه شرایطی که آنها تعیین کرده بودند پذیرفت.[۳]
نمونه دوم فتح مکه در سال هشتم هجرت است، بعد از آنکه مسلمانان به اوج قدرت رسیده بودند، با حدود ۱۰ هزار نفر به نزدیکی مکه رسیدند و حضرت ابتدا پیام صلح را ابلاغ کرد که هر کس تسلیم شود در امان خواهد بود، و شهر بدون خونریزی تسلیم شد، اهل مکه همان کسانی بودند که مهاجران را از خانه و کاشانه خود بیرون کرده بودند، اموال آنها را مصادره و برخی از عزیزان آنها را کشته بودند، حدود ۸۰ جنگ مختلف برای پیامبراکرم(صلیاللهعلیهوآله) ایجاد کرده بودند و عزیزان و یاران حضرت مانند حمزه سیدالشهدا را به شهادت رسانده بودند، اما حضرت با رأفت اسلامی با آنها برخورد کرد و فرمود هر کس در خانه بماند در امان خواهد بود و تمام شکنجهها و اذیتها و کشتارهای اهل مکه را فراموش کرد.
نقل شده وقتی سپاه اسلام به نزدیکی مکه رسید، «سعد بن عباده» که پرچم سپاه اسلام را در دست داشت، این شعر را میسرود: «الیوم یوم الملحمه، الیوم تستحل الحرمه: امروز روز نبرد است، امروز جان و مال شما حلال شمرده میشود». پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) از شنیدن این سخن، بسیار ناراحت شدند و بلافاصله فرمودند: «الیوم یوم المرحمه: امروز روز رحمت است» سپس سعد را از مقام خود عزل و امیرالمؤمنین(علیهالسلام) را به جای او منصوب کردند.
این نشان از بزرگی روح پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) و درجه مهربانی ایشان دارد، حضرت حتی «وحشی» قاتل حضرت حمزه عموی خود را نیز عفو کرد و از او انتقام نگرفت، این اوج قدرت مسلمین و پیامبر اکرم(ص) بود، اما حضرت همه را بخشید، حتی «هند جگرخوار» را که بدن حمزه را پاره پاره کرد و جگر او را به دندان کشید را نیز عفو کرد و از او گذشت، دشمنان اسلام بگویند کجای دنیا و کجای عالم سراغ دارند فرماندهای چنین کرامت و بزرگیای به خرج داده باشد و از قاتل و پاره کننده بدن عموی خود که نقطه اتکای مسلمین در جنگها بود، بگذرد.
نکته پایانی اینکه اگر آیاتی در مورد جنگ و خونریزی هم نازل شده به خاطر دفاع از حریم مسلمین بوده است، کفار برای جنگ میآمدند، آیا معقول بود که مسلمانها از خود دفاع نکنند و خود را تسلیم کفار کنند؟ آیا معقول بود آنها تمام اموال و داراییهای مسلمانهای مهاجر را مصادره کنند و مسلمین هیچ حرکتی انجام ندهند؟ آیات جهاد که در مدینه نازل شد، همه جنبه دفاعی و محافظت از خود داشت و هیچگاه اجازه تعدی و ظلم و غارتگری به مسلمانان داده نشد.
بنابراین اسلام چه در مکه و چه در مدینه یک رویه و یک پیام داشته است و آن آزادی انسان از قید و بند نفس و هواپرستی و رفتن به سمت بندگی و عبادت خداوند متعال و تعامل با تمام مردم است و اگر در مدینه آیات جنگ و جهاد نازل شد آن هم به اقتضای حال و برای محافظت از مسلمین بوده است.