صلح آمرانه !/ واکنش ها نسبت به لحن تند بلینکن به اشرف غنی

♦به گزارش سلام نیوز  دو روز پیش آنتونی بلینکن وزیر امور خارجه امریکا به رئیس جمهوری افغانستان نامه ای مبنی بر تسریع روند صلح افغانستان نوشت. نامه ای که از چنان لحن آمرانه و هشدارآمیزی برخوردار بود که موجب اعتراض رسانه های جمهوری خواه این کشور شد.

 انتخاب کلمات آمرانه و لحن بلینکن به اشرف غنی برخلاف عرف دیپلماتیک و قواعد بین المللی بود و در نتیجه باعث اعتراضات گوناگونی در رسانه ها و مقامات این کشور و حتی مردم افغانستان شد چرا که لحن آمریکا به افغانستان و رئیس جمهور آن ،گویای این بود که به رییس جمهور قانونی یک کشور ؛ نه به عنوان مقامی رسمی بلکه مانند مأموری سرسپرده، فرودست و دست نشانده نگاه شده بود و این خشم مردم آزادی خواه افغان را برانگیخت.

آنتونی بلینکن؛ وزیر خارجه امریکا در نامه‌ای به اشرف غنی ضمن هشدار درباره وضعیت افغانستان، بر ضرورت فوری “راه حل سیاسی” برای آینده کشور و به نتیجه رسیدن روند صلح تاکید کرده بود اما همه ماجرا این نبود.

این نامه بر طرح زلمی خلیلزاد جهت ایجاد یک ساختار سیاسی جدید تاکید می‌کرد و از رئیس جمهور یک کشور می خواست به شبه دستورات عمل کند.

در این نامه آمده بود که واشنگتن قرار است از سازمان ملل بخواهد که نشستی بین‌المللی با حضور وزیران خارجه کشورهای منطقه از جمله روسیه، چین، پاکستان، ایران و هند برگزار کند.

در این نامه با لحن جدی و فوری اشاره و هشدار داده شده بود که آقای بلینکن نگران است پس از خروج نیروهای امریکایی از افغانستان حتی با وجود ادامه کمک‌های مالی به افغانستان “اوضاع امنیتی بدتر” شود !

در بخشی از نامه هم از “پیامدهای فاجعه بار” دهه ۱۹۹۰ میلادی در پی “بی‌اتفاقی رهبران افغان” اشاره شده و تاکید شده که چنین رویدادی نباید تکرار شود.

رسانه های جمهوری خواه افغان نوشتند محتوای این نامه، مهم است و شاید از این مرحله به بعد، آنچه رقم خواهد خورد، محتوای همین نامه و طرح مورد تأیید آن باشد که پیشتر توسط خلیلزاد ارائه شده است؛ اما مهم تر از متن، لحن غیر متعارف این نامه است؛ لحنی که آن را با سایر سندهای استعماری در تاریخ معاصر افغانستان، همتراز می سازد و نشان می دهد که حضور نظامی امریکا در افغانستان، یک حضور مشروع در چارچوب مجوز شورای امنیت سازمان ملل در یک واحد سیاسی مستقل عضو این سازمان نیست؛ بلکه اشغالگرانه و استعماری است و واشنگتن بر بنیاد همین رویکرد به خود حق می دهد تا تصمیم اول و آخر را درباره سرنوشت سیاسی افغانستان بگیرد.

این رسانه ها تاکید کردند که نباید فراموش شود نامه آنتونی بلینکن از مقام وزارت امور خارجه امریکا به یک رییس جمهوری قانونی نوشته شده نه یک نیروی تحت امر آمریکا؛ اما لحن آمرانه و هشدارآمیز آن به وضوح نشان می دهد که بلینکن کوچکترین بهایی برای عرف دیپلماتیک و قواعد بین المللی قائل نبوده و اینها شعارهای آمریکایی بیش نیست . آمریکا بر خلاف قواعد حقوق بین الملل، به اشرف غنی نه به عنوان رییس جمهوری مشروع یک کشور مستقل؛ بلکه به مثابه مأموری سرسپرده، فرودست و دست نشانده و از بالا به پایین نگاه می کند.

همچنین بیان شد : بی توجه به اینکه در افغانستان چه می گذرد و رهبران دولتی و سیاسی کشور برای مدیریت و مهار بحران و عبور از این شرایط خطرناک و فاجعه بار چه تدابیری را باید به کار گیرند، تصمیمی که در واشنگتن گرفته شده، کمکی به افغانستان برای نجات نمی کند. این تصمیم پیش از آنکه بازتاب دهنده وضعیت شکننده و بحرانی کشور باشد که نیاز به راه حلی آنی، فوری و فراگیر دارد، نشان دهنده نگاه استعماری امریکا به افغانستان همچو ایالت پنجاه و دوم است.

واکنش ها و انتقادات ابرازشده از سوی مقام های دولت آقای غنی نسبت به این نامه هم اغلب متمرکز بر لحن آن بود . به عنوان نمونه، امرالله صالح؛ معاون اول رییس جمهوری از نه گفتن به مثابه یک اصل تاریخی در افغانستان یاد کرده و گفت که اگر زمان آن فرابرسد او مانند امام حسین در برابر صلح آمرانه خواهد ایستاد و نه خواهد گفت.

محمد محقق؛ مشاور سیاسی و امنیتی اشرف غنی هم صلح آمرانه را مردود دانست.

با این حال امروز جمعه در رسانه های افغان خبر دیگری دیده شد با این مضمون که آقای غنی برای نخستین بار اعلام کرد که حاضر است درباره سازوکار و زمان برگزاری انتخابات شفاف و سراسری با نظارت جامعه جهانی، مذاکره کند و به نتیجه برسد؛ موضعی که اگرچه پیش بینی نمی شود مورد اقبال طالبان و حتی امریکا واقع شود؛ اما گامی در مسیر پذیرش صلح با شرایط موجود است. رسانه های  افغان این اقدام را عقب نشینی جمهوریت خواندند اما موضع مثبت یا منفی صرف نشان ندادند.

افغانستان به عنوان یکی از همسایگان جمهوری اسلامی و کشوری که قربانی رنج های بسیاری بوده دارای شان و اهمیت خاصی برای ماست و جمهوری اسلامی هیچ چیز جز صلح و ثبات و رشد را برای کشورهای منطقه و جهان نمی خواهد و بی شک برای رسیدن به این مهم امدادهای بین المللی و گاه ریش سفیدی در روابط دیپلماتیک لازم است . اما انچه پذیرفته نیست خوی استکباری آمریکا نسبت به کشورهای منطقه ،احساس تملک و سروری برای جهت دهی سیاست ها و سرنوشت آنهاست است که نقض آشکار حقوق انسانی- سیاسی و قوانین بین الملل است. 

مطلب پیشنهادی

نتایج و دستاورد وبینار سازمان ملل درباره محیط زیست و توسعه

مجمع عمومى سازمان ملل در سال 1989 تصمیم گرفت که به منظور شناساندن مفهوم توسعه …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


+ 8 = هفده