خاطره ای شنیدنی از سید حسن نصر الله درباره حاج قاسم سلیمانی / به یاد ندارم بر ما منت گذاشته باشد
9 خرداد 1400
اخبار, علم و اندیشه
با دوستانتان به اشتراک بگذارید
♦ به گزارش سلام نیوز سید حسن نصر الله، دبیر کل حزب الله لبنان خاطره ای از شهید قاسم سلیمانی یاد می کند که بسیار شنیدنی است . وی می گوید: سال ۲۰۰۶ که تجاوز به لبنان آغاز شد حاج قاسم تهران بود، به شام (سوریه) آمد و با ما تماس گرفت و گفت: میخواهم به بیروت بیایم، گفتیم حاجی چگونه میخواهی به بیروت بیایی.
ایشان در ادامه می گوید: راهها و پلها بمباران میشود و اصلا امکان ندارد. گفت: من این چیزها را نمیفهمم، طاقت نمیآورم در تهران یا دمشق بمانم. باید پیش شما بیایم. برادران را فرستادیم تا حاج قاسم را به حومه جنوبی نزد ما بیاورند. در طول جنگ نزد ما بود. اکنون سال ۲۰۲۰ است. آیا کسی آمد بگوید حاج قاسم به دستاوردها و کارهای خود و اینکه در طول جنگ ژوئیه ۲۰۰۶ با ما بود افتخار کرده است؟ به هیچ وجه. نه او حرفی زد و نه ما حرفی زدیم، مگر چند ماه پیش کهخ این مسئله در مناسبتی مطرح شد.
دبیر کل حزب الله لبنان خاطر نشان می کند: خب، با وجودی که در همه کارها در کنار ما بود روابط میان ما بر اساس مودت ، برادری و عشق و تواضع بود. روزی را سراغ نداریم که حاج قاسم سلیمانی بر ما منت گذاشته باشد یا بخواهد نشان دهد که از ما برتر است یا اصلا عبارتی یا اشارهای دال بر منت گذاشتن برما به کار برده باشد و مثلا بگوید من برای شما پول آوردم.
من فلان چیز را اصلاح کردم یا من شما را از فلان قدرت به این قدرت تبدیل کردم، من شما را یاری کردم یا من در جنگ ژوئیه با شما بودم. هرگز.. هرگز .. هرگز او چنین سخنانی را در هیچ روزی به زبان نیاورده است نه آشکارا و نه در نهان. نه مقابل ما نه مقابل دیگران بلکه همیشه میگفت: این کاری را که انجام داده ام بر اساس وظیفه بوده و در راه خدا و به خاطر رضای خدا انجام داده ام و امیدوارم اینها ذخیره روز قیامت در مقابل خداوند سبحان و تعالی باشد. حتی فراتر از این به ما میگفت که من خدمتگزار شما هستم و این عبارت در میان همگان اعم از لبنانیها، عراقیها و سوریها معروف است. «من در خدمت شما هستم. من خدمتگزار شما هستم. چه خدمتی میتوانیم بکنم.
ایشان در پایان تاکید می کند: اینها نمونههای بود که گفتم. در طول این سالها یعنی بیش از بیست سال، حاج قاسم سلیمانی از ما چیزی نخواست و دستوری به ما نداد و مطلقا چیزی از ما برای ایران نخواست. بله روزی حاج قاسم سلیمانی پیش ما آمد و از ما خواست فرماندهان عملیاتی خود را در همان اوایلی که رنج و محنت داعشیها در عراق پدیدار شده بود برای دفاع از ملت عراق بفرستیم. یعنی او برای عراقیها درخواست کرد و برای ایرانیها چیزی نخواست. طبیعتا این منطق و کلام را اگر بخواهیم با منطق تعامل و گفگو با کشورها، نظامها، ارتشها، دستگاههای اطلاعاتی در جهان، شخصیتها و نخبگانی که با کشورها و نظامها ارتباط دارند مقایسه کنیم، احساس میشود این حرفهایی که گفته میشود آسمانی است یا نوعی خیالبافی است یا متعلق به جهان پاک و با قداست است.
با دوستانتان به اشتراک بگذارید