دیپلماسی محیط زیست در پرتو هم گرائی بین المللی؛ رهیافتی موثر در نیل به سوی حقوق بین الملل توسعه پایدار

امروزه گفتمان های حقوق بشر محیط زیستی از حقوق همبستگی و تعاملات بین المللی سرچشمه می گیرد. حق برخورداری از محیط زیست، تنوع زیستی، آلودگی ها، تغییرات اقلیمی، گرمایش جهانی، عدم تحقق توسعه پایدار، بحران آب، پس روی سواحل و تمامیت ارضی کشورها، خشک سالی و امنیت غذایی، تنش بر سر منابع انرژی، پناه جویان محیط زیستی همانا از جمله مهم ترین چالش های محیط زیستی جهانی به شمار می رود که هم مدافعان حقوق سیاسی ومدنی و هم مدافعان حفاظت از منابع طبیعی بر آن اذعان داشته و دارند.

گزارش: حسین زرآبادی

به گزارش سلام نیوز نظام بین المللی همانند هر نظام دیگری سکون ندارد و همواره در حال تغییر و دگرگونی است و حقوق بین الملل نیز که در ارتباط وحاکم بر جامعه ی بین المللی است، دگرگونی های شگرفی یافته، زیرا اساساً حقوق بین الملل یک حقوق مبتنی برتحول است. در این مسیر تعاملات جامعه بین المللی در اثر قانون مداری و قانون مندی است. اما این یک شرط لازم بوده اما کافی به نظر نمی رسد چرا که تعاملات قانون مند بایستی حالت تعادل به خود بگیرد و در بستر صلح پیش برود. این بستر در حالت تعادل قرار نمی گیرد مگر با یک روش مندی در روابط بین الملل که همانا دیپلماسی است. به هر ترتیب حفاظت از محیط زیست به عنوان یکی از اصلی‎ترین عوامل در جوامع بین‎المللی شناخته شده است و محیط زیست بین‎المللی یکی از مسایل مهم و روز در جهان است که تمامی جوامع امروزه به این موضوع که محیط زیست مساله‎ای مهم و جدی است پی برده‎اند و در تلاش هستند که محیط زیست اطرافشان را به همان‎گونه که هست حفظ کنند و از نابودی و تخریب آن جلوگیری به عمل آورند. یکی از مهم‎ترین رویکردها در این زمینه گسترش مناسبات کشورها و تقویت روابط بین الملل در پرتو دیپلماسی می‎باشد. در این راستا تلاش های مشترک با تمرکز بر تعاملات بین المللی، هم گرایی بین المللی را در پی دارد. این مسیر، تضمین کننده حفظ محیط زیست و تسهیل گر زمینه مقابله با مخاطرات محیط زیستی است. هم گرایی بین‎المللی ابعاد مختلفی هم چون، سیاسی، اقتصادی، امنیتی، اجتماعی، ایستاری و یا ترکیبی را در چارچوب خود رشد داده است. اگر چه شاید کشورها و دولت ها یگانه راه حفاظت از محیط زیست را هم گرایی بپندارند و این مهم حرف درستی است وقتی که در پرتو دیپلماسی موفق و دیپلماسی سبز نمود پیدا کند. از این رو در بستر دیپلماسی بین المللی محیط زیستی، هم گرایی بین المللی جدی پنداشته می شود.

2. مبانی علمی

الف: مفهوم شناسی حقوق بین الملل محیط زیست

آن چنان که در منابع آمده است رابطه ی بین حق بر محیط زیست، حقوق بین الملل و حقوق بین الملل محیط زیست قابل بررسی و تشخیص است، زیرا تحول و توسعه در مفهوم حقوق بین الملل و توسعه ی میدان عمل آن در نتیجه پیدایش مفاهیمی چون حقوق بشر بوده که باعث شده است که قواعدِ حقوق بین المللِ مبتنی بر منافعِ بلاواسطه و مستقیم دولت ها به قواعدِ حاکم بر منافع جامعه ی بین المللی و منافع مشترک بشریت توسعه یابد، لذا دل مشغولی های مربوط به حمایت از حقوق بشر موجب گسترش این دسته از قواعد شده است.(1)

تحول تاریخی نشان می دهد که پس از دو جنگ جهانی اول و دوم، حمایت از حقوق بشر، موجب گسترش قواعد بین المللی شد که حاوی تعهدات بلاعوض در جهت منافع مشترک بشریت بوده و با طرح مسایل جدید از جمله بهره برداری از فضای ماوراء جو، میراث مشترک بشری و محیط زیست، اهمیت این قواعد، در نظام بین المللی افزایش چشم گیری یافت، هدف نهایی قواعد حقوق بین الملل محیط زیست نه منافع مستقیم و بدون واسطه دولت ها، بلکه منافع بشریت و بهبود سرنوشت انسان هاست به همین دلیل، بیانیه پایانی کنفرانس استکهلم در سال ۱۹۷۲، با اعلام حق انسان به داشتن محیط زیست سالم، پیوند ی بنیادین بین حفاظت از محیط زیست و حقوق بشر ایجاد نمود و سرآغاز تحولی جدید در عرصه حقوق بین الملل گردید(2).

به موجب این اعلامیه، انسان ها رسماً حفاظت و بهبود محیط زیست را برای نسل های حاضر و آینده به عهده دارند و از آن تاریخ به بعد، حق بر محیط زیست سالم پیوسته، در اسناد بین المللی مختلف مورد تأیید و تأکید قرار می گیرد. به همین منظورلازم است مسایل مربوط به محیط زیست با مشارکت کلیه شهروندان ذیربط در سطحی مطلوب مورد بررسی قرار گیرد. در سطح ملی، هر فرد باید کاملاً به اطلاعاتی که مقامات عمومی محیط زیست در مورد محیط زیست در اختیار دارند، از جمله اطلاعات مربوط به مواد و فعالیت های خطرناک در منطقه دسترسی داشته باشند و در روند اتخاذ تصمیمات مشارکت نمایند(3).

بسیاری از فعالان محیط زیست از شناسایی یک حق خاص محیط زیستی بر پایه نیازهای اساسی بشر برای هوای پاک، آب پاک، سیستم پایدار آب وهوائی و به طور کلی یک محیط زیستی که منجر به سلامت وحیات بشر شود بحث می کنند.این زمینه نشان گر تاکید بر تعامل انسان با محیط زیست و تعامل دولت ها با شهروندان خود جهت حفظ محیط زیست سالم است. این همانا دیپلماسی عمومی ملی محسوب می شود که ریشه فرهنگی، تاریخی، اجتماعی و اقتصادی دارد.

ب:روش شناسی حقوق بین الملل محیط زیست

ساز کارهای قانونی در بستر قواعد و قوانین، همواره زمینه ساز رویکرد قاعده مند همکاری ها در سطوح مختلف منطقه ای، بین المللی و جهانی است. از این رو در چارچوب قواعد معاهداتی و بین المللی مجموعه شاخصه های ضابطه مند مورد تدقیق و بررسی قرار گرفته و زمینه و بسترهای قانونی جوامع شکل می گیرد. در این راستا و بر اساس نقش های مختلف و چارچوب گرایی، قواعد نرم یا قواعد غیرالزام آور و قواعد سخت یا همان قواعد آمره شکل می گیرد. این مهم در تمامی زمینه ها به خصوص زمینه مطالعاتی ما در حوزه محیط زیست هم وجود دارد. با این توصیف تعاریف مختلفی از مبانی پیش رو وجود دارد. در این راستا می توان بیان داشت که حقوق بین الملل محیط زیست به عنوان سلسله ای از قواعد عرفی و قراردادی بین المللی از جدیدترین و گسترده ترین شاخه های حقوق بین الملل عمومی است که جهت تنظیم روابط تابعان حقوق بین الملل در زمینه حفاظت ازمحیط زیست ایجادشده است (4). این حوزه تخصصی در فرآیند خود حوزه های تخصصی متعدد را در بر می گیرد. در این چارچوب قاعده شناسی یا به نوعی شناختن بسترهای قانونی خود زمینه ساز تحقیق موثر در این حوزه است. در این میان شناسایی روش اعمال این بسترهای قانونی در چارچوب اسناد بین المللی بسیار مهم است. در این راستا نحوه تحلیل چارچوب های قانونی به لحاظ محتوایی یک اقدام موثر است(5).

پ:هم گرایی

هم گرایی عبارت‎‎اند از فرآیندی که طی آن واحدهای مختلف به طور داوطلبانه از اعمال اقتدار خود برای رسیدن به هدف‎های مشترک صرف نظر کرده و از یک قدرت فوق ملی پیروی می‎کنند و طی آن بازیگران دولتی چندین واحد ملی مجزا ترغیب می‎شوند تا وفاداری‎ها، فعالیت‎های دولتی و انتظارات خود را به سوی مرکز جدیدی معطوف دارند که نهادهای این مرکز یا از صلاحیتی برخوردارند که دولت‎های ملی موجود را تحت پوشش خود بگیرند و یا چنین صلاحیتی را می‎طلبند. هم گرایی می‎تواند در زمینه‎های مختلفی چون محیط زیست برای دست یابی به امر حفاظت و یا رسیدن به یک محیط زیست فعال، پویا در میان اعضا باشد (6).

ت: انواع هم گرایی

هم گرایی سیاسی

این هم گرایی به مفهوم یک عمل جمعی، برای بهبود و ارتقاء منافع متقابل مربوط می‎گردد. در مورد هم گرایی در خط مشی‎ها اقدام هماهنگ و همسازی گروهی از کشورها مورد نظر می‎باشد و میزان همکاری و یکپارچگی کشورها در این زمینه شاخص هم گرایی و سطح آن در سیاست و محیط زیست می‎باشد (7).

هم گرایی اجتماعی

توسعه ارتباطات اجتماعی بیش از عوامل دیگر در تحقق هم گرایی اهمیت دارد و البته افرادی چون کارل دویچ توسعه مبادلات اجتماعی را در ایجاد هویت نزدیک، ایجاد احساس منافع مشترک و حس یک جامعه بودن مؤثر می‎دانند.

هم گرایی اقتصادی

در این چارچوب هم گرایی به عنوان مدلی برای رشد اقتصادی در زمینه محیط زیست و حفاظت از آن مطرح شده است. در این نظریه تجارت در زمینه تکنولوژی‎های سبز و تجارت در زمینه گردشگری و توریسم مورد توجه قرار می گیرد.

هم گرایی ایستاری

در این هم گرایی ادراک هویت مشترک کشورها و افزایش تعهد متقابل در این مورد مطرح می‎شود. در هم گرایی ایستاری به تشکیل و تقویت احساس مشترک و منافع مشترک در میان واحدهای محیط زیستی کشورها توجه می‎شود و در بررسی میزان این هم گرایی، بخش دیدگاه‎های نخبگان و توده‎های مردم (فرهنگ) مورد بهره‎برداری قرار می‎گیرد (8).

3- تعهدات و مسوولیت ها

الف: تعهد دولت ها در رعایت محیط زیست

تعهد دولت ها به رعایت محیط زیست، یعنی تعهد آن ها به جلوگیری از آلوده ساختن مناطق واقع خارج از صلاحیت آن ها است. دولت ها باید با دادن اطلاعات به مردم، حساسیت و مشارکت عموم را تشویق نمایند، دسترسی مؤثر به مراجع قضایی و اداری و انجام امورات قضایی و اداری از جمله مجازات و جبران خسارات باید تضمین شود. دولت ها با برنامه ریزی و قانون گذاری، می توانند به هدف های مورد نظر در محیط زیست موفقیت ها یی بدست آورند. چارچوب نظام یافته در رعایت حفظ محیط زیست و وجود ضمانت های مشترک و الزام آور خود تعامل چند سویه را نشان می دهد که می توان آن را دیپلماسی محیط زیست چند سویه نامید. در این راستا شهروندان می توانند از حق بر محیط زیست سالم استفاده کنند و بدین منظور اولین شرط، شرط داشتن اطلاعات محیط زیستی است. اطلاعات محیط زیستی که مقامات دولتی موظف به ارایه آن ها هستند، شامل کلیه اطلاعات مربوط به موارد زیر است: وضعیت آب، هوا، خاک، گیاهان، جانوران، سایت های طبیعی، فعالیت ها با تدابیری که می تواند اثر منفی بر این عناصر داشته باشد و همچنین کلیه فعالیت های مربوط به حمایت از محیط زیست، از جمله تدابیر اداری و برنامه های مدیریت محیط زیستی، به علاوه اطلاعات محیط زیستی، شامل اطلاعات در کلیه اشکال خود از جمله ، اطلاعات مکتوب، دیداری، شنیداری یا موجود در بانک های داده ها می شود. در این راستا دولت ها باید اسناد ملی و بین المللی مربوط به محیط زیست، مانند: راهبردها ، برنامه ها و همچنین، گزارشات مربوط به نحوه اجرای آن ها را به اطلاع همگان برساند. دولت ها باید اسناد بین المللی، قطعنامه ها و توصیه های کنفرانس های بین المللی را به زبان مادری شهروندان منتشر نمایند. به ویژه هنگامی که این اسناد موجد مکانیزم هایی است که حق متقاضیان را در خصوص اطلاعات محیط زیستی یا مشارکت آنها در امور محیط زیستی روشن می نماید (9).

ب: مسوولیت بین المللی دولت ها

ویژگی خاص مسوولیت بین المللی ناشی از خسارات محیط زیستی، یکی از مفاهیم حقوقی است که مبتنی بر روابط بین دولت ها و براساس روابط موثر بین المللی مبتنی بر دیپلماسی رسمی بوده و اصل حاکمیت دولت ها را مبنای کار قرار داده است. مطابق این اصل، دولت ها در استفاده از منابع طبیعی شان در داخل سرزمین خود آزاد هستند تا حدی که با حقوق مشابه دولت های دیگر در این زمینه تداخل پیدا نکنند. از این رو، اصل حاکمیت دولت ها، تضمین کننده حق بهره برداری مستقل از منابع طبیعی موجود خود و نیز حق عدم تعرض به سرزمین دیگران است. بنابراین، اگر فعالیتی دولتی منجر به خسارت محیط زیستی فرامرزی یا خطر ایجاد چنین خسارتی شود، دولت مزبور مورد سؤال واقع می شود. به منظور حل چنین مشکلی، مفاهیمی چند در حقوق بین المللی توسعه یافته است که همه آنها زمانی که بر مورد خاص اعمال می شوند، با مشکلات جدی مواجه شده و برای حلّ اختلافات کافی نیستند. در عمل نیز احراز مسوولیت ناشی از عمل متخلفانه بین المللی در مورد محیط زیست دشوار است. زیرا یا میزان خسارت قابل توجه نیست یا اینکه قواعد مربوط به مسوولیت محض با مسوولیت ناشی از خطا به درستی در سطح بین المللی محقق نشده است (10).

4.ابعاد هم گرایی و بسترهای همکاری محیط زیستی

الف:هم گرایی منطقه‎ای

تئوری هم گرایی منطقه ای، ناظر بر یک نوع همکاری و هم یاری برای رسیدن به یک هدف مشترک می‎باشد و این اصطلاح هم گرایی بیان گر شرایطی است که در آن سازمان‎های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و دستگاه‎های ارتباطی و نظام‎های مختلف به حدی به هم نزدیک شوند که سیستم جدیدی را جایگزین سیستم قبلی کرده باشند (11).

هم گرایی منطقه ای از سه منظر به آن نگاه می شود:

کشورهای قدرتمند مرکزی در این فرآیند بسیار تأثیرگذار هستند.

کشورهای تأثیرگذار در منطقه در حقوق محیط زیست بین‎المللی بیش تر نقش جانبی را دارند.

مشارکت کشورهای تأثیرگذار منطقه‎ای بسیار حایز اهمیت می‎باشد.

ب:جایگاه هم گرایی بین المللی در حقوق محیط زیست

حقوق بین الملل محیط زیست شامل تعداد زیادی معاهدات بین المللی، قطعنامه های الزام آور سازمان های بین المللی و همچنین متون و قطعنامه های غیرالزام آوری است که به رغم غیرالزام آور بودن حایز اهمیت هستند. معاهدات بین المللی در این زمینه خصوصاً از پایان دهه 70 به بعد افزایش چشم گیری داشته که شاید شمار آن به بیش از 300 معاهده برسد که تمام یا بخشی از آن به محیط زیست مربوط شده است. البته معاهدات دو جانبه را نیز باید به این تعداد افزود. قطعنامه های الزام آور (حقوق سخت) که صدور آن ها از جمله صلاحیت های سازمان های بین المللی است و قطعنامه های غیر الزام آور (حقوق نرم) را نیز باید افزود، و از آن جا که تمام سازمان ها یا کنفرانس های جهانی می توانند چنین قطعنامه هایی صادر کنند و ایجاد تعهدی هم نکنند بر خلاف مورد پیش تعداد آنها بسیار است (12 ). این قطعنامه ها به لحاظ محتوی سه قسمت هستند: قطعنامه های توصیه ای که شامل تعلیماتی است برای کشورهای عضو به جهت یادآوری چگونگی اجرای تعهداتشان، قطعنامه های دربرگیرنده اعلامیه های اصولی که خطوط کلی را برای دولت ها ترسیم می کند و هدفش این است که ضمن ایجاد قواعد تازه حقوق بین الملل، در ضمن معاهدات الزام آور گنجانده شود، و قطعنامه های حاوی برنامه عمل که کارهایی را که باید انجام شود معین می کند. در میان اعلامیه های اصولی باید از اعلامیه استکهلم به عنوان کامل ترین و اساسی ترین متون مربوط به حقوق بین الملل محیط زیست نام برد که اغلب سازمان ها عمده فعالیت های خود را با اقتباس از اصول این اعلامیه آغاز کرده اند. در واقع کنفرانس انسان و محیط زیست استکهلم به عنوان مهم ترین کنفرانس جهانی نقطه عطفی در توجه به مسایل مربوط به محیط زیست است که تدوین آن از دهه 50 آغاز شده بود و در 1972 با حضور تعداد کثیری از کشورهای جهان ابعاد جهانی یافت. به دنبال این کنفرانس، شالوده یک برنامه انعطاف پذیر ولی مداوم با عنوان “برنامه محیط زیست سازمان ملل متحد برای محیط زیست[7]” ریخته شد که به عنوان مهم ترین دست اورد آن همایش، هماهنگی فعالیت های مربوط به مسایل محیط زیستی را بر عهده دارد و هدفش حفظ و تأمین محیط زیست انسان و تضمین حق بشر برای داشتن محیطی سالم و هم چنین ترغیب حکومت ها و سازمان های بین المللی به همکاری در زمینه کنترل آلودگی ناشی از فعالیت های بشری و توسعه قوانین بین المللی برای جبران خسارت ناشی از آلودگی و تخریب محیط زیست در مرزها و مناطق مشترک بین دول است (13 ).

پ:رویکرد بین المللی هم گرایی در زمینه حفاظت از محیط زیست

1) هم گرایی منطقه ای در زمینه حفاظت محیط زیست

هم گرایی بین‎المللی در حفاظت از محیط زیست به برقراری صلح و ارتقای جایگاه بین‎المللی محیط زیستی و توجه و حفاظت ویژه به این امر توجه می‎کند. با این معنا هم گرایی بین‎المللی محیط زیستی با روایت‎های فراملی هم گرایی درتعارض قرار دارد و روندی بین دولتی محسوب می‎شود. معنای دیگر این سخن انطباق بیشتر رهیافت بین کشورگرایی با شرایط منطقه‎گرایی در هم گرایی بین‎المللی محیط زیست است.

2)نقش هم گرایی در حفاظت محیط زیست جهانی

تعاملات سازنده در چارچوب های موجود و بر اساس ابعاد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی بستر ساز رویه هم گرایی در سطوح بین المللی با امعان نظر به مسایل مهم محیط زیستی است. در این فرآیند هم گرایی بین المللی زمینه ساز صلح و امنیت در سطح بین المللی و تضمین امنیت زیستی است. در این راستا، تجربیات هم گرایی منطقه‎ای می‎تواند ره‎آموز هم گرایی در جهان باشد. از این رو حفاظت از محیط زیست جهانی در پرتو هم گرایی بین المللی و دیپلماسی سبز رخ می نماید.

5.چالش‎های هم گرایی بین‎المللی

الف: امنیت و عدم یکپارچکی

با توجه به این که هم گرایی بین‎المللی می‎تواند محل تلاقی چشم‎اندازهای محیط زیستی متنوعی باشد به همین دلیل ساختارهای وحدت و یکپارچگی بین کشورها هنوز شکننده و ضعیف است. تنوع نهادها و آرایش دیپلماتیک هم گرایی و کثرت طیف بازیگران و قدرت‎های کشورها یکی از دلایل عمده عدم هم گرایی بین‎المللی در این امر می‎باشد و نوع پیوندهای برخی قدرت‎های جهان با قدرت‎های دیگر فراملی نیز یکی دیگر از چالش‎های این نوع هم گرایی در جهان به شمار می‎آید. مورد دیگر که در هم گرایی بین‎المللی می‎تواند وجود داشته باشد مسئله دفاع مشترک بین کشورها است که امروزه هنوز بین وحدت سیاسی و وحدت نظامی رابطه‎ای به وجود نیامده است. در این راستا دیپلماسی دفاعی این فرآیند را به صورتی جدی دنبال می کند که این مهم تحت عنوان دیپلماسی دفاعی و محیط زیستی تلقی می گردد.

1) موانع عمده در هم گرایی بین‎المللی

عدم پیوستگی و وحدت فرهنگی

اختلافات سیاسی و عدم تمایل به تسلیم حاکمیت ملی

موانع اقتصادی(تجارت، گردشگری، تکنولوژی) (14)

2) امروزه برهمگان مبرهن است حقوق محیط زیست هر روزه بیش تر جنبه بین‎المللی پیدا کرده و به عنصری قوی در تحول مفاهیم بنیادین حقوق بین‎الملل پرداخته است. بدون شک امروزه مسایل محیط زیستی از قبیل: حفاظت، توسعه و… از مهم‎ترین مصادیق هم گرایی بین‎المللی به شمار می‎آیند و می‎توان گفت در چارچوب مسایل مربوط به حقوق بشر مورد بررسی حقوق‎دانان قرارمی‎گیرند. در کمتر از یک ربع قرن حجم عظیمی از اسناد بین‎المللی در رابطه با حفاظت محیط زیست به تصویب رسیده است که بخش عمده این حفاظت در بخش خاص مثل: دریاها، آب‎های شیرین، جو، تنوع بیولوژیک و غیره پرداخته می‎شود (15).

ب:هم گرایی یک ضرورت جدی

ضرورت حفاظت از محیط زیست مشکلی وسیع و پیچیده در حقوق بین‎المللی است و عناصر مختلفی در بین‎المللی شدن حفاظت از محیط زیست نقش دارند. عناصری چون آب، هوا، جانوران و… که مرز نمی‎شناسند و بین عوامل گوناگون تشکیل دهنده محیط زیست یکپارچه و هم گرایی کامل قرار گرفته‎اند. حوادثی از قبیل چاه‎های نفتی در کویت، حادثه هسته‎ای در چرنوبیل به مرزهای کویت و روسیه محدود نمی‎شوند و یا مبارزه با بیابان‎زایی، حفاظت از لایه ازن، باران‎های اسیدی و… همراه با پیشرفت دانش محیط زیستی و بشریت درخصوص بیوسفر جنبه فرامرزی بین‎المللی و حتی جنبه جهانی به خود گرفته است. موضوعی که امروزه نیاز به هم گرایی بین‎المللی و یکپارچگی و وضع قوانین و مقررات مشابه و مشترک را بیش تر نمایان می‎سازد، مساله آلودگی‎ها در جهان است. در این بین جوامع بین‎المللی باید برای جلوگیری از هرگونه آلودگی محیط زیست از کشورهایی که در آن‎ها مقررات سخت وضع شده به سوی کشورهایی که مقررات انعطاف‎پذیری دارند برای هم گرایی بین‎المللی، همکاری نمایند.

پ: خلأهای اجرایی هم گرایی در حقوق بین الملل محیط زیست

در بستر تعاملات بین المللی، گاهی روابط دچار خلل شده و دلیل آن هم وجود خلاء هایی است که می توان به صورت گزیده به آن اشاره داشت:

– حاکمیت و ملی گرایی چرا که هیچ گاه دولت ها، حاضر نیستند منافع ملی خود را در برابر یکدیگر به خطر بیاندازند. حتی در برخی از موارد قوانین داخلی کشورها نیز نقایصی در جهت حمایت از این موضوع وجود دارد. به دلیل قدرت حاکمیت دولت ها و نقش آن ها مانع از تخصیص یافتن مؤثر و قابلیت اجرایی این اسناد وجود دارد.

– طرف دیگر مکانیزم های اجرای موجود، نیز گاهی در مقابل فشار وارده از سوی دولت ها، مجبور به عقب نشینی خواهد شد (16).

– نکته دیگر در زمینه اجرای قوانین بین المللی محیط زیستی، در حقوق بین الملل این است که جامعة ملل فاقد مکانیزم هایی مثل قوه مجریه، پلیس اداری یا قضاوت اجباری که در سطح ملی مطرح است، می باشد.

– علی رغم تلاش های فراوان، در زمینه حمایت و حفاظت محیط زیست، یکی از دلایل عدم موفقیت، فقدان ضمانت اجرای مستحکم و اصولی اعم از حمایت های کیفری و جزایی از محیط زیست می باشد (17).

– اگر چه در زمینه حل و فصل اختلافات محیط زیستی در مجامع متعدد قضایی در سطح بین المللی فعالیت هایی صورت گرفته است اما به نظر می رسد کمبود یک رکن قضایی و مرجع بین المللی در این زمینه ملموس باشد (18).

6.دیپلماسی محیط زیست بستر توسعه و تکامل

در اواخر دهه 1960 یا بهتر بگویم در سال 1968 سازمان ملل متحد و دو سازمان منطقه‎ای دیگر (شورای اروپا – سازمان اتحادیه آفریقا) چند سند بین‎‎المللی را در زمینه حفاظت از محیط زیست تصویب نمودند.

اعلامیه مبارزه با آلودگی هوا (8 مارس 1968)

منشور اروپایی آب (6 می 1968)

حفاظت از طبیعت و منابع طبیعی (15 سپتامبر 1968) جانشین کنوانسیون 1933 لندن

کنفرانس استکهلم

منشور جهانی طبیعت (سازمان ملل متحد)

کنفرانس ریو

طرح اقدام برای قرن 21 (دستور کار[8] 21)

در عمر کوتاه بیست و اندی ساله حقوق بین‎الملل محیط زیست، شاهد تصویب حجم بزرگی از اسناد بین‎المللی مرتبط با حفاظت از محیط زیست این کره خاکی بوده‎‎ایم. بیش از 900 معاهده 2 جانبه، 300 معاهده چند جانبه و بیش تر از 200 سند مصوب سازمان‎های بین‎المللی، حاوی قواعد مربوط به حفاظت از محیط زیست امروزه بیش از 3000 قوانین و مقررات برای حفاظت از محیط زیست موجود است. باید یادآور شویم که وحدت و هم گرایی این حقوق و حقوق نسل آینده بحثی بسیار جدی در روند حفاظت از محیط زیست است و هم گرایی می‎تواند سعادت بشریت و دولت‎ها را برای نسل‎های بعدی به ارمغان بیاورد (19).

الف:دیپلماسی محیط زیست نقطه عطف هم گرایی جهانی

همواره گفتگو و مذاکره محور تعاملات جامعه بشری چه در سطح ملی، منطقه ای و بین المللی بوده است. این تعاملات در مسیری به نام دیپلماسی حرکت کرده و تبیین گردیده است. در این راستا هرگونه تعامل در چارچوب دیپلماسی، شکل رسمی به خود گرفته و به نوعی ترسیم روابط بر اساس دو یا چند جانبه می باشد. یکی از محورهای گفتگو که همیشه مورد بحث و بررسی بوده و جامعه بین المللی چندی است که توجه ویژه ای به آن داشته همانا دیپلماسی محیط زیست است. در جامعه جهانی مخاطرات محیط زیستی موجبات نگرانی های بسیاری را فراهم ساخته است. این مخاطرات هرچند در ابعاد کوچک گاه در سطح وسیعی گسترش یافته و ابعاد منطقه ای و بین المللی به خود گرفته است. اگرچه توجه جامعه جهانی بیش تر از پیش به این مخاطرات بوده اما عدم رعایت موازین بین المللی و تخطی از تعهدات موجب خطرات بسیاری گردیده است. به هر ترتیب هدف از دیپلماسی محیط زیست گفتگو برای جلوگیری از مشکلات زیست محیطی است (20).

ب: دیپلماسی محیط زیست و تعهدات مشترک

نگرانی در مورد محیط زیست نباید باعث نادیده گرفتن تعهدات جامعه جهانی، چه در جوامع در حال توسعه و چه جوامع صنعتی گردد. مساله محیط زیست باید در کشورهای توسعه یافته و کشورهای در حال توسعه در دورنمای مناسب خود قرار گیرد.انحطاط محیط زیست به رغم گسترش توافق نامه های محیط زیستی بین المللی ادامه یافته و چالش های محیط زیستی جدیدی همواره پدیدار شده اند. در اینجا این سوال مطرح می گردد که چرا با وجود حجم فراوان رهیافت های حقوق بین الملل محیط زیست، وضعیت محیط زیست در جهان همچنان وخیم تر شده است؟ دلایل بسیار پیچیده ای برای آن وجود دارد و تشخیص چند نکته کلیدی و مهم می تواند ایده مناسبی برای بحث پیرامونی باشد. به نظر می رسد بخشی از این تقصیر به گردن حجم فراوان اسناد حقوق بین الملل و معاهدات متعدد می باشد. تعداد و تنوع توافق نامه های محیط زیستی به جایی رسیده که این سوال به اذهان خطور می کند که آیا امکان دارد این توافق نامه ها نتوانند ظرفیت فیزیکی و سازمانی کشورها را پوشش دهند؟ با وجود شمار زیادی از توافق نامه های بین المللی، پتانسیل فراوانی برای تداخل مقررات توافق نامه ها، نا هم خوانی در الزامات، شکاف چشم گیر در پوشش دهی، و تکراری شدن هدف ها و مسوولیت ها وجود دارد. حقوق بین الملل محیط زیست به شیوه ای گام به گام و تقریبا تصادفی، توسعه یافته و آکندگی معاهدات در ناکارآمدی چشم گیر پیاده سازی توافق نامه های بین المللی نیز نقش دارد(21).

پس واضح است که چنان چه چالش های محیط زیستی جدید پیش آیند باید با دقت زیاد به این مساله اندیشید که آیا به قانون و نهادهای جدیدی نیاز داریم یا برای قوانین موجود بهتر است که ساز کارها و نهادها را برای مقابله با چالش های محیط زیستی جدید به کار ببندیم و یا آن ها را با این چالش ها تطبیق دهیم ؟

بخشی از توجیه قصور یا شکست حقوق بین الملل محیط زیست در بررسی چالش های محیط زیستی جهانی در این واقعیت نهفته است که در طول توسعه حقوق بین الملل محیط زیست توجه زیادی به تاثیر این بخش جدید حقوق نشده است. بحث و مناظره در مورد تاثیر حقوق بین الملل محیط زیست به طور گسترده تر، یا نظام های مختص به مسائل خاص، در سال های اخیر در ادبیات علمی و سیاسی مورد توجه چشم گیری قرار گرفته است. جامع ترین و مشروح ترین بررسی این مفهوم تا به حال آن است که توسط حقوقدانان و جامعه شناسان، بالاخص دانشمندان روابط بین الملل اصطلاحات خاص حقوق بین الملل محیط زیست را بیش از پیش متحول ساخته است.

عناصری اثر بخش در خصوص این تحول وجود دارد که راهکارهای بدیع را راهبری می کند. عنصر اول سنجش تاثیر یک معاهده بر اساس داده های عملکردی آن در مقایسه با اهداف آن، دومین عامل تعیین کننده تاثیر تحلیل حقوقی فراوان راجع به این که چرا کشورها بدون قابلیت اجرایی مجازات های شدید و نبود ضمانت اجراهای موثر از مقررات بین المللی پیروی می کنند و عنصر سوم این که معاهدات امروزی نظام های درون کاری گوناگونی دارند که به طرفین معاهده اجازه می دهند جایگاه معاهده را از طریق سازکارهای علمی تحت بررسی قرار دهند.

تاثیر حقوق بین الملل محیط زیست در واکنش به چالش های محیط زیستی جدید و نوظهور بعضا وابسته به ماست که از تاثیرگذاری یا نفوذ زیان بار مفهوم گسترده حق حاکمیت در حقوق بین الملل بگریزیم. واضح است که اگر چنین تصور کنیم که روابط بین المللی، سیاست بین المللی و حقوق بین الملل فقط توسط کشورهای یک ملیتی شکل می گیرند. اما این یک ملیت نیست که بتواند مشکلات محیط زیستی پیرامون را حل و فصل نماید بلکه لازمه فایق آمدن به این مشکلات و معضلات تعاملات سازنده بین المللی در قالب روابط مشخص بین المللی است که ما می توانیم از آن به دیپلماسی محیط زیست یاد کنیم.

این پیشرفت ها چالش هایی را برای نظام حقوق بین الملل و در عین حال فرصت هایی را برای تقویت و گسترش مبانی حقوق بین الملل ایجاد می کنند. حقوق بین الملل باید در نظامی چند لایه و جدید متشکل از کشورها، نهادهای بین المللی، شبکه های سازمانی غیر دولتی و بخش خصوصی، جمع گسترده ای از سازمان های بین المللی رسمی و الگوی پرطمطراق جدید ائتلاف های غیر رسمی و ابتکارات فردی عمل کند . کشورهای در حال توسعه و بالاخص کشورهای جزیره ای کوچک در حال توسعه هم اکنون با چالش های بزرگی در مقابله با آلودگی مواجه هستند. اما واکنش به چالش های محیط زیستی موجود نظیر آلودگی به واسطه چالش های جدید و نوظهور ناشی از تغییر اقلیم پیچیده می شوند(22).

بررسی چالش های حقوقی کحیط زیستی که بواسطه تغییر اقلیم تحمیل شده، با تمرکز ویژه بر ضروریات سازش پذیری کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه نیز از جمله مسایل امروزی است که راهبردی موثرتر از تعاملات بین المللی به همراه الزامات بین المللی ندارد . آثار زیان بار تغییر اقلیم خطر به زیرآب رفتن بسیاری از سرزمین ها را در پی دارد که از آن به عنوان “پدیده دولت های در حال غرق” یاد می شود. در این راستا دامنه تلاش های بین المللی بایستی گسترده تر شود و مجامع بین المللی محیط زیستی تصمیمات موثرتری در این خصوص بگیرند و رایزنی های مفید تری مابین اعضای دول از طریق دیپلماسی محیط زیست صورت پذیرد(23).

فراتر از بحث تغییر اقلیم، بررسی چالش های کلیدی از جمله حفظ تنوع زیستی است. تحلیلی که از این چالش پر اهمیت بحرانی ارایه می گردد از بین رفتن تنوع زیستی از طریق معیارهای اقتصادی و اصلاحات نهادینه است که این نیز از جمله مشکلات محیط زیستی است که بازهم دیپلماسی محیط زیست راه گشای حل این مساله می تواند باشد.

بررسی دقیق نقش مشارکت مردمی و دسترسی به اطلاعات در نیل به توسعه پایدار و اداره خوب محیط زیست نیز از جمله مسایل امروز محیط زیست است. ارتباط نزدیک بین توسعه پایدار و شفافیت و دسترسی به اطلاعات در پرورش پیامد های محیط زیستی نقش موثری دارد. در این راستا ارتباط بین حقوق بشر و حفظ محیط زیست، با تمرکز ویژه بر روی حق و حقوق ملل نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. چنان که کلیت حق بر محیط زیست از جمله مهم ترین پایه های حقوق بین الملل محیط زیست و مبانی ساختاری گفتمان محیط زیستی و حقوق بشری است. اینجاست که روابط بین الملل به کار می آید و همکاری های منطقه ای، بین المللی و جهانی موثر تلقی می گردد و رخ می نمایاند. حال این که این روند ممکن است در مسیر حرکت خود شکلی رسمی داشته باشد یا شکل عمومی به خود بگیرد که این سیر تحول و تطور همانا نگاه ویژه به تعاملات بین المللی محیط زیستی است که از طریق دیپلماسی محیط زیست صورت می پذیرد (24).

پ: دیپلماسی محیط زیست و توسعه پایدار

در فرآیند بحران های ملی، منطقه ای و بین المللی تحرکات جنگ جویانه و حرکات رعب آور نتایج وخامت باری را بوجود آورده است. این اقدامات یقینا سلامت بهداشت، سلامت روان، سلامت محیط زیست و سلامت جامعه بشری را تهدید اساسی می کند. در این راستا تعاملات بین المللی و اقدامات همه جانبه بر علیه پدیده شوم خشونت به خصوص خشونت سبز و افراطی گری راهبرد اساسی برای مقابله است. برآیند این حرکت تداوم همکاری های بین المللی، ثبات امنیت با امعان نظر به تعهدات مشترک بین المللی و حفاظت از محیط زیست و حق بشر بر محیط زیست سالم می باشد.

پایداری توسعه و توسعه پایدار در مسیر توسعه و حفاظت بی چون و چرای محیط زیست و منابع طبیعی در جهت حفظ میراث مشترک بشری است. در راستای درون سازی یا جهانی شدن توسعه، جایگاه ویژه ای داشته و این ویژگی از آن جایی پراهمیت جلوه می کند که گزینه پایداری را با خود به همراه داشته باشد. اشاره به این نکته ضروری می نماید که توسعه بدون پایداری فرآیند جهانی شدن را دچار خلل ساخته و جهان را به ورطه بحران می کشاند. به زبان ساده تر می گوییم اگر صرف توسعه باشد و پایداری وجود نداشته باشد، زیست بوم و زیست کره نابود می گردد. این یک پیام تبلیغاتی نیست و در حال حاضر نیز جهان با وضعیت خوبی به لحاظ زیست محیطی روبرو نبوده و بحران ها و مخاطرات زیست محیطی از جمله تغییرات آب و هوایی گریبان گیر جهان امروز است. بنابراین محیط زیست پایدار و جهانی شدن در راستای هم هستند و شایسته تر آن است که در راه جهان اندیشی، زیست اندیش باشیم (25).

7-آینده حقوق بین الملل محیط زیست

آینده حقوق بین الملل محیط زیست پیوند زیادی با آینده حکومت جهانی محیط زیست دارد. تأکید بر حاکمیت محیط زیستی باید بر روی چگونگی بهبود بخشیدن به این حاکمیت با پیشرفت ما به سوی دست یابی به حاکمیت مطلوب محیط زیستی متمرکز گردد، ولو اینکه ما آن را مورد سنجش قرار دهیم. این که ما چطور می توانیم حاکمیت محیط زیستی جهانی را بهبود ببخشیم جنبه های متعددی دارد. یک جنبه آن “تعدد معاهدات” است. گفتیم که دغدغه های بسیار واقعی در مورد تاثیرگذاری انبوه معاهدات بر توانایی کشورها در واکنش دادن به شمار روزافزون چالش های محیط زیستی وجود دارند که در مورد کشورهای رو به توسعه و بالاخص کشورهای جزیره­ای کوچک از همه مشهودتر است. این نشان می دهد که در آینده به جای اینکه قوانین جدید حاصل از دیپلماسی محیط زیست به اجرا درآمده توسط کشورهای یک ملیتی را به عنوان بازی آخر تلقی کنیم، باید برروی بررسی چیزی متمرکز شویم که موثرترین راه برطرف سازی چالش های محیط زیستی موجود، جدید و نوظهور به ارمغان خواهد آورد که پیامد آن الزاما نگریستن به فراسوی حقوق به عنوان راه حلی برای مسایل محیط زیستی بین المللی است.

واکنش آینده حقوق بین الملل محیط زیست (و به طور گسترده تر حکومت محیط زیستی جهانی) به چالش های محیط زیستی موجود و جدید ضرورتی ست که یک فرایند تکاملی چندوجهی و چند بعدی خواهد بود که در بسیاری از موارد از ساز کارهای موجود کمک می گیرد و آنها را ارتقاء می دهد و یا روش های کاملاً نوینی را برای واکنش دهی توسط عاملان جدید و ابزارهای جدید در موارد دیگر ابداع می کند. آینده حقوق بین الملل محیط زیست (به عنوان بخشی از حکومت محیط زیستی جهانی) مانند محیط زیست جهانی که درصدد حفاظت از آن برای نسل های آینده است، یک پدیده پویا و همیشه متغیر خواهد بود (26).

بحث و نتیجه­گیری

بحث

مساله حفاظت از محیط زیست در قرن اخیر و منابعی که باید برای نسل‎های آینده باقی بماند باعث شده است که این موضوع از اهمیت و جایگاه ویژه‎ای برخوردار باشد. هم گرایی بین‎المللی در زمینه حفاظت از محیط زیست با تأکید بر مسایل موجود (حقوقی- سیاسی- اقتصادی- اجتماعی) متغیرها و عباراتی دیگر با در نظر گرفتن عوامل موجود از قبیل سیاست کشورها و … مورد بررسی قرار گرفت. مساله حفاظت در محیط زیست موجب تفکر بیشتر در زمینه بهره‎وری از منابع می‎باشد که در جوامع باید بیشتر این مسایل مورد توجه قرار گیرد و البته برای ایجاد هم گرایی بین‎المللی در جوامع باید کشورها قوانینی را در نظر بگیرند که این قوانین در جهان برای تمامی جوامع غربی – شرقی قابلیت اجرا داشته باشد و کشورها باید در زمینه حفاظت از محیط زیست وحدت و یکپارچگی، تمرکز و تخصص خود را در اختیار تمامی جوامع بشری قرار دهند که این مسایل می‎تواند به بهره‎وری از محیط زیست و کاهش آسیب و زوال محیط زیست را در برداشته باشد.

مطلب پیشنهادی

نتایج و دستاورد وبینار سازمان ملل درباره محیط زیست و توسعه

مجمع عمومى سازمان ملل در سال 1989 تصمیم گرفت که به منظور شناساندن مفهوم توسعه …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


پنج + = 9