راههای افزایش اندیشه پروری ؛ مسیر توسعه فکری و اجتماعی

نظریه پردازان زیادی تا کنون در جهان از مقوله تفکر سخن گفته اند . لیپمن و معلمان کارآزموده وی 30 سال است در روش جدید “P4C”[1]خود به پرورش مهارت های تفکر کودکان می پردازند. 

گزارش: مریم ادیب

به گزارش سلام نیوز جا دارد که تحقیقی بنیادی روش های “پرورش تفکر” خداوند را در آخرین کتاب آسمانی اش را در معرض بررسی قرار داده و با بکار گیری تکنیک های علمی استفاده کنیم . چرا که انسان های زیادی در سراسر جهان با مطالعه و عمل به قرآن کریم به سطوح بالایی از تفکر دست یافته و درستی و کمال آن جای تردید ندارد.

هدف قرآن از پرورش تفکر نه فقط شهروند مردم سالار بلکه مشاهده حق و خلیفه خدا شدن است.این روش ها شامل مقایسه امور متقابل،ارائه ملاک های متفاوت،افزایش گنجینه اطلاعات، تعمیم دادن ، ارائه و بسط مفهوم، مذمت پیروی صرف از اکثریت وعادات و رسوم و سوگیری در تفکر ، دعوت به استفاده از فکر و عقل ، توجه به هدف ، پیشرفت درعلم ، دادن نشانه ها ، داشتن نگاه و همکاری گروهی ، و توصیه به تقوی و داشتن قلب سالم ، خودآگاهی دائمی و عبادت خداست.

1-1 مقدمه
رسول خدا (ص) فرمودند : اگر زیاده روى شما انسانها در سخن گفتن نبود، و اگر پریشانى و آشفتگى‏ دلهاتان نبود، هر آینه شما هم مى‏دیدید آنچه را که من مى‏بینم، و مى‏شنیدید آنچه را که من مى‏شنوم . (طباطبایی،ترجمه تفسیر المیزان، ج‏5 ، ص: 415)

پیغمبران ، اندیشه شناسان ، معرفت شناسان ، علما ، فلاسفه ، عرفا و ادبا، همه به اهمیت اندیشه پرداخته اند . مولوی گفت ” ای برادر تو همه اندیشه ای ” دکارت[2] جمله معروف ” من فکر می کنم پس هستم ” را نوشت و در اسلام یک ساعت تفکر مهمتر از هفتاد سال عبادت تلقی گردید . در دنیای صنعت و تولید خدمات نقش اندیشه مهمتر شد و در تاریخ ملت ها و زندگی انسان ها ثروت اصلی معرفی گردید. (دبونو[3]،1384 ، ص 5)

بسیاری از مطالعات نشان دهنده این واقعیت است که مدارس در آموزش و ایجاد توانمندی ها و منش های برتر فکری در دانش آموزان توفیق چندانی بدست نیاورده اند. به عنوان نمونه ، در مطالعه بین المللی پرلز[4] که در سال های 2001 و 2006 درارتباط با سواد خواندن صورت گرفته است بالاترین تفاوت میان پاسخ های حفظی و پاسخ های استنباطی مربوط به کشور ما از بین 35 کشور جهان بوده است[5] . این امر نشان دهنده این است که در نظام آموزشی کشور ما متاسفانه دانش آموزان غالبا مصرف کننده فکر هستند نه تولید کننده

قرآن کریم یکی از منابع تاثیر گذار در تعلیم و تربیت کشور مادر بیش از سیصد آیه، جامعه‌ی‌ انسانی را به تعقل، تفکر و تدبّر فرا می‌خواند؛ بلکه در مواضع زیادی از قرآن، استدلال و برهان به چشم می‌خورد. این مقاله می تواند یاری بخش مجریان پرورش تفکر در کشور و جهان باشد .

تعریف تفکر

لغت شناسان ، فکر را قوه سوق دهنده علم به سوی معلوم ( الراغب الاصفهانی.مجموعه آثار، ج3،ص 643) و تفکر را تلاش و کوشش این قوه بر حسب نظر عقل (همان . ص 643) تعریف کرده اند. اساساً عمل فکر کردن، چیزی جز نظم دادن به معلومات و پایه قرار دادن آنها برای کشف یک امر جدید نیست … فکر، حرکت ذهن از مقدمات به نتایج (مطهری،مجموعه آثار،ج 5،ص 45 ) و نوعی ازدواج و توالد و تناسل در میان اندیشه‌هاست (همان، ص 101) تفکر نیز به طور ساده، یعنی «اعمال فکر» (امام خمینی ، چهل حدیث، ص 189 ).

تفکر در قرآن:

“ تفکر “ از ریشة “ فکر “ به معنای اندیشه و در امری دقیق و باریک شدن است . حقیقت تفکر کاربرد نیروی عاقله در به دست آوردن مجهولات از تجزیه و ترکیب معلومات است . تفکر در قرآن کریم جایگاهی بسیار والا دارد.قرآن کریم”تفکر” را هم‌ارز و موازی “تدبر” و “تذکر” بیان می‌فرماید . قرآن کریم کسی را“متفکر”می‌داند که با بکارگیری قوه عاقله وشعورش ، آیات و نشانه‌های خداوند را در تمام مخلوقات می‌بیند .

إ ِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَاخْتِلاَفِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ وَالْفُلْکِ الَّتِی تَجْرِی فِی الْبَحْرِ بِمَا یَنفَعُ النَّاسَ وَمَا أَنزَلَ اللّهُ مِنَ السَّمَاء مِن مَّاء فَأَحْیَا بِهِ الأرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَبَثَّ فِیهَا مِن کُلِّ دَآبَّةٍ وَتَصْرِیفِ الرِّیَاحِ وَالسَّحَابِ الْمُسَخِّرِ بَیْنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ لآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَعْقِلُونَ

در آفرینش آسمانها و زمین، و آمد و شد شب و روز، و کشتیهایى که در دریا به سود مردم در حرکتند، و آبى که خداوند از آسمان نازل کرده، و با آن، زمین را پس از مرگ، زنده نموده، و انواع جنبندگان را در آن گسترده، و (همچنین) در تغییر مسیر بادها و ابرهایى که میان زمین و آسمان مسخرند، نشانه‏هایى است (از ذات پاک خدا و یگانگى او) براى مردمى که عقل دارند و مى‏اندیشند. (بقره. 164 )
کلماتی که در قرآن کریم درباره انواع ادراکات انسانی آمده بسیار است و تا حدود بیست لفظ را شامل می‌شود مانند ظن، حسبان، شعور، ذکر، عرفان، فهم، فقه، درایت، یقین، فکر، رای، زعم، علم، حفظ، حکمت، خبرت، شهادت، عقل، فتوی و بصیرت .(تفسیر المیزان ، ج4 ، ص 55 ) شخص “متفکر” اندیشمند صرف نیست. ویژگی اندیشه شخص متفکر ،‌جهت‌دار بودن آن است. او هر چه بیشتر تفکر می‌کند ،‌ خدا را ملموس‌تر و محسوس‌تر می‌بیند. (پورمحمدی، 1382 )

2-1 مواضع نظریه پردازان غرب در بحث تفکر و مهارت های آن

افلاطون (427-347 ق.م)[6] در تهیه پاسخ های بنیادین برای سوالات استادش از او گام فراتر نهاد و درصدد برآمد تا سوالات بنیادینی را درباره ماهیت واقعیت ،معرفت و چگونگی دستیابی به علم مطرح کند . اگر همچون ارسطو[7] (334 ق.م ) معتقد باشیم که حیرت سبب فیلسوف شدن است باید بگوییم که تفکر بخشی جدا نشدنی از زندگی آدمیان است . چرا که حیرت و سرگشتگی خود را در قالب سوالات آشکار می کند . کودک از 2 سالگی شروع به سوال کردن می کند آن هم به حد زیاد چرا که آنان در مواجهه با اشیا و امور به سوالات و حیرت زیادی برخورد می کنند .( ال گوتک، 1384، ص 114)
در دوران مدرن، اندیشه را با فلسفة دکارت، معنا کردند. تفکری که صرفاً به موجود می‌اندیشید .عملگرایانی چون چارلز اس.پیرس[8] (1839-1914)، جورج هربرت مید[9] (1863-1931) و جان دیوئی[10] (1859-1952) ضمن رد فلسفه های قدیمی معتقد شدند که فکر کردن را باید برای حل مسائل انسانی به کارگرفت . به عقیده اینان ایده ها را باید بر پایه پیامد های آنها در عمل مورد قضاوت قرار داد.( ال گوتک،1384 ، ص 114) جان دیویی معتقد بود یگانه راه مستقیم برای پایدار کردن یادگیری ، تمرکز و توجه به شرایطی است که تفکر را می طلبد ، آن را ارتقا می دهد و می آزماید.وی در کتابی با عنوان دموکراسی و تعلیم و تربیت [11] به بیان دیدگاه های تربیتی خود می پردازد و میگوید”کلاس درس باید آیینه جامع، وسیع و آزمایشگاهی برای یادگیری زندگی واقعی باشد” چنین دیدگاهی معلمان را ملزم میسازد که در سازماندهی محیط های یادگیری ، نظامی اجتماعی با ویژگی های مردم سالارانه خلق کنند .(آرندز ، 1988، ص403)

ویلیام جیمز[12] معتقد است که مهم ترین کشف دوران ما این است که با تغییر اندیشه ، می توان به تغییر زندگی پرداخت. (دبونو ، 1384 ، ص 1) طبق پژوهش های روان شناسانی چون پیاژه [13]، و جروم برونر[14] ، کودک می تواند از سن 7 سالگی به گونه ای منطقی درباره اشیا و حوادث بیندیشد ولی استدلال و منطق کودکان از این سن تا 12 سالگی مانند افراد بالغ نیست و از 12 سالگی به بعد است که به نحوی پخته تر توانایی استدلال کردن را می یابد و در 15 سالگی مانند بزرگسالان استدلال می کند. حال چون که مفاهیم کلی و انتزاعی که در استدلال مورد استفاده قرار می گیرند بر آمده از حواس و تجربه هستند ، برای آموزش مقدمات تفکر برای کودکان باید از طبیعت ، اشیا ملموس و تجربی آغاز کرد. بنابر این می توان از پیش از 7 سالگی اقدام به آموزش نمود.

ویگوتسکی[15] تحقیق خود را در دهه ی 1920 و 1930 انجام داد .نظریه فرهنگی – اجتماعی ویگوتسکی به زمینه های مختلف اشاره می کند. در زمینه اجتماعی ، نقش جامعه خیلی مهم است و اجتماع باید دانش و اطلاعات لازم را در اختیار نوجوان قرار دهد . او به ” ناحیه تقریبی رشد ” اشاره می کند و سطح رشد و توانایی ذهنی را در محدوده ای میداند بین سطح عملکرد و فهم مستقل فرد و آنچه به کمک دیگران و چالش با محیط بدست می آورد .

ادوارد دبونو[16] مخترع تفکر جانبی است.برنامه آموزشی کورت ” آموزش مستقیم تفکر ” را در سال 1967 مطرح و این برنامه در سال های بعد در ایالات متحده آمریکا و سپس در روسیه فرانسه چین سنگاپور ونزوئلا و بسیاری کشور های دیگر به اجرا در آمد. تحقیقات بعدی نشان می داد بکار گیری یک دوره آموزش تفکر کورت شمار دانش آموزان در سطوح بالای درس ریاضی را از 25 به 52 درصد افزایش می دهد . برنامه آموزش تفکر او نه تنها در آموزش و پرورش بلکه در بازار کار ، دولت و امورخارجه نیز موثر واقع شد .

فیلسوف معاصر متیو لیپ من [17] مبتکر شیوه آموزش تفکر فلسفی به کودکان (P4C)است . در ” کند و کاو فلسفی ” لیپ من، وجود نظرات گوناگون را جایز می داند و دانش آموزان خیلی زود در می یابند که کمتر با سوال هایی سر و کار دارند که فقط یک پاسخ ” درست ” دارد . بنابر این کلاس فلسفه جایی است که دانش آموزان تشویق می شوند تا احتمالات گوناگون را جست و جو کنند و در تفکرات خود باز و منعطف عمل کنند . (کم ، 1385 ، ص14)

. در روش گروهی با هم فکر کردن معلم کار آزموده در نقش تسهیل گری بسیار مراقب ، ضمن هدایت سوال و جواب های گروهی حاصل از مطالعه داستان های فکری مشخص – به تقویت مهارت های تفکر می پردازد . مجموعه داستان های فلسفه برای کودکان” او مطالبی را برای ترویج “کندوکاو فلسفی” با کودکان و نوجوانان تا 18 سال فراهم می کند . این کتاب ها حدود صد مهارت فکری را تقویت می کند اما بطور خلاصه کودکان را تشویق می کنند تا:

برای درک معنا بخوانند

روان سخن بگویند

دلیل بیاورند

به دیگران احترام بگذارند

نظرات دیگران را بر رسی کنند

فعالانه گوش دهند

سوال کنند
از تمثیل ها استفاده کنند

تمایز قائل شوند

پیش فرض ها را شناسایی کنند

انسجام داشته باشند
پیامد ها را در نظر گیرند

ارتباط ها را پیدا کنند

منطق داشته باشند
حاشیه روی نکنند

ایده هایشان را در میان بگذارند

مفاهیم را درک کنند

فکر باز داشته باشند

از ملاک استفاده کنند

به خود تصحیحی بپردازند

توضیح دهند ( کم، 1385، ص 126)

3 روش های پرورش تفکر در قرآن کریم .
مطالب قرآن همیشه از بشر جلوتر است. طبعاً این طور است، یعنى بشر باید کوشش کند خود را به این حقایق برساند. بینش ها هر چه پیش رفته تر و وسیع تر و عمیق تر گشته،خود را با قرآن متجانس تر یافته است، و حقاً کتاب آسمانى که در عین حال معجزه باقیه آورنده خویش است باید چنین باشد. قرآن در خیلی از جاها سئوال پروری می کند و بعد به تفکر ارجاع می دهد. ) مطهری ، مجموعه آثار، ج3 ،ص200) قرآن حکیم از دو راه انسانها را به فکر و نظر فرا مى‏خواند: یکى با ذکر عنوان “تفکر” و “تعقل‏” و دیگرى با طرح بحثهاى قرآنى که با تفکر همراه است :

3-1 خوب دیدن :

از آنجا که داده های عینی و حسی قابلیت درک بیشتری را برای همه گروه های سنی دارد ، دعوت به استفاده بیشتر از حواس به منظور درک بهتر پدیده ها شده ا ست.

موارد استفاده از حواس: مشاهده و دیدن با توجه:

1. (غاشیه. 17-20 ). آیا آنان به شتر نمى‏نگرند که چگونه آفریده شده است؟! و به آسمان نگاه نمى‏کنند که چگونه برافراشته شده؟! و به کوه‏ها که چگونه در جاى خود نصب گردیده! و به زمین که چگونه گسترده و هموار گشته است. 2.فارجع البصر .. ثم ارجع البصر (ملک. 3و4) . همان کسى که هفت آسمان را بر فراز یکدیگر آفرید؛ در آفرینش خداوند رحمان هیچ تضادّ و عیبى نمى‏بینى! بار دیگر نگاه کن، آیا هیچ شکاف و خللى مشاهده مى‏کنى؟!3.بار دیگر (به عالم هستى) نگاه کن، سرانجام چشمانت (در جستجوى خلل و نقصان ناکام مانده) به سوى تو باز مى‏گردد در حالى که خسته و ناتوان است!4.( قصصَ43) و ما به موسى کتاب آسمانى دادیم بعد از آنکه اقوام قرون نخستین را هلاک نمودیم؛ کتابى که براى مردم بصیرت‏آفرین بودومایه هدایت ورحمت؛شاید متذکر شوند!.
1.3-2 خوب گوش کردن :

1.(زمر. 18) همان کسانى که سخنان را مى‏شنوند و از نیکوترین آنها پیروى مى‏کنند؛ آنان کسانى هستند که خدا هدایتشان کرده، و آنها خردمندانند2.(انفال. 8). بدترین جنبندگان نزد خدا، افراد کر و لالى هستند که اندیشه نمى‏کنند. 3.(ملک. 10). اگرما مى‏شنیدیم و تعقل مى‏کردیم دیگر از دوزخیان نمى‏بودیم.
3-3 خوب حرف زدن

1.( انفال. 8) بدترین جنبندگان نزد خدا، افراد کر و لالى هستند که اندیشه نمى‏کنند. 2. (نساء. 9). کسانى که اگر فرزندان ناتوانى از خود بیادگار بگذارند از آینده آنان مى‏ترسند، باید (از ستم درباره یتیمان مردم) بترسند! از (مخالفت) خدا بپرهیزند، و سخنى استوار بگویند.
3.( احزاب. 70) اى کسانى که ایمان آورده‏اید! تقواى الهى پیشه کنید و سخن حق بگویید… 4.( احزاب. 32) اى همسران پیامبر! شما همچون یکى از زنان معمولى نیستید اگر تقوا پیشه کنید؛ پس به گونه‏اى هوس‏انگیز سخن نگویید که بیماردلان در شما طمع کنند، و سخن شایسته بگویید!
5.(توحید.1). بگو: خداوند، یکتا و یگانه است؛ بگو ، ابراز کن ، اعتقادت را نشان بده با هر ابراز بیرونی 3-4 استفاده از عبارات حسی و تصویری
مثل های قرآن :

اهمیت مثل در پیام اوست نه در بزرگی و کوچکی چیزی که به آن مثال زده می شود «مُمَثَّل» از جمله آثار مَثَل:

1. حقایق پیچیدة منطقی و عقلی و دور از دسترس را حسّی و نزدیک می‌کند.
2. فهم مسائل را همگانی می‌کند.
3. درجة اطمینان را بالا می‌برد.
4. لجوجان را خاموش می‌سازد.‌
در قرآن مجید می‌خوانیم در برابر کسانی که در مورد آفرینش حضرت مسیح ـ علیه السّلام ـ ایراد می‌کردند که مگر ممکن است انسانی بدون پدر متولد شود، می‌فرماید: «إِنَّ مَثَلَ عِیسى عِنْدَ اللَّهِ کَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ…» مَثَل عیسی در نزد خدا همانند آدم است که او را از خاک آفرید. (آل عمران. 59)

مثل‌ها نسبت به نتیجة آنها در قرآن و مخاطبین به سه قسم تقسیم می‌شوند:

مثل‌هایی که باعث تذکر و یادآوری می‌شود «وَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ» خداوند برای مردم مثل‌ها می‌زند، شاید متذکّر شوند ( ابراهیم. 25)

مثل‌هایی که موجب تفکّر می‌شود «وَ تِلْکَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ» ما این مثل‌ها را برای مردم بیان می‌کنیم، شاید اندیشه کنند. ( حشر. 21)

مثل‌هایی که باعث ادراک می‌شود «وَ تِلْکَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ وَ ما یَعْقِلُها إِلاَّ الْعالِمُونَ» ما این مثل‌ها را برای مردم می‌زنیم و لکن این مثل‌ها را جز اندیشمندان درک نمی‌کنند ( عنکبوت. 43ـ40) [18]
“اذا فجائیه ” به معنی : ناگهان

(تکویر.1-13)در آن هنگام که خورشید در هم پیچیده شود، و در آن هنگام که ستارگان بى‏فروغ شوند، و در آن هنگام که کوه‏ها به حرکت درآیند، و در آن هنگام که باارزش‏ترین اموال به دست فراموشى سپرده شود، و در آن هنگام که وحوش جمع شوند، و در آن هنگام که دریاها برافروخته شوند،…..و در آن هنگام که بهشت نزدیک شود.
3-5 واوهای قسم بر سر پدیده های حسی
سوره شمس(1-7) : وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا سوگند به خورشید و روشنایى آن، و به ماه چون از پى آن برآید. و قسم به روز چون آن را هویدا سازد، و به شب وقتى که آن را بپوشد [و آفاق را تاریک سازد]، و به آسمان و آنکه بنایش کرد، و به زمین و آن که آن را گستراند.
توصیف های حسی:
(جاثیه .28و29) و هر امتى را به زانو درآمده مى‏بینى. هر امتى به سوى کتاب خویش خوانده مى‏شود [و گفته شود:] امروز سزاى آنچه را که مى‏کردید مى‏بینید. این نامه ماست که بر ضد شما به حق سخن مى‏گوید. همانا ما از آنچه مى‏کردید نسخه بر مى‏داشتیم.
3-6 تذکر : فعال نگاه داشتن دغدغه و توجه
1.(انعام. 104) دلایل روشن از طرف پروردگارتان براى شما آمد؛ کسى که (به وسیله آن، حقّ را) ببیند، به سود خود اوست؛ و کسى که از دیدن آن چشم بپوشد، به زیان خودش مى‏باشد؛ و من نگاهبان شما نیستم (و شما را بر قبول ایمان مجبور نمى‏کنم)2.(ذاریات. 55) و پیوسته تذکّر ده، زیرا تذکّر مؤمنان را سود مى‏بخشد.3.(نحل. 17) آیا کسى که مخلوقات را مى‏آفریند، همچون کسى است که نمى‏آفریند؟! آیا متذکّر نمى‏شوید؟!3-7 تکرار هدفمند سوال یا عبارت
1.تکرار آیه در یک سوره مانند آیه “فَبِأَیِّ آلَاء رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ” پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را تکذیب مى‏کنید (شما اى گروه جنّ و انس)؟!در سوره مبارکه الرحمن 2.تکرار یک آیه در کل قرآن مانند آیه “تَنْزیلُ الْکِتابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزیزِ الْحَکیمِ” در سوره های زمر، غافر، جاثیه و احقاف 3.تکرار جریان یک موضوع در سوره های مختلف با بیان ها و رویکرد های متفاوت مثلا داستان حضرت موسی در سوره های بقره، اعراف، شعرا، قصص، طه و …و یا سرنوشت خوبان و بدان در قیامت .
4.تکرار های کلمات هم معنا یا مقابل مانند تکرار کلمه دنیا به نسبت آخرت و یا کلمه رحمه که 72 مورد تکراشده و کلمه غضب 19 مورد، که می تواند بیانگر بیشتر بودن رحمه خداوند نسبت به غضب او باشد.
5.تکرار امرها و نهی ها به عنوان مثال 61 بار دعوت به نماز و 59 بار دعوت به زکات شده که پیوند خاص این دو را با هم می رساند که نماز خوان باید برای مردم با دادن زکات مال و علم و توان وآبروی خود بخشش کند .3-8 مقایسه امور متقابل

1.(فاطر.19) و نابینا و بینا هرگز برابر نیستند ( فاطر.20) و نه ظلمتها و روشنایى (فاطر.21) و نه سایه (آرامبخش) و باد داغ و سوزان!
2. (علق . 9-12) آیا دیدی کسى که نهى مى‏کند، بنده‏اى را به هنگامى که نماز مى‏خواند ؟! آیا دیدی اگر این بنده به راه هدایت بود ، یا مردم را به تقوا فرمان میداد؟ 3-9 حذف یک عبارت یا موضوع در آیات
این کار انگیزه کشف را تقویت میکند و در ذهن ایجاد سوال میکند.
1.عبارت محذوف: افمن زین له سوء عمله فرآه حسنا ، فان الله یضل من یشاء و یهدی من یشاء (فاطر .8) آیا کسی که عملش برایش زینت داده شده و آن را خوب می بیند، {با کسی که اینچنین نیست مساوی است؟} پس خداوندهرکه را اقتضا کند هدایت و هر که را اقتضا کند گمراه می کند. 2.کلمه محذوف: سنیسره للیسری {طریقه یا حیات و…} الیسری (لیل.7) ما او را در مسیر آسانى قرار مى‏دهیم!
3.جواب قسم محذوف: بروج: 1 قسم به آسمان که برج‏ها دارد، 2 و قسم به روز موعود، 3 و قسم به شاهد و مشهود [که همه در دیدگاهند]، که جواب قسم حذف شده است.3-10 ارائه ملاک هایی متفاوت
سوره انعام ازآیه74 تا 79 داستان برخورد حضرت ابراهیم با مشرکان ماه و خورشید پرست ،نمونه ای از این موضوع است که باعث ارتقاء سطح بینش و تفکر میشود.

3-11 افزایش گنجینه داده های ذهنی و ارائه اطلاعات اولیه
1.(هود . 114) در دو طرف روز، و اوایل شب، نماز را برپا دار؛ چرا که حسنات، سیئات (و آثار آنها را) از بین مى‏برند؛ این تذکّرى است براى کسانى که اهل تذکّرند!2.( اسراء . 7) اگر نیکى کنید، به خودتان نیکى مى‏کنید; و اگر بدى کنید باز هم به خود مى‏کنید.3.(اسراء/19). و آن کس که سراى آخرت را بطلبد، و براى آن سعى و کوشش کند4.(ابراهیم.7) اگر شکرگزارى کنید، (نعمت خود را) بر شما خواهم افزود.3-12 تعمیم دادن از جزء به کل
1.تشابه روز قیامت و رویش دوباره گیاهان : (روم: 19) زنده را از مرده بیرون مى‏آورد و مرده را از زنده بیرون مى‏آورد، و زمین را بعد از مرگش زنده مى‏کند، و شما نیز این گونه [از گورها] بیرون آورده مى‏شوید.
2.تعمیم مشخصات جزیی یک گروه به صفات کلیشان : 1-قتل اصحاب الاخدود … (بروج.4-8) مرگ بر شکنجه‏گران صاحب گودال (آتش)، کسانى که مردان و زنان باایمان را شکنجه دادند. 4 مرگ بر آدم سوزان خندق…. 8 و از آنها انتقام نمى‏گرفتند جز این که آنان به خداى شکست ناپذیر ستوده ایمان آورده بودند. 2- (فجر. 12- 6 )آیا ندیدى پروردگارت با قوم عاد چه کرد؟ 7 با ارم که داراى کاخ‏ها و ستون‏ها بود. .. 11 همان‏ها که در شهرها طغیان کردند. 12 و در آنها فساد را به اوج رساندند.
3-13 ارائه مفهوم بدون توضیح
1. استفاده از قسم ها از همین موارد است والفجر ( فجر.1)
2. ربنا فاغفر لنا ذنوبنا و کفر عنا سیئاتنا پروردگارا! گناهان ما را ببخش! و بدیهاى ما را بپوشان! (آل عمران .193)
3. ان الذین کفروا سواء علیهم ا انذرتهم ام لم تنذرهم لا یؤمنون( بقره.6) کسانى که کافر شدند، براى آنان تفاوت نمى‏کند که آنان را (از عذاب الهى) بترسانى یا نترسانى; ایمان نخواهند آورد.
کفر مفهوم پوشاندن را می رساند . خوبی های درون را نپوشانید تا جریان پیدا کند.و بذل رحمت تبدیل به بخل نشود . پس در هر دو مورد می توان مفهوم آن را باز کرد .
مطلبی را طرح می کند ولی علت آن و نتیجه بحث را برای کار فکری انسان باز می گذارد. برای ایجاد فرصت بسط مفهوم و یافتن مصداق های آن

4. لو شاء ا.. لجعل الناس امه واحده و لایزالون مختلفین (هود، آیه 118)اگر خداوند می خواست انسان ها را امت واحده قرار میداد و مختلف نمی شدند.
این امکان را فراهم می کند که فرد از خود بپرسد: چرا؟ شاید زیبایی ها در تفاوت معنی می یابد . شاید صدقه در اختلاف جایگاه مادی معنی میابد .

شاید اگر همه مثل هم می اندیشیدند اصلا اندیشه ای پیش نمی آمد.[19] (عربیان ، اندیشه های بشری و فرهنگ توسعه .ج1 )
یا مثال دیگر: والعصر(عصر.1) قسم به عصر . عصر یعنی چه ؟ فقط یک مصداق به معنی اواخر روز یا عصاره زندگی ؟

3-14 پرهیز ازپیروی محض از عادات اجتماعی و روش های گذشتگان
(بقرة آیه : 170) و هنگامى که به آنها گفته شود: «از آنچه خدا نازل کرده است، پیروى کنید!» مى‏گویند: «نه، ما از آنچه پدران خود را بر آن یافتیم، پیروى مى‏نماییم.» آیا اگر پدران آنها، چیزى نمى‏فهمیدند و هدایت نیافتند (باز از آنها پیروى خواهند کرد)؟!

3-15 اشاره مستقیم به استفاده از عقل
1.(انفال .22) بدترین جنبده ها کسانی هستند که کر و گنگ و لایعقلند.
2.(بقرة . 44) آیا مردم را به خیر و نیکى فرمان مى‏دهید و خود را فراموش مى‏کنید با این که شما کتاب آسمانى را تلاوت مى‏کنید؟ پس چرا نمى‏اندیشید؟
3-16 استفاده غیر مستقیم از عقل
در روش غیرمستقیم، قرآن به نکاتی اشاره می کند که پذیرش آنها بدون به رسمیت شناختن عقل ممکن نیست و به عبارت دیگر لازمه منطقی اظهار اینگونه مطالب، اعتراف به حجیت و سندیت عقل است.

مثلا از حریف استدلال عقل می طلبد: « قل هاتوا برهنکم »(بقره.111) بگو برهان هایتان را آماده کنید.
3-17 استفاده ازانواع استدلال های شرطی (نظام علی و معلول)
1. (سوره أسراء، آیه 7).اگر خوبی کنید برای خود کرده اید و اگر بدی کنید هم برای خود کرده اید.

2. (مائده.3 ) خداوند سرنوشت قومی را تغییر نمی دهد مگر این که آنان آنچه در خود دارند تغییر دهند.

3-18 پند آموزی از سرنوشت گذشتگان

(حج. 45 ) چه بسیار شهر و دیاری که ما اهلش را در آن حال که به ظلم و ستم مشغول بودند به خاک هلاک نشاندیم و اینک آن شهرها از بنیاد ویران است. چه چاه ها و قنات های آب که معطل بماند چه قصرهای عالی که بی صاحب گشت، اکنون مردم این زمان نمی خواهند در روی زمین گردش کنند و در احوال اقوام و ملل مطالعه نمایند واز آنها درس بگیرند…»

3-19 یاد خدا
توجه به خدا باعث قرار گرفتن در سطح هوشیاری و خود آگاهی است .
1. (حشر. 19) از کسانی نباشید که خدا را فراموش کردند در نتیجه خدا آنها را دچار خود فراموشی کرد.

2. (طه.14 ) نماز را بر پا کن تا من در یادت باشم .
3-20 توجه به هدف
1. ( انبیا . 16) آسمان و زمین را برای بازیچه نیافریدیم

2. ( فصلت. 51 ) به زودى نشانه‏هاى خود را در اطراف جهان و در درون جانشان به آنها نشان مى‏دهیم تا براى آنان آشکار گردد که او حق است؛ آیا کافى نیست که پروردگارت بر همه چیز شاهد و گواه است؟!
3-21 ایجاد انگیزه تکاپوی علمی
قرآن با طرح انواع موضوعات علمی افق هایی از علوم را پیش روی انسان میگشاید.

1.(سوره مومنون16- 13 ) سپس او را به صورت نطفه‏اى در جایگاهى استوار قرار دادیم…
2.(اسرا. 12) و شب و روز را دو نشانه قرار دادیم، ..3-22 پرهیز از تکیه بر ظن و گمان

(یونس. 36) و بیشتر آنها، جز از گمان (و پندارهاى بى‏اساس)، پیروى نمى‏کنند؛ (در حالى که) گمان، هرگز انسان را از حقّ بى‏نیاز نمى‏سازد (و به حق نمى‏رساند)! به یقین، خداوند از آنچه انجام مى‏دهند، آگاه است!
3-23 در آمدن از فردیت و توجه به دیگران

1.(آل عمران. 103) و همگى به ریسمان خدا [= قرآن و اسلام، و هرگونه وسیله وحدت‏]، چنگ زنید ، و پراکنده نشوید! تحسبهم جمیعا و قلوبهم شتى ذلک بانهم قوم لا یعقلون( 14. حشر) آنها را متحد می پنداری در حالی که دل هایشان پراکنده است به این دلیل که آنها قومی هستند که تعقل نمی کنند 2.(بلد .17) سپس از جمله کسانى باشد که ایمان آورده و یکدیگر را به شکیبایى و رحمت توصیه مى‏کنند!
3-24 پرهیز از حسابگری شخصی و سوگیری در تفکر

1.( 18 زمر ) همان کسانى که سخنان را مى‏شنوند و از نیکوترین آنها پیروى مى‏کنند; آنان کسانى هستند که خدا هدایتشان کرده، و آنها خردمندانند.2.(مدثر . 18و19) او (براى مبارزه با قرآن) اندیشه کرد و مطلب را آماده ساخت !1. مرگ بر او باد! چگونه (براى مبارزه با حق) مطلب را آماده کرد!
3-25 طرح مستقیم سوال:

1. (حدید. 16) «آیا وقت آن نرسیده است که ایمان آورندگان دل هایشان برای ذکر خدا به خشوع درآید.»2.(علق.14) آیا آدمی نمی داند که خدا می بیند؟
3-26 زیر سوال بردن نوع نگاه به موضوع و نتیجه گیری های غلط
عبارت “کلا” کلام ویژه ای است که در چندین جای قران دیده می شود. شاید به این معنی که اصلا صورت مسئله این طور نیست، این زاویه نگاه درست نیست . زاویه دید را عوض کن و با تغییر پیش فرض ها طور دیگری داده ها را انتخاب و تنظیم کن تا به نتیجه ای متفاوت برسی: (15 – 23 فجر) اما آدمی را چون پروردگارش بیازماید و او را گرامی داشته نعمتش دهد گوید خدایم مرا گرامی داشت. و اما چون او را بیازماید و روزیش را تنگ سازد پس گوید : پروردگارم مرا خوار کرد. کَلا: چنین نیست بلکه شما یتیمان را گرامی نمیدارید و یکدیگر را بر اطعام بی نوایان ترغیب نمی کنید و میراث ضعیفان را یکجا می خورید و مال را بسیار دوست میدارید.

3-27 اختصاصی کردن خطاب

1.(عنکبوت.35) و از آن شهر [ویران شده‏] براى مردمى که مى‏اندیشند نشانه روشنى باقى گذاشتیم.2.(هود.114) در دو طرف روز، و اوایل شب، نماز را برپا دار؛ چرا که حسنات، سیئات (و آثار آنها را) از بین مى‏برند؛ این تذکّرى است براى کسانى که اهل تذکّرند! 3-28 مشکلات زندگی
1. (بلد . 4) ما انسان را در رنج آفریدیم (و زندگى او پر از رنجهاست)!

2. (عنکبوت.2) آیا مردم گمان کردند همین که بگویند: «ایمان آوردیم»، به حال خود رها مى‏شوند و آزمایش نخواهند شد؟!
3-29 سلامت قلب

قلب انسان محل نزول قرآن است:
(شعرا . 193و194) روح الامین آن را نازل کرده است. بر قلب (پاک) تو، تا از انذارکنندگان باشى!
هر عاملی که قلب را بینا و شنوا کند ، سلامت بخشد ، اطمینان بدهد و .. قلب را فعال کرده و عاملی برای تقویت توجه و تفکر خواهد بود.

(ق . 37) در این تذکّرى است براى آن کس که قلب دارد، یا گوش فرادهد در حالى که حاضر باشد!

مسلما در اصطلاح قرآن، قلب آن عضو گوشتی بدن نیست هر چند که جهت نشان دادن نقش حیاتی آن و تقریب به ذهن می توان تشابهی به آن در نظر داشت:
قلب، آن حالت استعداد درک و شهود حقایق متعالی جدای از تصورات ذهنی است. قلب کانون تلاقی نور عقل و نور وحی است ، جایگاه رشد فکر و تحول درونی، محیط کسب علم و توشه تقوی،( راغب اصفهانى، المفردات، واژه قلب، ص 272) و خانه ایمان است. [20]

3-30 تقوی

یکی از شیوه های تقویت نیروی تفکر، تقوی است. تقوی در لغت به معنای این است که خود را از شیء مخوف در وقایه و حفظ قرار دهیم و این حقیقت تقوی است که زمینه رشد تفکراست.

(انفال.29) « ای ایمان آورده ها، اگر تقوی پیشه کنید [خدا] برای شما،[ نیروی] فرقان قرار می دهد.

3-31 عربی بودن قرآن

(زخرف . 3) ما آن را قرآنى فصیح و عربى قرار دادیم ، شاید شما درک کنید (و بیندیشید)!

صرف نظر از عربی بودن قرآن نمی توان در حد عالی از آن بهرمند شد چرا که ادبیات عرب بسیار گسترده و دقیق است و امکان بررسی هر حرف و جایگاه و اعراب هر کلمه را فراهم می کند .و لذا اگر اعراب یک کلمه عوض شود معانی دیگری بر آن مترتب خواهد بود. هر کلمه ، هر آیه و نوع چینش ادبی آن بر حسب ضرورت قرار داده شده و حساب و دلیل دارد

3-32 قرار داشتن مفاهیم قرآن در سطوح مختلف تفکر

هر آیه قرآن دارای معانی متعدد و بطن ها و لایه های ساده و عمیق است . چنانکه برای مردم عادی قابل فهم است : هذا بیان للناس. این (کتاب) حجت و بیانى است براى عموم مردم (آل عمران .۳۸) وقابل استفاده خاص تر و عمیق تر برای انسان های با تقوی و پاکیزه است : هدی للمتقین ( بقره. آیه 2) هدایتی برای متقین است ، لایمسه الا المطهرون(واقعه . 79) جز پاک شدگان بر آن دست نمیابند.

3-33 مشکلات زندگی

1. (بلد . 4) ما انسان را در رنج آفریدیم (و زندگى او پر از رنجهاست)!

2. (عنکبوت . 2) آیا مردم گمان کردند همین که بگویند: «ایمان آوردیم»، به حال خود رها مى‏شوند و آزمایش نخواهند شد؟!

3-34 تاثیر مادر شایسته

1.حضرت نوح فرزند جوانش را از همراه شدن با خلافکاران اهل عذاب بر حذر میدارد و نتیجه نمی گیرد. همسر نوح از زنان شایسته نبود .و همسر بد کردار می تواند موجبات تباهی فرزند را پدید آورد.(هود.42و43)2.(فرقان . 74) و کسانى که مى‏گویند: «پروردگارا! از همسران و فرزندانمان مایه روشنى چشم ما قرارده، و ما را براى پرهیزگاران پیشوا گردان!»

3-35 تاکید بر آموزش فرزند در کودکی و نوجوانی

لقمان فرزند نوجوانش را مورد خطاب قرار داده ونکات اخلاقی مهمی را به او آموزش می دهد.تا او را در مسیر اهل فکر و توجه قرار دهد.

1.( لقمان.17-19) پسرم! نماز را برپا دار، و امر به معروف و نهى از منکر کن، و در برابر مصایبى که به تو مى‏رسد شکیبا باش که این از کارهاى مهمّ است! با بى‏اعتنایى از مردم روى مگردان، و مغرورانه بر زمین راه مرو که خداوند هیچ متکبّر مغرورى را دوست ندارد. (پسرم!) در راه‏رفتن، اعتدال را رعایت کن؛ از صداى خود بکاه (و هرگز فریاد مزن) که زشت‏ترین صداها صداى خران است.
2.(نور.58) ى کسانى که ایمان آورده‏اید! بردگان شما، و همچنین کودکانتان که به حدّ بلوغ نرسیده‏اند، در سه وقت باید از شما اجازه بگیرند: پیش از نماز صبح، و نیمروز هنگامى که لباسهاى (معمولى) خود را بیرون مى‏آورید، و بعد از نماز عشا؛ این سه وقت خصوصى براى شماست؛ امّا بعد از این سه وقت، گناهى بر شما و بر آنان نیست (که بدون اذن وارد شوند) و بر گرد یکدیگر بگردید (و با صفا و صمیمیّت به یکدیگر خدمت نمایید). این گونه خداوند آیات را براى شما بیان مى‏کند، و خداوند دانا و حکیم است!

موضوع‌ تفکّر
شهیدمطهری‌ سه‌ عنوان‌ کلی‌ را (با نام‌ انواع‌ تفکر) بیان‌ می‌کنند(تعلیم و تربیت در اسلام ، ص 380)

«اول‌- تفکر در عالم‌ خلقت‌( آل عمران .190 و 191)

دوم‌- تفکر در تاریخ( اعراف . 176)سوم‌- تفکر در خود: استاد مطهری‌ این‌ دسته‌بندی‌ را این‌گونه‌ خلاصه‌ و هدف‌مندمی‌کنند:

تفکر در مخلوقات‌ خدا برای‌ پی‌ بردن‌ به‌ رازها و اسرارآفرینش‌، تفکر در احوال‌ و اعمال‌ خود برای‌ وظیفه‌ درست‌ انجام‌دادن‌، تفکر در تاریخ‌ و زندگی‌های‌ مردمی‌ که‌ گذشته‌اند برای‌شناختن‌ و پی‌بردن‌ به‌ سنن‌ و قوانینی‌ که‌ خداوند برای‌ زندگی‌جماعات‌ بشری‌ قرار داده‌ است‌. (مطهری ، بیست گفتار ، ص 312)




•بحث و نتیجه گیری1.در ابتدا به نظر می رسد که آیات و عبارات خاصی در پرورش تفکر نقش ویژه ایفا می کنند . اما با انس گرفتن بیشتر با قرآن در می یابیم تمام آیات قرآن حتی هر عبارت “بسم الله الرحمن الرحیم” عامل ایجاد تفکراست .
دو عامل مهمی که فعال کننده تفکر در تمام قرآن هستند عبارتند از :

الف) اینکه هر کلمه ، هر آیه و نوع چینش ادبی آن بر حسب ضرورت قرار داده شده و حساب و دلیل دارد.

ب ) اینکه هر آیه قرآن دارای معانی متعدد و بطن ها و لایه های ساده و عمیق است . چنانکه برای مردم عادی قابل فهم است و قابل استفاده خاص تر و عمیق تر برای انسان های با تقوی و پاکیزه است .

2. قرآن همه را دارای عقل و فکر و حواس میداند اما افرادی را که از عقل و فکر خود استفاده نمی کنندرا مورد سرزنش قرار میدهدو زندگی شان را زندگی حیوانی وعلت آن را غفلت و بی توجهی ذکر می کند :

لَهُمْ قُلُوبٌ لاَّ یَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْیُنٌ لاَّ یُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لاَّ یَسْمَعُونَ بِهَا أُوْلَئِکَ کَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُوْلَئِکَ هُمُ الْغَافِلُونَ
آنها دلها یى دارند که با آن (اندیشه نمى‏کنند، و) نمى‏فهمند؛ و چشمانى که با آن نمى‏بینند؛ و گوشهایى که با آن نمى‏شنوند؛ آنها همچون چهارپایانند؛ بلکه گمراهتر! اینان همان غافلانند (چرا که با داشتن همه‏گونه امکانات هدایت، باز هم گمراهند)! (اعراف . 179)

در مقابل‌، ارزش‌ و اهمیتی‌ که‌ برای‌اندیشمندان‌ بیان‌ فرموده‌، درخور توجه‌ و دقت‌ است‌.آنان را افرادی دارای مغز های پر استفاده و کارآمد :”اولی الالباب” (بقره . 179 ، 197 و 269 ،‌آل عمران . 7 و 190 ، مائده .100 ،‌یوسف . 111 ، رعد . 19 ) و روحیه ای خود کنترل :” اولی النهی” طه . 54 و 128که دست و زبان به هر عمل و سخنی دراز نمی کنند وصاحبان چشم بینا و دقیق: ” اولی الابصار “( آل عمران . 13 ، نور . 44) می نامد.

3. عربی بودن قرآن یکی از دلایل ایجاد تعقل و تامل است چرا که ادبیات عرب بسیار گسترده و دقیق است و امکان بررسی هر حرف و جایگاه و اعراب هر کلمه را فراهم می کند .و لذا اگر اعراب یک کلمه عوض شود معانی دیگری بر آن مترتب خواهد بود. بدون توجه به متن عربی قرآن از بسیاری معارف آن بی بهره خواهیم ماند .

4. روش قرآن در فعال کردن اندیشه متکی بر دو محور اساسی است: مشاهده پدیده ها و تجربیات عینی و ملموس برای درک حقیقت و بهره گیری از استدلال عقلی و تفکر انتزاعی و به کار گرفتن آن در تنظیم درست زندگی دنیا و آخرت . ترکیب این دو می تواند در شناخت عمیق آدمی و بالا بردن سطح تفکر او موثر باشد.
5. معنا و هدف تفکر در قرآن سطحی بالا تر از هدف نظریه پردازان بشری است. تفکر در اصطلاح قرآن یعنی آیه دیدن همه اشیاء در جهان هستی . شخص متفکر در مخلوقات و پدیده ها ، خدا و صفاتش را می بیند. او همیشه متذکر خداست و حق بودن و حضور و نظاره خداوند را درمیابد.
(فصلت . 53) به زودى نشانه‏هاى خود را در اطراف جهان و در درون جانشان به آنها نشان مى‏دهیم تا براى آنان آشکار گردد که او حق است؛ آیا کافى نیست که پروردگارت بر همه چیز شاهد و گواه است؟!

6. کسی که قلب پاک و آماده ندارد نمی تواند دریافتی درستی از حقایق داشته باشد و با ادامه این روند موجب محرومیت از تفکر صحیح می شود.(بقره . 6و7)
او می تواند تفکیر کند یعنی تفکرش را با سوگیری و محاسبه سود و زیان های ظاهری مخلوط کند و آنچه بوی منفعت مادی میدهد انتخاب کند.

تقوی و خود کنترلی و بندگی خداوند مایه پاکی دل و فروداندیشه های عمیق و صحیح است.

پیشنهادها :

1.. برای آموزش تفکر و تقویت مهارت های آن در کودکان ، نوجوانان ، جوانان و بزرگ تر ها باید با توجه به مختصات و توانمندی های ادراکی هر دوره سنی از روش های توصیه شده در قرآن کریم استفاده و طرح درس های قابل اجرا برای آنان تدوین کرد .برای مثال با استفاده از آیات مربوط به خوب دیدن ،خوب شنیدن، به سفر رفتن،پند آموزی از گذشتگان و .. می توان اردو ها و سفر هایی را ترتیب داد که با تقویت توجه در دیدنی ها و شنیدنی ها و آثار و اقوال گذشتگان زمینه چالش ذهنی را در محیط پیرامون برای شرکت کنندگان ایجاد کرد.2.اغلب معلمان و مربیان راه ارتباط و تربیت را صرفا با زبان و آن هم سخنرانی های یکطرفه یا نهایتا ایجاد بحث و سپس سخنرانی و جمع بندی شخصی خود میدانند ، در حالی که در میان این همه روشی که قرآن کریم به ما توصیه میکند تنها چند مورد استفاده از بیان و برهان را مشاهده میکنیم . ایجاد محیط سالم و شرایط مطلوب برای ایجاد سوال و میل طبیعی به دانستن و به کار بستن ضرورت بسیاری دارد. طرح سوال ، و گاه بارش فکری بر سر یک مفهوم کلی از زندگی به جای پاسخ دادن های مورد به مورد می تواند تفکر خود فرد را فعال کند تا با حیرت و سوال خود مابقی راه زندگی اش را برای فهم وظیفه بپیماید.” آب کم جو تشنگی آور بدست.”3.روش “فلسفه برای کودکان ” بر پایه بعضی نظریات کاربردی و جالب نظریه پردازان قبلی طراحی شده و تلفیقی از فلسفه و تعلیم و تربیت است ، قابلیت استفاده در کلاس درس را دارشته و نتایج خوبی نیز در ارتقاء مهارت های فکری کودکان و نوجوانان داشته است. پیشنهاد می شود همراه با آموزش معلمان ورزیده ای که کمتر سخنرانی می کنند و بیشتر هدایتگر حرف ها و اندیشه های دانش آموزان هستند، نظریه پردازان مسلمان از روش های پرورش تفکر در قرآن بهرمند شده و به تکمیل و بومی سازی روش غربی آن بپردازند . 4.. متخصص تعلیم و تربیت با استفاده از روش گروهی با هم فکر کردن می تواند در نقش تسهیل گری بسیار مراقب ، ضمن هدایت سوال و جواب های گروهی حاصل از مطالعه داستان های فکری مشخص یا سوالات بحث برانگیز و چند جانبه در موقعیت هایی که پیش می آیدو ذهن ها آماده دریافت است- به تقویت مهارت های تفکر بپردازد . اگر در قرآن تکیه بر حدس و گمان و پیروی از اکثریت و تبعیت صرف از مرام پیشینیان روشی باطل قلمداد شده و به داشتن برهان قوی و ملاک در حرف و عمل تاکید شده ، معلم با طرح پرسش های سقراطی و روش های دیگر تسهیل گری شاگردان را به سمت دلیل های محکم و منطق های قوی و اندیشه و تجربه هدایت کند.5.تفکر در قرآن بوسیله قلب سالم میسر میشود و کسی در قلبش را بروی حق بسته است نمی تواند به تفکر صحیح دست یابد. لذا پرهیز از گناهان، به پا داشتن نماز ، خشیت از حضور پروردگار ، رعایت پوشش صحیح ، سیر در زمین ، هجرت و جهاد در راه خدا از عوامل تقویت تفکر هستند .این امور باید مورد توجه عملی مربی پرورش تفکر باشد. پرورش تفکر بدون توجه به این که همه این جهان هدفمند و مطیع خداست، به بیراهه رفتن است.6.خداوند در آیات قرآن به انواع تفکر ، زمینه های تفکر ، موانع تفکر ، عوامل تقویت و تضعیف آن ، لوازم همراه با تفکر نتیجه و هدف فکر ، محل نزول آن (قلب) و موضوع تفکر پرداخته است . لذا دقت در مطالعه تک تک حروف ،اعراب ، آیات و سور قرآن میتوان ایجاد کننده و پرورش دهنده تفکر باشند .الحمد لله رب العالمین
فهرست منابع داخلی

ال گوتک، جرالد(1383) .مکاتب فلسفی و آراء تربیتی . پاک سرشت، محمد جعفر.تهران.انتشارات سمت .چاپ سوم

احدی، حسن (1376) . روان شناسی رشد( مفاهیم بنیادی در روانشناسی کودک) . تهران. نشر بنیاد . چاپ دهم

بهشتی، سعید(1380) .آیین خرد پروری. تهران . انتشارات موسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر . چاپ اول
پورمحمدی، ابوذر (1382). بررسی مفهوم تفکر در قرآن مجید . پایان نامه کارشناسی ارشد الهیات ( گرایش قرآن و حدیث). دانشکده الهیات و معارف اسلامی و ارشاد .دانشگاه امام صادق علیه السلام
جوادی آملی ، عبد الله (1372) . شریعت در آینه معرفت .قم . مرکز نشر فرهنگی رجاء . چاپ اول
جوادی آملی ، عبد الله (1385) .مراحل اخلاق در قرآن . قم. مرکز نشر اسرا. چاپ ششم
جیمز، ویلیام(1359). دین و روان. قائنی، مهدی . قم .انتشارات دارالفکر
خمینی،روح الله(1376). اربعین‌ حدیث‌.تهران. مؤسسه‌ تنظیم‌ و نشر آثار امام‌خمینی‌(ره‌)، چاپ چهاردهم

دبونو ، ادوارد (1384). به فرزندان خود روش فکر کردن بیاموزید. ریاضی،عبدالمهدی.تهران .انتشارات پیک بهار . چاپ سوم

دبونو، ادوارد (1376) تفکر جانبی. ترجمه عباس. بشارتیان. تهران. نشر مترجم

دیویی، جان. دموکراسی و آموزش و پرورش، ترجمه آریان‌پور. تبریز.انتشارات حقیقت

شرفی ، محمد رضا(1381) . تفکر برتر . تهران . انتشارات سروش . چاپ دوم

طباطبائی، محمد حسین. تفسیر المیزان. ترجمه موسوی همدانی .تهران.چاپ بنیاد علمی و فکری علامه طباطبائی

عربیان ، مهندس رحیم.تهران.اندیشه های بشری و فرهنگ توسعه . نشر کیفیت . ج1

قرآن کریم
قمی ، شیخ عباس. مفاتیح الجنان
کم ، فیلیپ (1385) داستان های فکری 1 . فرزانه ، شهرتاش . تهران . انتشارات شهرتاش . چاپ اول

مجلسی ، محمد باقر ( 1403 ق). بحار الانوار. بیروت. جلد 7 و جلد 66 وجلد 68

مطهری، مرتضی . مجموعه آثار. قم. صدرا. جلد 3

مطهری ، مرتضی(1370). بیست گفتار.تهران. انتشارات صدرا. چاپ هفتم

مطهری ، مرتضی(1373). تعلیم و تربیت در اسلام.تهران. انتشارات صدرا.چاپ سیزدهم

فهرست منابع خارجی
Arends , richard I. (1988) ; Learning to Teach ; New York : Random House Inc.

Dewey, J . (1916) ; Democracy and Education ; New York : Macmillan.

Humphrey, George (1963); Thinking – An Introduction to its Expeimental Psychology , university of Oxford , P311

Resnick ,L ,B, (1987) . Education and learning to think ( Washington , National Academy Press)
Pope Pios XI , Chrhstian .Washington , DC (1936); Education of Yough : National Catholic Welfare Conferenc , p.36

مطلب پیشنهادی

نتایج و دستاورد وبینار سازمان ملل درباره محیط زیست و توسعه

مجمع عمومى سازمان ملل در سال 1989 تصمیم گرفت که به منظور شناساندن مفهوم توسعه …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


شش × 3 =