دکتر محمدرضا ریوندی* : از تفاوت نسلی يا بين دو نسل بسيار شنيدهايم.فرض جامعه شناختی بر آن است كه ميان دو نسل تفاوتهايي بايد باشد به علت تغییرات شرایط اجتماعی و محیطی که البته برخی از جوانان امروز و بیشتر آنها به علت مختلف اجتماعی و زیستی و فرهنگی رشد فکری خوبی را تجربه میکنند و می توان گفت جوانان امروز برای خودشان هم شور جوانی را دارند و هم پختگی پیری را و این خصوصیت خوب نسل جوان امروز در دنیای ارتباطات و دهکده جهانی است از سوی دیگر ما نیز هرچه نگاه مان به نسل جوان امروز نزدیکتر باشد خودمان هم جوانیم و روح ما هم جوان است و اساسا جوانی یک صفت رفتاری است که میتواند در ما زنده بماند یا از بین برود.
به نظر من در خصوص تفاوت اين دو نسل مطالب زيادي ميشود گفت. از تفاوت در گرايشات و اعتقادات مذهبي شان گرفته تا بین المللی تا روابط ، تا رفتارها و هنجارهاي فكری، فرهنگي ميان ما و آنها. از ارزش های که برای ما مطرح بود تا ارزشهايي كه امروزه براي نسل جدید وجود دارد، تا برسيم به روابط درون خانوادگي مثل نگاه و رفتار ما با پدران و مادرانمان با رفتار نسل امروز با والدينشان، تا نگاه ما به درس و تحصيلات، تا نگاه نسل امروز به درس و تحصيلات، اليآخر. فيالواقع فهرست حوزههايي كه ميتوان پيرامون آنها به داوري پرداخت كه نسل ما چگونه بود و نسل فعلي چگونه است و چرا تا این اندازه نسل جوان امروز از لحاظ عقلی دارای پختگی بیشتری نسبت به همسنهای خود در نسل ماست، نسل ما چه ميديديد و نسل امروزي چه ميبيند، بسيار زياد است. اما و در عين حال اين پرسش را هم ميتوان مطرح كرد كه آيا تفاوتها زياد است يا نه؟ آيا فيالمثل ميان رفتار ما با والدينمان با رفتار نسل امروز با والدین شان واقعاً خيلي فاصله است؟ يك پرسش فلسفي بنيادي هم مطرح ميشود كه در حوزههايي كه تفاوت و اختلافات ميان دو نسل زياد است، نگاه كدام نسل نتیجه بخش تر و درستتر است؟
به هر حال از بحثهاي فلسفي، ارزشي و اخلاقي كه بگذريم، از ميزان تفاوتها كه بگذريم، به نظر ميرسد يك نكته مهمي را درخصوص تفاوت ميان نسل جوانان امروز و نسل ما ميتوان گفت. تفاوتي كه تصور ميكنم بسياري از همنسلان من هم آن را قبول داشته باشند. نسل ما در مقايسه با نسل امروز بسيار کمتر با دنیای بیرون از کشور خودش در ارتباط بود.
نسل امروز، نسل ماهواره، اينترنت، موبايل و فضای اپلیکیشن در يك كلام نسل انقلاب ارتباطات است. نسل امروز به كمك كامپيوتر و موتور جستوجوگر گوگل دنيا را به زير انگشتانش درآورده. بنابراين اينكه نسل امروز نگرش نسل ما را ندارد، خيلي جاي تعجبي ندارد و نباید مورد تعجب نسل قبل از انقلاب باشد که چرا نسل جوانان امروز مانند آنان به دنیا نگاه نمیکنند چون زاویه دید آنها به گونه دیگری است. اما و به هر حال هم از اين واقعيت نميتوان گريخت كه برای نسل ماو جهان پيرامون نسل ما پیچیده و عمیق نبود. چهرهها و شخصيتهاي تاريخي كشورمان براي نسل ما خوب یا بد بودند؛ يا خادم بودند، يا خائن. گذشته و مردانش براي نسل ما مثل دفتر حضور و غياب معلم دبستان بود. خانم معلم نام دانشآموزان كلاس را كه در دفتر به ترتيب حروف الفبا نوشته با صداي بلند ميخواند و دانشآموزان يا حاضرند يا غايب. چهرهها و شخصيتهاي تاريخي هم براي ما اين گونه بودند. ولی نسل جوان به طور کل مسائل را به گونه دیگر فهم میکند.
نه فقط تصوير ايران و گذشتهاش اينچنين برای نسل ما خوب و بد مطلق بود كه اساساً چهره جهان هم اين گونه بود. پاتريس لومومبا، جمال عبدالناصر، ياسر عرفات، احمد سوكارنو، هوشيمين، مائوتسهتونگ، چهگوارا، فيدل كاسترو و… خادم يا جزء «خوب»ها بودند و در مقابل برخی جزء «بد»ها بودند.
بالطبع سياستهاي خوبها خوب، ارزشمند، مردمي، در جهت خدمت به تودهها و مردم ستمديده و انساني بود. متقابلاً سياستها، اقدامات و عملكردبدها ضدمردمي، ضدخلقي، ظالمانه، استثمارگرايانه و عليه مصالح و منافع مردم زحمتكش و آزاده كشورشان و جهان بود.
فيلمهاي سينمايي، هنر و ادبيات هم ايضاً همین بودند. «هنر بد» در جهت تحميق، فریب و استحمار فکر، ذهن و باورهای تودهها و مخاطب بود؛ “هنر بد و چاپلوسانه سیاسی” تلاش ميكرد تا مناسبات غيرانساني و ظالمانه حاكم بالاخص در كشورهاي سلطهگر و روابط سلطهگرانه را با كشورهاي مظلوم و در حال توسعه در يك پوششي قرار دهد تا از افشاي ماهيت ضدانساني اين روابط جلوگيري شود . در حالي كه «هنر خوب» و «هنر مردمي» بالعكس سعي ميكرد تا در قالب شعر، ادبيات، داستان، فيلم و نمايشنامه مناسبات غيراخلاقي، غيرانساني، نابرابر و ظالمانه جهان سرمايهداري و استكباري را افشا كرده و نشان دهد. البته نسل ما به جاي واژگان استكبار و استكباري واژه ماركسيستي «امپرياليسم» و «امپرياليستي» را به كار ميبرد.
نگاه ما در مورد جامعهمان هم نگاهي خوب و بد مطلق بود اما نسل جوان امروز یادگرفته است چیزی تحت عنوان وحدت وجود و تفکر عمیق تر هم وجود دارد و میتوان در کنار هر مساله ای تدبیری اتخاذ کرد و آن را به بهترن شیوه ممکن به شکل برد-برد حل و فصل کرد و از ستیزه جویی آشکار و پنهان اجتناب کرد. نسل قدیم راه نسل امروز را هموار کرد و از دل آن مسیر رفته شده تجربه امروز به دست آمده است که به جای سیاست زدگی و هرچیز را در قالب آن بردن میتوان نگاه سومی داشت که نگاه امروز نسل جوان است.