در کتاب حقوق بشر در شعر شاعران منتخب معاصر به قلم رسول خالدی، مسائل مختلف حقوق انسانی با توجه و نیمنگاهی به اعلامیۀ جهانی حقوق بشر در اشعار شاعرانی چون نیما، شاملو، اخوان، نصرت رحمانی و فروغ تحلیل و بررسی شده است.
به گزارش سلام نیوز ادبیّات معاصر ایران به دلیل اینکه شاهد تغییرات زیاد حکومتی چه در عرصۀ جهانی و چه در عرصۀ داخلی و در این میان شاهد بیعدالتیها و تبعیضها و از بین رفتن کرامت انسانی بوده؛ موارد نقض حقوق انسانی را به بهترین وجه بیان داشته است. به خصوص این که ادبیّات معاصر خود از نظر ساختار هم تغییراتی داشته و چهرهای نو در زمینههای مختلف خود به ویژه شعر گرفته، بالطبع این چهره نو، مفاهیمی را بیشتر ارائه میدهد که با شکل و قالبش بیشتر همراه گردد. به خصوص این که برخی شاعران چون شاملو از این بابت به شاعران سنتگرای پیشین تاخته و شعر آنها را چون بیانگر زندگی و درد و رنج مردم و بیان بیعدالتیها و ظلمها نبودهاست؛ کمتأثیر دانستهاند.
هر چند این موج انساندوستی و طرفداری از حقوق انسانها در ادبیّات معاصر از زمان انقلاب مشروطه آغاز میشود و شاعران زیادی با سرودن اشعاری، حقوق انسانی و بشر را همراه با مفاهیمی چون عدالت و آزادی و… نشان دادهاند، ولی شاید بتوان گفت اوج این کار از سال 1300 ه. ش. به بعد است که در آغاز با اندیشههای نیما یوشیج ادامه مییابد و در اشعار شاعران دیگری چون اخوان و رحمانی، بازتاب پیدا میکند و در اشعار فروغ و شاملو هر کدام به نحوی به اوج میرسد. هر چند در این زمینه شاعران دیگری هم بودهاند که اشعارشان بازتاب حقوق انسانی در زمان معاصر است.
در این کتاب، سعی شده است که موارد زیر به عنوان مهمترین اهداف طرح مورد بررسی قرار گیرد:
– آشنایی با جنبههای مختلف حقوق انسانی. – مقایسۀ شعر شاعران منتخب از منظر گزارههای حقوق انسانی. – آشنایی با تاریخ معاصر ایران و بررسی اوضاع اجتماعی و سیاسی معاصر. – بررسی و تبیین گزارههای حقوق انسانی در شعر معاصر فارسی و به ویژه شاعران منتخب.
در بخشی از کتاب حقوق بشر در شعر شاعران منتخب معاصر میخوانیم:
مهدی اخوان ثالث یکی از مهمترین شاعران جریان شعری سمبولیسم اجتماعی است. او با درک شرایط زمانه، با عنصر شعر خود، مسائل مختلف سیاسی و اجتماعی را انعکاس داده است.
مختاری در کتاب انسان در شعر معاصر دربارۀ او میگوید: «یکی از شاعرانی که با حس اجتماعی نیرومندی، به زندگی و سرنوشت انسان ایرانی گراییده است، اخوان است. شعر او از اواخر دهۀ بیست و گاه در همان قالبها و اسالیب کهن، با رویکردی سیاسی به برابری و عدالت اجتماعی مشخص شده است و روند رشد و عمق و گسترش یا تعدیل این دیدگاه را به دست حادثات سیاسی و پیوند و گسست اندیشهها و گرایشهای اجتماعی سپرده است. از همین رو او مشخصترین چهرۀ شاعری معاصر است که شکست سیاسی و اجتماعی، عمیقترین و قطعیترین تأثیر را در اندیشۀ شعرش برجای نهاده است.»
دو خصوصیّت برجسته، شعر اخوان را از دیگر شاعران معاصر جدا میکند: زبان غنی و پرطنین او و دیگر جنبۀ اجتماعی شعرش که تصویرهایی از زندگی و تاریخ معاصر دارد.
زبان اخوان، با آنکه گهگاه از ناهنجاریها و خشونتهایی که شاید از نوسان بین جد و هزل یا کهنه و نو ناشی است، خالی نیست، غالباً صلابت مردانهای دارد که شایستۀ زبان یک فرهنگ اصیل است.
اخوان ادب فارسی و زبان فارسی را چنان متأثر کرد که پس از قرنها بیتحرکی و بیخبری و رکود، باز شعر به اوج سدههای پیش از قرن هشتم صعود کرد و احترام و عزّت و جایگاه پیدا نمود. او در پدید آمدن و قابل قبول کردن تحول و دگرگونی بنیادی شعر فارسی نقش و مقامی چون بزرگان سدههای پیش، بیهقیها و فردوسیها و حافظها و باباطاهرها دارد.