•«آمیختگی فرهنگ و خرافه» در برخی جشن های باستانی منجر به تولید ضدفرهنگ می شود

♦در گفت و گوی سلام نیوز با «دکتر فاطمه یزدانخواه» مردم شناس و پژوهشگر فرهنگ فولکلور می خوانید : چگونگی آمیختگی فرهنگ و خرافه در چهارشنبه سوری از دیروز تا امروز!

چهارشنبه سوری، جشنی مخصوص است که در شب چهارشنبه آخرین ماه سال برپا می شود که در واقع پیش در آمدی برای جشن های نوروزی است و با برگزاری این جشن، مردم به استقبال بهار می روند. به همین مناسبت به سراغ دکتر فاطمه یزدانخواه ، مردم شناس و پژوهشگر فرهنگ فولکلور رفته ایم و سخنان ایشان را گرما بخش چهارشنبه آخر سال در بخش گفت و گو نموده ایم.

 

*جشن چهارشنبه سوری ،قدمت تاریخی بسیاری دارد. آیا می توان آن را جلوه ای از جشن های فرهنگی منتسب به نوروز دانست؟

 

یزدانخواه: بله کاملا؛ طبق آیین باستانی ایرانی در این شب آتش بزرگی برپا می شود، که تا طلوع آفتاب برافروخته می ماند و مردم از روی آتش می پرند و با گفتن زردی من از تو سرخی تو از من، زردی، به اصطلاح بیماری و مشکلاتشان را به دست آتش می سپارند و به جای آن سرخی، گرما و نیرو را از آتش هدیه می گیرند.

در حقیقت این آیین ریشه در برخی آداب و رسوم زرتشتیان دارد اما امروزه رواج عمومی یافته است.برخی دیگر آن را به پیش از زرتشتیان نسبت می دهند. باید گفت آتش روشن کردن خب در بسیاری تیره های فرهنگی ایران خوش یمن تلقی می شده است و از آن در اعیاد و جشن ها دیده می شود که امروزه کمتر شده است؛ اما زمانی که به طور اخص از چهارشنبه سوری صحبت می کنیم رگه های رسوم زرتشتی در آن بسیار پررنگ تر از سایر تیره هاست.

 

*پس با این وجود می توان چهارشنبه سوری را یک فرهنگ اختصاصی منتسب به دوره و فرهنگ بومی خاص در ایران دانست که امروزه به بخشی از فرهنگ عمومی و یک جشن عمومی بدل شده است؟

 

یزدانخواه: جنبه قابل بحث دیگر همین است. اینکه یک رسم یا به قول شما فرهنگ رفتاری از حالت اختصاصی یک یا چند قوم و دوره به یک جشن ملی بدل شود یک مساله است . اما یک مساله دیگر این است که ببینینم جشن چهارشنبه سوری واقعا یک فرهنگ است ؟ با توجه به تعریفی که از فرهنگ داریم.

در آداب شب چهارشنبه سوری رسوم سازنده و گاه خرافات آمیختگی پیدا کرده اند که  برخی از این خرافات از فرهنگ فولکلور ایران می آید اما برخی نه. این آمیختگی سنت و خرافه در مراسم چهارشنبه سوری نمود زیادی دارد. جشن و گرد هم آیی یا حتی آتش روشن کردن به نماد گرما بخشی به زندگی و روابط ، در بخش های دیگر فولکلور ایرانی نیز وجود دارد اماپریدن از روی آتش و باور اینکه آتش قدرت از بین بردن غمها و مشکلات را دارد ریشه در فرهنگ ایرانی و حتی باور زرتشتیان هم ندارد و برگرفته از یک خرافه است که می بینیم اثرات ضد اجتماعی پیدا کرده و به آسیبهای جسمی بدل شده است.

 

*می توان گفت  برخی از آداب و جشن های ایران باستان مانند چهارشنبه سوری در گذر زمان دستخوش دگرگونی شده اند؟ و این دگرگونی ها چون بر مدار فرهنگ عامه بوده است به جای آنکه راه فرهنگ سازی را پیش بگیرد برعکس به سمت آسیب حرکت کرده است؟

 

یزدانخواه: بله مساله ای است که کاملا اتفاق افتاده است . برخی جشن های ما آنقدر ریشه تاریخی شان قوی و قدیمی است که دقیق نمی توان گفت از چه زمان به وجود امده است. قدمت چهارشنبه سوری عجین با نوروز است،  که حتی در شاهنامه فردوسی نیز اشاراتی بدان شده است. اما این جشن ها و مراسم در گذر زمان دستخوش دگرگونی زیادی شده اند. به عقیده بنده و بسیاری مردم شناسان ، اینکه بگوئیم مراسم چهارشنبه سوری از زرتشتیان برگرفته نشده ، نظر کامل و صحیحی نیست؛ این جشن ها اولین بار در میان زرتشتیان دیده شده است. ریشه توجه به آتش به عنوان یک عنصر اثرگذار و دارای انرژی و مانند آن اصلش به زرتشتیان باز می گردد. اما زرتشتیان عزیز هم انداخت وسیله در آتش و یا پریدن از روی آن را به هیچ وجه قبول ندارند. پس به مرور زمان تغییرات اجتماعی و فرهنگی موجب تغییرات این گونه مراسمات شده است. 

به طور کل ریشه شناسی برخی مراسمات اینچنینی جهت فهم مردم شناختی و فرهنگی آن بسیار سخت است. زمانی که بخواهیم از برخی جشن‌ها و آداب و رسوم ایرانی صحبت کنیم نمی توانیم ریشه اسطوره‌شناسی دقیق نسبت به آن الحاق کنیم. برخی اسناد تاریخی ما از دست رفته اند . ریشه و قدمت بسیاری از این فرهنگ ها هم در گذر زمان دستخوش تغییر شده اند. این تغییر گاه مثبت و گاه منفی بوده است .

چهارشنبه سوری یکی از همان جشن هایی است که آن را منتسب به دوره‌های تاریخی متعدد کرده اند همانگونه که صحبت درباره پیدایش جشن نوروز در آثار تاریخی و حتی شبیه آن در فرهنگ فولکلور، نیز بسیار سخت است. صحبت درباره اینکه چهارشنبه سوری دقیقا از کجا آغاز شد نیز با توجه به از بین رفتن بخشی از متون تاریخی و فولکلور ما و نیز گنگ بودن بخشی از تاریخ کاملاً مشخص نیست؛ ولی با توجه به اسناد موجود بسیاری از تاریخ شناسان آن را به نیم قرن قبل از میلاد مسیح نسبت می‌دهند . این از یک جهت نشان از تاریخ فرهنگی غنی ایرانیان است اما از جهت دیگر آنچه امروز در چهارشنبه سوری دیده می شود نیز همه آن چیزی نیست که در فرهنگ گذشته وجود داشته است.

*چه تغییر و تحولاتی در آیین اصلی چهارشنبه سوری رخ داده است کدام یک برای امروز ما قابل بازیابی فرهنگی است و کدام یک از آنها خرافه و برای رشد فرهنگی یک آسیب است ؟

یزدانخواه : برخی از آداب و رسوم در اعصار زمانی متفاوت دچار تغییر و تحولات شده‌اند که ممکن است انها را از یک فرهنگ به یک ضد فرهنگ تبدیل کرده باشد. مهم تر از این که جشن چهارشنبه سوری را دارای چه بار فرهنگی در جامعه بدانیم و آیا آن را ریشه در فرهنگ عمومی ایران بدانیم یا در فرهنگ یک گروه مذهبی داخل ایران و یا اینکه آیا این یک جشن ملی است یا خیر ، باید به این نکته توجه کنیم که هم دیروز هم امروز این فرهنگ‌ها گاه با خرافات درآمیخته است و شبیه به یک ضد فرهنگ شده است.  مثلاً پرت کردن وسایل ترقه و آتش زا  داخل آتش و از یک آتش کوچک ، آتشی بزرگ و پرخطر ساختن هرگز در فرهنگ سنتی و در متون تاریخی دیده نمی شود و نه دارای بار ارزشی است. برخی آن را به روزی خواهی بیشتر مرتبط دانسته اند که چندان مرتبط نیست بلکه این به هیجان طلبی بیشتر مربوط است.

*می‌توانید در رابطه با ادغام فرهنگ و خرافه و تبدیل شدن به ضد فرهنگ در چهارشنبه سوری بیشتر صحبت کنید؟

یزدانخواه: بله برای مثال یکی از فرهنگ هایی که در چهارشنبه سوری وجود داشت این بود که خانواده ها به ویژه خانواده هایی که جوان دختر و پسر داشتند برای برگزاری مراسم گردهم می‌آمدند؛ تا اینجا یک فرهنگ مناسب بود اما به مرور شاهد آن بودیم که فال زدن بر اساس گفته های رهگذران که مشخص نیست ریشه فکری و تاریخی آن به کجا می رسد ،از رسوم و پای ثابت چهارشنبه های آخر سال شد. بدین شکل که جوانان نیت می کردند سپس  پشت دیوار می ایستادند و فال سال اینده خود را بر اساس جمله ای که رهگذران می گفتند رقم می زدند! حال مشخص نبود چه کسی از پشت دیوار رد شده است و چه چیزی گفته است. این خرافه  برای اندیشه امروز شاید خنده دار به نظر برسد اما امروز هم شبیه آن وجود  دارد. و همینجاست که گاه ما به دیگران می خندیم اما خود در خرافه گیر کرده ایم. اینجاست که مرز خرافه و فرهنگ فولکلور باریک می شود.

امروزه با افزایش آگاهی و سواد عمومی، فال زدن از میان سخنان دیگران کمرنگ شده اما می بینیم شکل خود را به ایجاد مراسم فالگیری در کنار روشن کردن آتش داده است . با توجه به اینکه جوانان امروز سطح اندیشه و سواد آنها بسیار متفاوت از دیروز است انتظار نمی رود همچنان این خرافات در قالب رفتارهای مختلف ادامه پیدا کند و بازتولید رفتاری از خود نشان دهد ؛اما بر چه اساس با تغییر شکل همچنان بقا دارد سوالی است که باید پرسیده شود.

 حقیقت آن است که رجوع ما به برخی کتاب ها مانند دیوان حافظ و شاهنامه هرگز از باب فال زدن و تصمیم گیری بر اساس آن ها نبوده و نیست اما در فرهنگ عمومی اینگونه تصور می شود؛ که باید با فرهنگسازی این تصورات غلط اصلاح شود. فال به قرآن ،ادعیه، دیوان حافظ، سخنان دیگران و آتش و غیره و مدد جستن از آنها را نمی توانیم فرهنگ بدانیم که اول نادرست و دوم ضد فرهنگ است.  آنچه که فرهنگ است حافظ خوانی و شاهنامه خوانی در دورهمیهای خانوادگی است. آنچه حقیقتا می تواند خیرات و آرامش و انرژی خوب را به سوی ما روانه کند  استعانت از ذات الهی و اولیا الهی جهت آرامش قلب و روح ودفع هم و غم و صد البته همیت خود ما است. ادغام این گونه فرهنگ ها و خرافه ها و تبدیل آن به ضد فرهنگ مقوله ای است که باید بسیار به آن دقت شود تا نسل جدید فرهنگ نسل قدیم را زیر سوال نبرد و سراسر خرافه نداند و گریزان از فرهنگ ایرانی نشود. اگر ضد فرهنگ هایی در این میان دیده می‌شود نقد و توجه لازم صورت گیرد و توجه به خرج دهیم که قدرت اثرگذاری در زندگی عامه نداشته باشد . نسل امروز هم بداند خود مصون از خرافه نیست و ممکن است همان خرافات دیروز را به بهانه هیجان ، لذت ، خوشی و وقت گذرانی و اوقات فراغت بازتولید کند. 

در علم مردم شناسی بخشی از تصمیم‌گیری‌ها و اندیشه عمومی برگرفته از تعاملات روزمره و اندیشه فولکلور است؛ لذا کار کردن فرهنگی بر روی اینگونه موارد و صحبت از آن می‌تواند به رشد فرهنگی جامعه کمک کند.  فرهنگ همانگونه که می تواند نجات دهنده باشد تبدیل شدن آن به ضد فرهنگ و درآمیختگی با خرافات می تواند زمینه زوال جامعه را فراهم کند. همین که ما می‌بینیم برخی جوانان باسواد امروز در برخی آداب و رسوم مانند چهارشنبه سوری هنوز همان خرافات را به شکل امروزی بازتولید می کنند به جای آنکه در آن اندیشه کنند،  نشان از اهمیت اینگونه فرهنگ فولکلور در اندیشه عمومی و لزوم توجه عمومی به آن است.

*در پایان اگر نکته دیگری دارید با کمال میل شنوا هستیم؟

چهارشنبه سوری مانند دهها جشن دیگر در ایران می تواند برگزار شود، شادی آفرین باشد، اما بدون آمیختگی با خرافات و رفتارهای ضد فرهنگ و یا ایجاد خطر برای خود و دیگران به اسم رسم ، ولی به کام هیجان طلبی و گذران اوقات فراغت./ پایان

مطلب پیشنهادی

نتایج و دستاورد وبینار سازمان ملل درباره محیط زیست و توسعه

مجمع عمومى سازمان ملل در سال 1989 تصمیم گرفت که به منظور شناساندن مفهوم توسعه …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


5 − = یک