تفاوت دیدگاه در بین مردم ♦آمریکا نسبت به نخبگان سیاسی خود باعث خشونت و بی اعتمادی فزاینده شده است

«فرانسیس فوکویاما» نظریه‌پرداز پایان تاریخ و از اساتید شناخته شده دانشگاه جانز هاپکینز، در مطلبی که در «فارین افرز» منتشر شد، نگاهی موشکافانه به رویدادهای این روزهای آمریکا داشته و به دنبال ریشه‌یابی حوادث بوده است.

وی در این باره می‌نویسد: در سال ۲۰۱۴ درباره فساد سیاسی که در آمریکا ریشه دوانده و به ضعف عملکرد مؤسسات حکومتی منجر شده است، هشدار دادم. در واقع، تعصب روشنفکرانه و نفوذ سیاستمداران سنتی مانع از اصلاح این سازمان‌های دولتی می‌شود.

به گفته فوکویاما، در واکنش به این فساد ریشه‌ای بود که در سال ۲۰۱۶، مردم آمریکا فارغ از گرایش سیاسی که داشتند به سیاستمداران غیرسنتی نظیر دونالد ترامپ و برنی سندرز روی آوردند حال آنکه این تهدید وجود داشت که پوپولیست ها بخواهند با سواری گرفتن از موج به وجود آمده در جامعه، آن را با اهداف خود همسو کنند- تهدیدی که در نهایت با راهیابی ترامپ به کاخ سفید عملی شد.

وی ادامه می‌دهد: به این ترتیب، فسادی که از سال‌ها قبل نهادینه شده بود سرعت بیشتری به خود گرفت که اوج آن را در حمله به کنگره در ۶ ژانویه ۲۰۲۱ (۱۷ دی ۹۹) شاهد بودیم. در این بین دغدغه مردم برای رفع فساد نیز رفع نشده چرا که دولت آمریکا همچنان تحت سیطره گروه‌های نخبه‌گرای قدرتمندی است که سیاست را همسو با اهداف خود تغییر می‌دهند و به این ترتیب مشروعیت نظام حکومتی را زیر سوال می‌برند چرا که سیستم، متعصب‌تر از آن است که خود را اصلاح کند. همزمان، دو پدیده نوظهور شرایط را به گونه‌ای غیرمنتظره متحول کرده است: فناوری ارتباطات و تبدیل گرایشات حزبی به فرقه گرایی حزبی که در دایره هویت فرهنگی قابل ارزیابی است.

فوکویاما در توضیح این مطلب می‌نویسد: در درجه نخست، مردم در دو سوی طیف سیاسی، تعریفی کاملاً متضاد از نخبگانی دارند که در فساد سیاسی دخیل هستند. این تفاوت دیدگاه مانع از اتحاد مردم در برابر این فساد می‌شود. آنهایی که به سمت چپ طیف (دموکرات‌ها) تمایل دارند؛ صنایع وابسته به سوخت‌های فسیلی، بانک‌های وال استریت و امثال اینها را فاسد تلقی می‌کنند و در مقابل، آنهایی که به سمت راست طیف (جمهوریخواهان) تمایل دارند؛ رسانه‌های جمعی، تشکل‌های سکولار، نمادهای هالیوودی و مانند آن را فاسد می‌دانند. حتی دیدگاه آنها در قبال دغدغه مشترک قدرت‌یابی شرکت‌های فناوری هم بسیار متضاد است تا آنجا که دموکرات‌ها توئیتر و فیسبوک را به دامن زدن به ترامپیسم متهم می‌کنند و جمهوریخواهان آنها را به تعصب ورزی علیه ترامپ.

این اندیشمند آمریکایی در ادامه بحث می‌افزاید: البته نظام متعصب و اصلاح ناپذیر آمریکا، نکات مثبتی هم در خود گنجانده است که مقاومت ساختار قضایی و اداری در برابر ادعای ترامپ مبنی بر وقوع تقلب نمونه‌ای از آن است. اما همین سیستم متعصب مانع از حذف الکترال کالج می‌شود که در آن آرای نخبگان بر آرای مردمی ارجحیت دارد.در واقع دو قطبی شدن جامعه آمریکا محصول تلاش احزاب برای حفظ برتری بود حال آنکه شدت گرفتن این تفرقه در درجه اول ناشی از اتکا به تکنولوژی بود که به رسانه‌های جمعی فرصت داد تا ذهن مردم را مطابق با گرایش‌های حزبی خود دستکاری کنند. اما عامل دیگری که به عمیق‌تر شدن دوقطبی جامعه آمریکا منجر شد؛ کم رنگ شدن احزاب سیاسی در مقابل قبیله گرایی (فرقه گرایی) سیاسی است که مسئله هویت فرهنگی (قومیت، نژاد و جنسیت) را به دایره مناقشات افزود. این مسئله به ویژه در حزب جمهوریخواه نمود بیشتری پیدا کرد تا آنجا که وفادارای به شخص ترامپ جای وفاداری به آرمان‌های حزبی را گرفت. همین موضوع باعث شد که مسئله بهداشتی ساده ای مانند ماسک زدن برای مقابله با کووید ۱۹ به یک دعوای حزبی تبدیل شود.

اینکه بعد از تحلیف جو بایدن دموکرات، آمریکا به کدام سمت و سو می‌رود چندان واضح نیست. این عدم قطعیت درباره حزب جمهوریخواه واضح‌تر است. درست است که اعتبار ترامپ و پیروانش از بابت حمله به کنگره آمریکا آسیب دید و اینکه از منظر سیاسی، ریاست جمهوری او به تقویت حزب جمهوریخواه منجر نشد؛ اما هنوز مردم از او روی گردان نشده‌اند. این احتمال وجود دارد که جمهوریخواهان سنتی به تدریج و با امید به پیروزی در انتخابات آتی، خود را احیا کنند. همزمان، ترامپ هم می‌تواند با قربانی جلوه دادن خود و تظاهر به اینکه به نفع کشورش کنار کشیده، موقعیت حزبی خود را مستحکم کند. حتی در بدترین شرایط که به نزاع میان وی و جمهوریخواهان سنتی منجر خواهد شد؛ او و طرفدارانش می‌توانند یک گروه تروریستی زیرزمینی برای تصاحب دوباره قدرت تشکیل دهند.

اینکه در نهایت تحولات آمریکا به ویژه در محدوده حزب جمهوریخواه چه سمت و سویی به خود می‌گیرد؛ دموکراسی را در سطح جهانی به شدت تحت الشعاع قرار خواهد داد.

مطلب پیشنهادی

نتایج و دستاورد وبینار سازمان ملل درباره محیط زیست و توسعه

مجمع عمومى سازمان ملل در سال 1989 تصمیم گرفت که به منظور شناساندن مفهوم توسعه …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


× هفت = 14