نقش ورزش در معنویت ،ایجاد صلح ملل و صلح درونی در افراد چیست؟

ورزش مي‎تواند نيروي چشمگير اقتصادي و فرهنگی و روحی باشد كه اشتغال‎زائي نیز مي‎كند و در توسعه ملی و فراملی و محلي نقش دارد. ورزش همچنين عنصري كليدي و كانون جلب همكاري در سطح جهانی است.

گزارش: علی صمدی

بعلاوه ، مشاركت در ورزش پشتوانه حفظ و نگهداري محيط زيست پاك و سالم است. انجام فعاليت‎هاي ورزشي براي رشد و توسعه جوانان، پرورش سلامت جسماني و روحي آنها و ايجاد ارتباطات ارزشمند اجتماعي عنصري حياتي است.  در مدارس،‌ تربيت بدني جزئي از ضروريات آموزش و پرورش با کیفیت است. برنامه‎هاي تربيت بدني نه تنها فعاليت‎هاي جسماني را ترويج مي‎كنند بلكه ثابت شده است كه اين نوع برنامه‎ها با عملكرد بهتر آموزش علوم و دروس نيز ارتباط مستقيم دارند. ورزش مي‎تواند موانعي كه جوامع را از يكديگر جدا مي‎كنند را از بين ببرد . اين امر باعث مي‎شود هم بطور نمادين در سطح جهاني و هم بطور كاملاً عملي درون جوامع ، ورزش به ابزار قدرتمند براي جلوگيري از مناقشات و تلاش‎هاي ايجاد صلح تبديل ‎شود. اگر برنامه‎هاي ورزشي بطور مؤثر بكار روند،‌ انسجام اجتماعي را ارتقاء مي‎بخشند، میزان صبر و بردباري را ارتقاء مي‎دهند و به كاهش تنش‎ها كمك مي‎كنند. نيروئي كه ورزش با آن افراد را گرد هم می آورد، آنرا به ابزاري بسیار ضروری براي همياري و ارتباطات تبديل مي‎كند. مهمترين يافته گروه ضربت بين ‎آژانسي سازمان ملل براي توسعه و صلح اين است كه اقدامات مبتني بر ورزش كه بخوبي طراحي شده باشند ابزارهاي مؤثر و مقرون به صرفه براي دستيابي به اهداف در توسعه و صلح هستند.

ورزش وسيله‎ اي قدرتمند است كه سازمان ملل متحد آنرا بعنوان تكميل كننده فعاليت‎هاي موجود بايد درنظر بگيرد. بنابراين گروه ضربت قوياً توصيه مي‎كند: ورزش بايد در توسعه جايگاهي بهتر داشته باشد. ورزش بعنوان ابزاري مفيد در برنامه‎هاي مربوط به توسعه و صلح گنجانده شود. هرگاه لازم باشد اقدامات مبتني بر ورزش بايد در برنامه‎هاي كشوري آژانس‎هاي سازمان ملل طبق نيازهاي محلي گنجانده شوند. برنامه‎هائي كه ورزش را براي توسعه و صلح ترويج مي‎كنند به منابع و توجه بيشتر از سوي دولت‎ها و سيستم سازمان ملل نياز دارند. فعاليت‎هاي مبتني بر ارتباطات كه از ورزش استفاده مي‎كنند بايد برهمياري و بسيج اجتماعي هدفمند، بويژه در سطوح ملي و محلي، متمركز شوند. آخرين توصيه گروه ضربت اين است كه مشاركت مؤثرترين راه اجراي برنامه‎هائي است كه از ورزش براي توسعه و صلح استفاده مي‎كنند. 1 ـ مقدمه در ژوئیه 2002 دبيركل سازمان ملل متحد گروه ضربت بين آژانسي براي بررسي فعاليت‎هاي مربوط به ورزش در سيستم سازمان ملل را تشكيل داد. هدف اين گروه ضربت ترويج نظام‎مندتر و هدفمندتر استفاده از ورزش در فعاليت‎هاي توسعه ای و صلح بويژه در سطح محله‎اي و همچنين پشتيباني بيشتر از چنين فعاليت‎ها در دولت‎ها و سازمان‎هاي مرتبط با ورزش بود. از اين گروه ضربت همچنين خواسته شد فهرستي از برنامه‎هاي موجود را كه به ورزش براي توسعه مربوط هستند1 آماده كند،‌ نمونه‎هاي آموزنده را شناسائي كند و سازمان ملل متحد را تشويق كند ورزش را در فعاليت‎هايش بگنجاند و به سمت تحقق اهداف توسعه هزاره قدم بردارد. باتوجه به اين اهداف،‌ اين گروه ضربت براي توسعه و صلح تشكيل شد و آژانس‎هائي كه از تجارب چشمگير در استفاده از ورزش برخوردار بودند شامل سازمان جهاني كار، يونسكو، سازمان جهاني بهداشت،‌ UNV، UNEP، كميسارياي عالي سازمان ملل در امور پناهندگان، يونيسف، UNODC و UNAIDS را گرد هم آورد. رياست اين گروه ضربت به عهده آقاي آدولف اوگي (Mr. Adolf Ogi)، مشاور ویژه دبيركل در ورزش براي توسعه و صلح و همچنين خانم كارول بلامي (Ms. Carol Bellamy) ، مديراجرائي يونيسف بود. 

اعضاء گروه ضربت توسط رؤساي سازمان‎هاي مختلف سازمان ملل انتخاب شدند که در این گروه عضویت داشتند. بين اكتبر 2002 و مارس 2003، گروه ضربت دوبار جلسه تشكيل داد. نخست، به منظور تعيين استراتژي جامع خود و سپس براي تصميم‎گيري درباره توصيه‎هائی که ارائه شده بودند. آژانس‎هاي شركت كننده براساس تجارب خود در ورزش و با توجه به فعالیتهايشان موضوعهای مختلفی را ارائه دادند. كميته ای فرعي برای تهيه پيش‎نويس نيز چند بار جلسه تشكيل داد تا ساختار و محتواي گزارش را تعيين كند. سپس مقالات و موضوعات مذكور ادغام شدند و دبيرخانه و رؤساي گروه ضربت با مشورت نزديك شركت كنندگان گزارشي تهيه کردند. گروه ضربت در پي شفاف سازي درس‎هائي بود كه از تجارب فزاینده در سيستم سازمان ملل در باره استفاده از ورزش بعنوان ابزاري براي توسعه و صلح آموخته شده بودند و همچنين درك منافع رو به رشد جهان ورزش از محل فعاليت‎هاي سازمان ملل بود. گام‎هاي مشخص متعدد در سال‎هاي اخير در پشتيباني از استفاده از ورزش براي توسعه و صلح برداشته شده‎اند كه شامل توصيه‎هاي ارائه شده توسط MINEPS III – جلسه وزراء يونسكو درباره تربيت بدني و ورزش در سال 1999؛ قطعنامه شماره WHA55.23 سال 2002 مجمع عمومي سازمان جهاني بهداشت درباره استراتژي سازمان جهاني بهداشت درخصوص رژيم‎هاي غذائي، فعاليت‎هاي جسماني و سلامت؛ تصميم شوراي حكام UNEP در سال 2003 براي آغاز استراتژي بلندمدت درباره ورزش و محيط زيست؛ و دستورالعمل اجرائي يونسكو در اوايل سال 2003 كه تمام مسئولين ميداني را تشويق مي‎كند ورزش را در برنامه‎هايشان بگنجانند، بود. به همين ترتیب ، در جهان ورزش، فدراسيون‎ها و سازمان‎هاي مختلف ورزشي درخصوص نيروي بالقوه گسترده‎تر ورزش سطح آگاهي فزاينده‎اي از خود نشان داده اند. با اين حال، كارهاي بيشتري بايد انجام شوند. ورزش بايد در دستور كار توسعه‎اي سيستم سازمان ملل متحد جايگاه ويژه خود را بيابد. 

اكنون زمان آن فرا رسيده است كه استراتژي نظام‎مند و منجسم براي افزايش ميزان كاربرد ورزش در سازمان ملل متحد تهيه شود. چارچوبي مشترك بايد ايجاد شود كه برنامه‎ ها و فعالان مرتبط با ورزش را گردهم آورد. 2 ـ درك نيروي بالقوه ورزش بعنوان ابزاري براي توسعه و صلح ورزش مقوله‎اي فراتر از تجملات و تفريح و سرگرمي است. دسترسي به و مشاركت در ورزش یکی از حقوق بشری و امري حياتي براي تمام افراد در سنين مختلف به منظور داشتن زندگي سالم و رضايت‎بخش است. ورزش ـ اعم از بازي و فعاليت‎هاي جسماني و همچنين ورزش‎هاي رقابتي سازمان يافته ـ نقشي مهم در تمام جوامع دارد. ورزش ارزش‎هاي بنيادين مانند همكاري و احترام متقابل را مي‎آموزد، سلامت را بهبود می بخشد. ورزش نيروي چشمگير اقتصادي است كه اشتغال ايجاد مي‎كند و در توسعه محلي نقش قابل توجهي دارد و افراد و جوامع را به گردهم مي‎آورد و بدينوسيله شكاف‎هاي قومي و فرهنگي را از بين مي‎برد. ورزش ابزاري مقرون به صرفه براي روياروئي با چالش‎هاي توسعه و صلح ارائه مي‎كند و به تحقق اهداف توسعه هزاره كمك مي‎كند. نيروي بالقوه ورزش بعنوان ابزاري براي توسعه و صلح بايد بخوبي درك شود. استفاده از ورزش كماكان در نحوه تفکر آژانس‎هاي سازمان ملل متحد جايگاه واقعي خود را نيافته است. با اينكه ورزش و بازي كردن همواره بطور مكرر بعنوان حقي بشري مورد تأكيد قرار گرفته اند ليكن يك اولويت محسوب نمي‎شوند .

ورزش يكي از محصولات فرعي و نه موتور مولد آن تلقي شده است. اين گزارش نشان مي‎دهد ورزش چرا بايد نقش بيشتري در توسعه داشته باشد. با نشان دادن اينكه اگر ورزش بصورت هماهنگ و راهبردي بكار رود چه نقش چشمگيري خواهد داشت،‌ اين گزارش، سازمان ملل متحد و شركاي آنرا به چالش مي‎طلبد تا ورزش را در فعاليت‎هايشان بگنجانند. بعلاوه هدف آن بدست آوردن پشتيباني جديد براي اين فعاليت‎ها در سازمان‎هاي مرتبط با ورزش، دولت‎ها و بخش خصوصي و پيشنهاد راه‎هاي لازم براي حركت روبه جلو به همراه جامعه مدني است.

حوزه ورزش اين گزارش نسبت به ورزش ديدگاه گسترده‎اي دارد. كلمه ”ورزش“ تمام شكل‎هاي فعاليت‎هاي جسماني كه در سلامت جسماني، سلامت رواني و تعاملات اجتماعي3 نقش دارند را در برمي‎گيرد بازي، تفريح و سرگرمي، ورزش‎هاي سازمان يافته و ورزش‎هاي بومي را شامل میشوند. بازي كردن، بويژه درميان كودكان، فعاليتي جسماني است كه نشاط آور و مشاركتي است و اغلب بدون ساختار خاص و بدون راهنمائي‎هاي بزرگسالان انجام میشود. تفريح در مقایسه با بازي سازمان يافته‎تر است و عموماً حاوي فعاليت‎هاي جسماني است كه بطور فعال‎تر در اوقات فراغت انجام مي‎شوند. ورزش از دو مورد قبلي سازمان يافته‎تر است. اساساً، بازي كردن، تفريحات جسماني و ورزش فعاليت‎هائي هستند كه آزادانه و براي داشتن اوقات خوش انتخاب مي‎شوند.  هدف برنامه ‎هاي ”ورزش“ به حداكثر رساندن دسترسي به و مشاركت در شكل‎هاي مناسب فعاليت‎هاي جسماني است. مشاركت و در برگرفتن تمام گروه‎هاي جامعه، صرف نظر از جنسيت يا نژاد مورد تأكيد قرار گرفته است. ضمن اينكه در برخي موارد اين نوع فعاليت‎ها ممكن است به توسعه ورزش بيانجامند، مهمترين نتيجه مطلوب عبارت از نقش داشتن در مجموع توسعه از طريق پروژه‎ هاي مرتبط با ورزش است. به حداكثر رساندن جوانب مثبت ورزش بسياري از ارزش‎هاي نهفته در ورزش با اصول ضروري براي توسعه و صلح مانند، همكاري، تشريك مساعي و احترام به دیگران سازگار هستند .

مهارت‎هاي زندگي كه از طريق ورزش آموخته مي‎شوند به توانمندسازي افراد و بهبود سلامت رواني ـ‌ اجتماعي از  ارتباط با ديگران كمك مي‎كند. اين ويژگي‎هاي ورزش به نفع تمام افراد در سنين مختلف است،‌ ولي بويژه براي رشد و توسعه سالم جوانان اهميت ويژه‎اي دارند. با اين حال، ورزش بازتاب جامعه است. بايد پذيرفت كه ورزش، مانند بسياري از ابعاد جامعه، بطور همزمان برخي از بدترين خصلت‎هاي انساني را در برمي‎گيرد. 

ورزش و توسعه انساني پايدار هسته مركزي اهداف سازمان ملل متحد توسعه انساني پايدار است كه تأكيد مي‎كند توسعه مفهومی فراتر از رشد اقتصادي صرف است. توسعه فرآيند گسترش گزينه‎هاي مردم و افزايش فرصت‎هائي است كه در دسترس تمام اعضاء جامعه قرار دارند. براساس اصول فراگير بودن،‌ برابري و پايدارپذيري، براهميت افزايش فرصت‎ها براي نسل فعلي و همچنين نسل‎هاي آتي تأكيد مي‎شود. توانمندي‎هاي اساسي انساني كه براي اين امر ضروري هستند عبارت از ”داشتن زندگي سالم و طولاني، موردشناسائي و احترام قرار گرفتن، دسترسي به منابع لازم براي يك زندگي آبرومند و قادر بودن به مشاركت در زندگي جامعه5 هستند.

بعلاوه ورزش اطلاعات مردم درباره بدن را افزايش مي‎دهد، میزان آگاهي و احترام به بدن خود و سايرين كه براي زندگي سالم و پيشگيري امراض مانند HIV/AIDS حياتي هستند را افزايش مي‎دهد. به همين تربيت، شركت در ورزش‎هائي که در فضاي باز انجام میشوند سطح آگاهي و احترام به محيط زيست را افزايش مي‎دهد و اهميت محيط زيست پاك و سالم را به مردم ياد مي‎دهد. ورزش از اجزاء كليدي زندگي اجتماعي است كه جوامع را بطور مستقيم در برمي‎گيرد.

ورزش مردم را بصورت مشاركتي ونشاط آور گرد هم مي‎آورد و به ايجاد روابط اجتماعي، ساخت ارتباطات و بهبود ارتباط بين افراد و گروه‎ها كمك مي‎كنند. همچنين ورزش داوطلبان را بسيج مي‎كند و درگيري فعال در جامعه، كمك به ايجاد سرمايه اجتماعي و تقويت بافت‎هاي اجتماعي كمك مي‎كند. ورزش و توسعه اقتصادي ضمن اينكه ورزش براي توسعه انساني ضروري است، در توسعه اقتصادي نيز نقش دارد. نيروي اقتصادي بالقوه ورزش با اهميت اقتصادي آن مورد تأكيد قرار مي‎گیرد که از فعاليت‎هائي چون توليد كالاهاي ورزشي، رويدادهاي مختلف ورزشي، خدمات مرتبط با ورزش و رسانه‎ها ناشی میشوند.

مطلب پیشنهادی

نتایج و دستاورد وبینار سازمان ملل درباره محیط زیست و توسعه

مجمع عمومى سازمان ملل در سال 1989 تصمیم گرفت که به منظور شناساندن مفهوم توسعه …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


6 × نُه =