در زمان ظهور حضرت مهدی(ع) عده ای با او موافق و گروهی با او مخالف هستند. در میان مخالفان برخی پیش از ظهور با او دشمن بوده و بعضی پس از خروج و قیام او، در برابرش می ایستند؛ این دسته که حتی شیعیان و کسانی که پیشتر از ایشان نیز صحبت میکردند نیز می باشند که حتی در زمان غیبت حضرت جزء موافقان او به شمار می آیند ولی پس از آنکه ولی عصر(ع) نقاب غیبت کبرا از رخ برکشید یا برخی نشنه ها را دیدند، به علل و عواملی که ممکن است مطابق با آنان نباشد او را نپذیرفته و بدتر در مقابل او صف آرایی می کنند.

گزارش: : آیت الله محمّد شجاعی

یکی از پرمخاطره ترین مراحل برای علاقه مندان و شیعیان صاحب الامر(ع)، زمان و عصر ظهور حضرت(ع) است. زیرا عدم آشنایی به روش خاص و جدید حضرت ولی عصر(ع) در ارتباط گیری با جهان و ارائة اسلام از سویی و نیز نوع برخورد با باطل و احیای حق از سوی امام  ؛ آزمایش بزرگی است که اگر کسی در آن دچار تزلزل شود، ممکن است اصل مسئله را نفی و انکار نماید و اینجاست که ولایت پذیر حقیقی از مدعیان صفشان جدا میشود.

به نظر می رسد اینکه ائمه(ع) به برگشت برخی از مؤمنان از امام زمان(ع) و اقبال و روی آوری افرادی از بلاد غیر اسلامی به ایشان در عصر ظهور خبر داده اند در بعضی موارد آن ریشه در همین تحیر و شک و تردید که منشأ آن عدم اطلاع و آگاهی از روش حضرت مهدی(ع) در زمان ظهور است دارد، از جمله حدیث قابل تدبّر ذیل: «عبدالحمید می گوید: کسی که از امام صادق(ع) شنیده بود به من خبر داد که، حضرت فرمود: هنگامی که قائم(ع) خروج می کند، خارج می شود از این امر [از اسلام یا تشیع یا ایمان یا حداقل از قبول امام زمان(ع)] کسی که خویش را تابع حضرت می دید [و فکر می کرد از یاران و از معتقدان به امام زمان(ع) است] و داخل می شود در این امر [یعنی در تبعیت از امام زمان و ولایت او] از نظر خود بر میگردد..».1

از این روایت اسرار دیگری را نیز دربارة عصر ظهور می توان دریافت ولی حداقل یکی از اسرار این برگشت و آن روی آوری، روش خاص و جدید حضرت در ارائة اسلام و دین پرستی به جای باطل و نحوه برخورد و ارتباط گیری ایشان در مواجهه با افرادی است که اسلام و حتی حقیقت دین را نیز نپذیرفته اند که حتی بارها تاکید شده است این مساله ناشناخته ایت به گونه ای که متحیران،شکاکان و متزلزلان در امر ولایت به ایشان را ، از حضرت برمی گرداند.

به بیان دیگر، در زمان ظهور حضرت مهدی(ع) عده ای با او موافق و گروهی با او مخالف هستند. در میان مخالفان برخی پیش از ظهور با او دشمن بوده و بعضی پس از خروج و قیام او، در برابرش می ایستند که جالب است حتی بسیاری مسلمانان شیعی نیز جز آنها هستند و خلط های بسیاری در روش و منش و برنامه های امام می آورند؛ این دسته در زمان غیبت حضرت جزء موافقان و دوستداران و شیعیان او به شمار می آیند ولی پس از آنکه ولی عصر(ع) نقاب غیبت کبرا از رخ برکشید، به علل و عواملی او را نپذیرفته و بدتر در مقابل او صف آرایی می کنند.

شمارش تمامی عوامل روگردانی این گروه از حضرت در زمان غیبت در این مختصر نمی گنجد،به برخی از آنها اشاره میشود که همه آنها ریشه در یک علت مهم دارد و آن عدم ولایت پذیری قلبی و حقیقی حضرت و اطاعت محض نسبت به برنامه ها و روش ایشان در معرفی خود و دعوت به اسلام است. 

1. ارائة اسلام جدید

در زیارات خطاب به امام زمان(ع) گفته می شود: «السلام علی الحقّ الجدید؛2 درود بر حقّ جدید» این فراز اشاره به این حقیقت دارد که حضرت با ظهور خویش روش جدیدی در ارائة فرا روی انسان ها قرار می دهد؛ این بدان معنا نیست که ایشان اسلام را عوض می کند؛ بلکه مقصود آن است که اسلام را تجدید می کند و به آن حیات دوباره می بخشد و با اقتضائات زمانی با مردم سخن میکند، چرا؟ چون در عصر غیبت، اسلام حقیقی و ناب به مردم ارائه نشده و تحریف ها، کژروی ها، کژاندیشی ها و بدعت ها چهرة اصلی و واقعی آن را مستور ساخته است و باید همه اینها از چهره اسلام شسته شود و چهره مدیریت اسلامی از برعکس شده آن به حالت اصیل و درست و هوشمندانه آن به دست حضرت تغییر پیدا کند. اکنون نیز همة ما شاهدیم که در بسیاری از ممالک اسلامی به نام دولت اسلامی و حاکمیت اسلام چگونه این دین به شکل وارونه و نادرست به مردم ارائه می شود.

بسیار دیگری نیز هستند که برداشت صحیحی از آموزه های اسلام نداشته، براساس بافت فکری خویش تلقی خاصی از اسلام دارند. این دو گروه در مواجهه با امام زمان(ع) که روشش، ارائة صحیح اسلام و حاکمیت اسلام ناب در دنیاست، چگونه برخورد خواهند کرد؟! عده ای از اینان نه تنها خود حضرت را قبول نمی کنند بلکه در برابر دعوت و قیام او برای احقاق حق و نفی باطل قیام می نمایند. اگر آدمی در حقانیت و حق بودن حضرت شک و تردید نداشته باشد، به تبعیت از حضرت، روش و تلقی ناصحیح خویش را به کناری افکنده، سیرة حضرت را در ارائة حقیقت ناب و اسلام می پذیرد و به آن تن می دهد. امّا اگر متزلزل بود نه تنها دعوت حضرت را ردّ می کند بلکه نعوذ بالله در برابر او می ایستد.

این مسئله علاوه بر آنکه آزمایش بزرگی برای مسلمانان است، برای حضرت نیز کار را مشکل می کند. براساس روایات کار امام زمان(ع) در عصر ظهور بسیار دشوار است و حتی سخت تر از عصر رسول خدا(ص). زیرا رسول اکرم(ص) با یک عده جاهل بت پرست یا مشرک روبرو بود ولی حضرت مهدی(ع) با مسلمانانی روبرو خواهد شد که با او با قرآن و تأویل آن و تحلیل های ناروا مقابله می کنند و فراموش میکنند علی زمان خود اوست که با شیوه ای هوشمندانه مقابل افراط و تفریط می ایستد و نشان میدهد دولت و حاکمیت اسلامی چگون در جهان بدون او تاکنون محقق نشده است. در دو روایت ذیل تأمل کنیم:

الف) روایت اوّل: فضیل بن یسار می گوید، شنیدم امام صادق(ع) می فرمود: «حقیقت آن است هنگامی که قائم ما قیام کند، با مردمی روبرو می شود که از نظر نادانی، جاهل تر از مردمی هستند که رسول خدا(ص) با ایشان روبرو شد و با عالمانی که به سبب تزلزل و تردید و عمل نکردن به حقیقت اسلام حتی از جاهلان نیز بدتر مقابل ایشان بوده اند»، [فضیل بن یسار می گوید] پس گفتم: این تشابه چگونه است؟! حضرت فرمود: «رسول خدا(ص) به سوی مردم آمد در حالی که آنها سنگ های کوچک و بزرگ، درختان خرما و چوب های ساخته شده [به دست خویش] را می پرستیدند و حقیقت آن است که قائم ما هنگامی که قیام می کند به سوی مردم می آید در حالی که مردم، کتاب خدا را علیه او تفسیر کرده، در مخالفت با او به قرآن استدلال می کنند و فراموش می کنند او امام زمان عج الله است». سپس حضرت فرمود: «سوگند به خدا، آگاه باشید هر آینه عدل حضرت قائم در خانه های آنان [و کسانی که با قرآن به مخالفت با حضرت برخاسته اند] می رود چنان که گرما و سرما به درون خانه هاشان می رود».3

باید توجه داشت که برخی از مخالفان حضرت از روی جاه طلبی و حبّ ریاست به تفسیر آیات قرآن علیه او دست می زنند و گروهی به جهت برداشت غلط و ناصحیح خویش از آیات قرآن مقابل ارائه درک درست و برداشت های صحیح امام می ایستند؛ سخن ما در این مقطع ناظر به گروه دوم است.

ب) روایت دوم: محمد بن ابی حمزه از برخی اصحاب از امام صادق(ع) نقل کرده، شنیدم امام صادق(ع) فرمود: «حضرت قائم(ع) در جنگ هایش با چیزی مواجه می شود که رسول خدا(ص) مواجه نشد. حقیقت آن است که رسول خدا(ص) به سوی مردم آمد در حالی که آنها سنگ های شکافته شده و چوب های ساخته شده را می پرستیدند و به درستی که قائم(ع) [هنگامی که ظهور می فرماید] علیه او خروج می کنند، سپس قرآن را علیه او تأویل می کنند و علیه او جنگ می کنند».4

این حدیث نیز به روشنی حکایتگر این حقیقت است که کسانی تفسیر ناب و صحیح اسلام را از ناحیة امام زمان(ع) برنمی تابند و ارائه اسلام و حق به شکل نوین آن برایشان سخت و سنگین است، از این رو با او مقابله کرده ، حتی با وی به جنگ می پردازند.

بنابر منابع اصیل اسلامی امام زمان(ع) مظهر اسم «منتقم» خداوند متعال است. یعنی انتقام حضرت حق از طریق وجود ولی عصر(ع) پیاده خواهد شد. همة انبیاء و امامان(ع) در جای خود مظهری از اسماء الهی بوده اند ولی اسم «منتقم» حق تا به حال در هیچ داعیه ای ظهور نکرده است. انبیا، اوصیا و ائمه(ع) بیشتر مظهر نام های «هادی»، «رحیم» و «عفوّ» خداوند متعال بوده اند. خداوند منان چنین خواسته است تا اسم «منتقم »اش توسط بقی[الله(ع) در دنیا جلوه گر شود. آن حضرت علاوه بر پیاده کردن حق، مظهریّتی برای انتقام حق در دنیا نیز خواهد داشت.

تجلی «انتقام» حق بدین معنی است که به رغم ارسال رسل و ابلاغ کتب و تبلیغ اوصیاء و هدایت گری هادیان راستین، نوع انسان ها به سوی طغیان و مخالفت پیش رفته اند. با توجه به اینکه خداوند وعیدهایی در زمینة عذاب دنیوی طاغیان، ظالمان و فاجران داده است، در مقطعی از زمان که ستمگری ستمکاران و گناه کاری گناه کاران و ناسپاسی ناسپاسان و کژروی کژروان و فساد فسادگران به اوج خود رسد در حدّی که آه مظلومان و دین داران و دین خواهان به سوی آسمان رود، غضب حق در انتقام و تحقق عذاب دنیوی جلوه می کند، انسان نتیجة طغیان و نافرمانی خویش مقابل ولایت امام زمان را در دنیا خواهد دید.

این تحقق غضب الهی و جلوه گری انتقام حق از نوع بشر، توسط حضرت صاحب(ع) خواهد بود، از این رو با ظهور حضرت که روز ظهور وعیدهای دنیوی الهی در خصوص زیان کاران است مبارزة سختی درمی گیرد و آن حضرت از کشتن مخالفان، معاندان و کسانی که مانع تحقق توحید در زمین هستند هیچ ابایی ندارد و آن قدر ستمگران و زیان کاران را می کشد و از میان می برد تا مایة فساد و طغیان از روی زمین ریشه کن شود  .

واضح است با شروع چنین مبارزة سهمگین، شدید و سختی، عده ای به دلیل شیوة عملی حضرت نسبت به مخالفان اسلام و نحوه عمل ایشان چه با مسلمانانی که از زیر بار ولایت دور شده اند و چه با کسانی که غیرمسلمان هستند ، دچار شک و تردید شده، حقانیت حضرت را رد نموده، بدتر از آن، در برابر او بایستند. به بیان دیگر، مبارزة سخت حضرت در تبلیغ و معرفی خود و اسلام و نیز نحوه برخورد با باطل و شیوة مقابلة وی موجب می شود عده ای در شک و تردید بغلطند و از حضرت برگشته و به ردّ و مخالفت با او بپردازند. آنان اگر از ثبات قلبی در مسیر حق و در عمل برخوردار بودند، هیچ گاه با روش و سیرة حضرت در مواجهه با باطل متزلزل نمی شدند. 

این تصور وجود دارد که صف محالفان حضرت از غیرمسلمانها و غیر از شیعیان است اما حقایق احادیث متواتر گویای آن است که برخی مخالفان اسلام به ایشان گرویده و برخی از شیعیان به علل مختلف و عدم ولایت پذیری قلبی حضرت مقابل او می ایستند. 

1. زراره می گوید، از امام باقر(ع) پرسیدم: آیا [قائم(ع)] به سیره و روش حضرت محمد(ص) سیر می کند؟ حضرت فرمود: «هرگز، هرگز، ای زراره حضرت قائم با روش رسول اکرم(ص) پیش نمی رود». گفتم: فدایت شوم، چرا؟ فرمود: «زیرا رسول خدا(ص) با ملایمت، الفت و مهربانی با مردم پیش می آمد و قائم اگر این روش پاسخ ندهد با کشتن پیش می رود و در کتابی که با اوست، امر شده است تا با مقاتله و کشتار پیش رود و توبة [ظاهری] کسی را هم قبول نکند…».5

رسول اکرم(ص) حتی توبة ظاهری توبه کنندگان را پذیرفت و آنان را رد نکرد امّا حضرت حجت(ع)، توبة متظاهران را نمی پذیرد؛ زیرا وی مظهر «انتقام» حق است و باید دسیسه بازان، دروغ گویان و اغواگران را مجازات نماید. او باید عدل را در جامعه مستقر سازد و با وجود مدّعیان توبه، جامعه روی عدالت را نخواهد دید، زیرا اکنون به ظاهر توبه می کنند و فردا از توبة خود دست می شویند و دوباره دغل کاری را آغاز می کنند که این نشان از عیان شدن باطن ها توسط حضرت است که چه خوب است نه ظاهری که قلبی سر به ولایت ایشان بسپاریم.

در واقع حضرت صاحب(ع) به خلاف انبیا و ائمة گذشته در این خصوص به علم غیب خویش، به اذن خداوند عمل می کند. پیامبر اسلام و ائمة دیگر نیز با توجه به علم غیب خویش، دروغگو و صادق را از هم به خوبی تشخیص می دادند ولی سیره و روششان آن بود که در برخوردها به علم غیب خویش عمل نکنند؛ امّا حضرت مهدی(ع) به اذن خداوند متعال به علم غیب خویش تمسّک می جوید و با دیدن چهره و قیافة مجرمان از نیات شوم و عمل دروغین آنان باخبر گشته، علاوه بر عدم پذیرش توبه ظاهری شان، آنان را مجازات نیز می نماید؛ چنان که امام صادق(ع) در حدیث ذیل به خوبی این حقیقت را بازگفته است.