نشاط اجتماعی از مؤلفههای رفاه و توسعه اجتماعی به شمار میرود و بیش از مداخلات پزشکی و روانی به عوامل اجتماعی و اقتصادی وابسته بوده و در عین حال، یکی از مفاهیم محوری توسعه پایدار است. از سال 2000 به بعد در بحثهای سازمان ملل برای تعیین سطوح توسعهیافتگی کشورها، متغیرهای نشاط، امید به آینده، خشنودی و رضایتمندی افراد جامعه نیز به عنوان یک متغیر کلیدی وارد محاسبات شده است؛ به این صورت که اگر مردم یک جامعه احساس نشاط، خشنودی و رضایتمندی نکنند، نمیتوان آن جامعه را توسعهیافته تلقی نمود.
به گزارش سلام نیوز این نشاندهنده اهمیت نشاط و شادی در جامعه است. متغیرها و عوامل زیادی با میزان نشاط اجتماعی در جامعه مرتبط هستند که از میان آنها، میزان مشارکت اجتماعی متغیر مهم تأثیرگذار بر موفقیت برنامههای توسعه، رفاه و بهزیستی جامعه است. این پدیده که به وسیله تراکم شبکه اجتماعی و روابط افراد سنجیده میشود، در بسیاری از مطالعات با سلامت و نشاط افراد جامعه مرتبط است (کاواچی و همکاران[1] ، 2008). توجه به شبکه روابط و مشارکت اجتماعی و نقش آن در نشاط اجتماعی را میتوان از قرن نوزدهم در کار جامعهشناسانی چون دورکیم دید. وی نشان داد که نرخهای خودکشی در جمعیتهای دارای سطح پایین مشارکت و انسجام اجتماعی، بیشتر و در اجتماعات منسجم، کمتر است (هالپرن[2]، 2005).
نشاط در فرایند رابطه فرد با جامعه و گروه تحقق پیدا میکند؛ در غیر این صورت، از منظر ناظر بیرونی، نشاط چیزی جز مجموعهای از کیفیات روحی و هیجانهای طربانگیز فردی نخواهد بود. اگر این کیفیات فرح بخش، واجد معانی اجتماعی و اهداف جمعی نباشند، تعریفی جز برخی حالات نابهنجار روحی جنونآمیز نخواهند داشت. بنابراین، نشاط اجتماعی همان سطح برخورداری از مواهب زندگی عمومی همراه با اقناع ذهنی و اجماع عینی است؛ یعنی باید تعریف فردی و بیرونی از نشاط با هم مقارن باشند (عنبری، 1391: 35).
عنبری معتقد است: « نشاط از منظر اجتماعی، عضوی از خانواده و چارچوب مفهومی کیفیت زندگی، رضامندی اجتماعی، امنیت اجتماعی، سلامت اجتماعی، رفتارهای جمعی و فراغت است. این مفاهیم به نوعی متناظر با نشاط و شادمانی هستند (عنبری، 1391: 40). با این توصیف، وی نشاط اجتماعی را سطحی از رضامندی اجتماعی توأم با رفتارهای شادمانانه و احساس خوشبختی میداند و تمامی این مؤلفهها تعریف جمعی دارند. در این راستا، به تعریف شادزیستی اشاره میشود که مفهومی اجتماعی است و در مقایسه افراد با همدیگر خود را نشان میدهد.
نشاط اجتماعی به عنوان یکی از مهمترین و مؤثرترین شاخصهای اجتماعی در گسترش احساس رضایت عمومی از زندگی، بسط تعاملات اجتماعی سازنده، رشد اعتماد عمومی و مشارکت همه جانبه اجتماعی به شمار رفته و چندین دهه است که به عنوان موضوعی بین رشتهای در تحقیقات اجتماعی اهمیت ویژهای پیدا کرده است. وضعیت عمومی نشاط اجتماعی در ایران امروز به استناد شواهد و آمارها چندان رضایت بخش نیست. در همین راستا و به واسطه اهمیت موضوع و تأثیر این مسأله در موفقیت برنامههای کلان توسعه پایدار، بند ب ماده97 برنامه چهارم توسعه صراحتاً دولت را مکلف کرده است تا به منظور پیشگیری و کاهش آسیبهای اجتماعی نسبت به تهیه طرح جامعی برای بسط و گسترش روحیه نشاط، شادابی، امیدواری، اعتماد اجتماعی، تعمیق ارزشهای دینی و هنجارهای اجتماعی اقدام نماید (مرکز افکارسنجی سلامت ایران، 1390: 11).
آنچه مسلم مینماید، این است که اگر جامعهای میخواهد توسعه و پیشرفت کند و به آرمانهای انسانی خود برسد، لازمه آن داشتن شهروندانی با نشاط و شاداب است و زمانی میتوان به کمال نشاط اجتماعی رسید که تمامی آحاد مردم با نشاط و شاداب باشند. با جامعه شاداب و با نشاط میتوان به اهداف مهم در حوزههای مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و… دست یافت و تصمیمگیران جامعه همواره میتوانند از آن به عنوان یک فرصت بهینه استفاده نمایند. عوامل و متغیرهای زیادی بر نشاط اجتماعی تأثیرگذارند که یکی از این عوامل، مشارکت اجتماعی افراد و بالاخص دانشجویان در امور جامعه است (موسوی، 1385: 68).
لیوبومیرسکی[3] و همکاران (2005) در تحقیق خود بر روی نشاط به این نتیجه رسیدهاند که شادی و نشاط از سه جزء تشکیل شدهاند: عوامل ژنتیکی (50 درصد سهم)، شرایط محیطی ( حدود 10 درصد سهم) و فعالیتهای آگاهانه (حدود 40 درصد). بر این اساس، عوامل اصلی که روی سطح دائمی شادی تأثیر خواهند داشت، عبارتند از: نقطه ثابت، شرایط زندگی و فعالیتهای آگاهانه (با نیت قبلی). منظور از نقطه ثابت، سهم معین و ثابتی از شادی است که از والدین به ارث میرسد و موروثی است (مونتیر[4]، 2004: 3). جزء دوم شرایطی است که فرد در آن زندگی کرده و محیط جغرافیایی و فرهنگی منطقه را شامل میشود (لیوبومیرسکی و همکاران، 2005: 134-135). جزء سوم، دسته وسیعی از فعالیتهایی است که مردم انچام میدهند و یا در فکر انجام آن هستند. تفاوت جزء دوم و سوم این است که جزء دوم تقریباً تصادفی و اتفاقی است؛ ولی جزء سوم فعالیتهای آگاهانه است که در اختیار خود فرد است (همان: 109-112).
این بعد به سه حوزه فعالیتهای رفتاری، شناختی و داوطلبانه تقسیم میگردد (مونتیر، 2004: 5). این فعالیتها از سوی افراد جامعه هدفدار بوده، در تلاش برای رسیدن به اهداف فردی و حتی جمعی صورت میگیرد و میتواند سطح فعالگرایی و هیجان و نشاط را در سطح وسیعتر در جامعه بالا ببرد.
آمارهای پایگاه دادههای شادمانی در جهان در بین سالهای 1995 تا 2005 نشان میدهد که ایران با نمره 51 از 100 جزو کشورهای متوسط از لحاظ شادی و در ردیف ممالکی چون فیلیپین، هند، لهستان و کرده جنوبی قرار دارد (موسوی، 1385 : 4). در این راستا، نتایج بررسیهای انجام شده در داخل کشور توسط جعفری و همکاران (1383) که روی 6089 تن از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان و با استفاده از تست آکسفورد انجام گرفته، نشان داده است که در مقیاس صفر تا 87 میانگین نشاط در بین دانشجویان 82/45 بوده است. پژوهش دیگر که توسط ظهور و فکری (1383) بر روی 303 تن از دانشجویان در شهر تهران انجام شده، نشاندهنده میانگین نشاط برابر با 42 بوده است. نتایج مطالعات نشان میدهد که نشاط و شادمانی در بین جوانان چندان مطلوب نبوده و به خاطر برخی فشارهای روانی و اجتماعی تحت آسیبها قرارگرفته، دچار افسردگی هستند (به نقل از علیزاده اقدم، 1390)
جوانان به عنوان سرمایههای انسانی هر جامعهای هستند. در این میان، دانشجویان به لحاظ برخورداری از توان و انرژی فراوان، قادرند تأثیر تعیین کنندهای بر آینده جامعه داشته باشد؛ زیرا در هر جامعه پویاترین گروههای آن را قشر دانشجویان تشکیل میدهند و شادابی این قشر تا حد زیادی لازمه سلامت و شادی بسیاری از آحاد جامعه است. عنصر مهم در این جریان کسب شناخت عوامل مرتبط با این موضوع است و این امر، بر ضرورت بررسی نشاط اجتماعی صحه میگذارد. با بررسی آحاد جامعه از ابعاد جسمانی، روانی و اجتماعی، میتوان به میزان نشاط اجتماعی پی برد؛ زیرا نشاط اجتماعی به نوعی، کارایی فردی است و به سرمایهگذاری افراد در روابط اجتماعی و در اختیار گرفتن منابع موجود در این روابط در سطح جامعه و کسب بازده کمک میکند. مشارکت اجتماعی از عوامل مرتبط با نشاط دانشجویان است که میتواند سهم عمدهای در افزایش یا کاهش آن در جامعه داشته باشد.
امروزه ضرورت و اهمیت مشارکت واقعی دانشجویان در تمامی سطوح و جوانب مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی برای دستیابی به یک توسعه پویا و کامل بر هیچ اندیشمندی پوشیده نیست؛ چرا که این مشارکت همهجانبه از بیتفاوتی، تکروی و عدم حس تعاون و تحرک و تمایل به تأمین منابع محدود و شخصی در میان اعضای جامعه جلوگیری میکند، نابرابریها را کاهش میدهد، همبستگی و وحدت را تقویت میکند و در نهایت، موجب رضایتمندی و نشاط اجتماعی در جامعه میگردد. تجهیز دانشجویان به نشاط اجتماعی، باعث ایمنی آنها در برابر مشکلات میشود و آنان به راحتی میتوانند با شرایط متغیر زندگی، انطباق یابند و نقشی مفید در جامعه داشته باشند. بنابراین، افزایش نشاط اجتماعی باعث کاهش آسیبهای اجتماعی میشود.
شاد بــودن تنها یکی از شاخصههای زندگی مطلــوب در جامعه است و هر قدر ملتی بانشاطتر باشد، مطمئناً احساس رفاه بیشــتری دارد و در این نوع جامعه، افراد نگرشی خوشبینانه نسبت به زندگی و امور پیرامون خود دارند. در واقع، نشاط و شادی یکی از ابعاد روانشناختی فرد و جامعه است و فرد و جامعه هنگامی دارای شادی و نشاط خواهند بود که شاخصهای معیشتی و رفاهی از یک سو و شاخصهای فرهنگی، علمی و سیاسی آن جامعــه از ســوی دیگر، از رشد قابل قبولی برخوردار بوده یا دستکم در سطح مطلوبی قرار گرفته باشد (ازکیا و غفاری، 1380). شایان یادآوری است که رابطه مشارکت اجتماعی و نشــاط اجتماعی یک رابطه یکسویه نبوده و نشاط و شادی صرفاً معلول وضعیت فعال در جامعه نیست. این دو متغیر، بیتردید بر یکدیگر رابطه کنش و واکنش داشته، بر یکدیگر مؤثرند. جامعه با نشــاط، جامعــهای است که استعدادهای افراد آن شکوفا شود و رفاه و امنیت را برای آحاد آن جامعه به ارمغان آورد و افراد آزادنه در فعالیتهای رسمی و غیررسمی جامعه بدون هیچ گونه اغراضی شرکت داشته باشند. بنابراین، تحقیق حاضر در نظر دارد میزان نشاط اجتماعی و مشارکت اجتماعی را در بین دانشجویان دانشگاه آزاد واحد اردبیل اندازهگیری نماید و همچنین، رابطه این دو مفهوم را با همدیگر مورد بحث و بررسی قرار دهد.