عبادت عبارت است از خارج شدن از محدوده کوچک خودی، خارج شدن از محدوده آمال و تمنیات صغیرِ و به عبارتی دیگر در عبادت است که انسان از دایره تمنیات و آمال کوچک خارج می شود و با جهانی دیگر مانوس می گردد.
به گزارش سلام نیوز از آنجا که انسان، به تعبیر قرآن مجید دارای طبیعت حریص، خودخواه، ستمگر، نادان، ستیزه جو و ناتوان است؛ اگر به همان حال رها باشد، سرانجام هلاکت و «اَسْفَلَ سافِلینَ» خواهد بود. اما اگر در مسیر عبادت و اطاعت حضرت حق قدم برداشته و جهت حرکت خویش فقط او را قرار دهد؛ یقیناً از دام خطرناک چنین نقایص و هلاکتی، نجات یافته و به صفات استقامت، فداکاری، سپاسگزاری، آگاهی و عدالت مجهز گشته و همچون ابراهیم خلیل که«اِنَّ اِبْراهیمَ کانَ اُمَّةً قانِتاً لِلّهِ حَنیِفاً» یک امّت و یک قدرت عظیم خواهد گردید. و سرانجام به قرب الهی که همان کمال نهایی انسان است راه خواهد یافت. همین است که در بینش الهی پس از واژه «مبده» واژه «عبادت» می درخشد که خداوند متعال در قرآن کریم، کلمه «عبادت» و مشتقات آن را در276 مورد ذکر فرموده و تنها در 38 جا با الفاظ: وَاعْبُد، اُعْبُدوا و اَعبُدُونِی انسان را دعوت و مأمور به عبادت ذکر کرده است. بنابراین باید به حقیقت و ارزش عبادت آشنایی پیدا کرده و به آن مأنوس شد؛ زیرا سعادت دنیوی و اخروی ما در گرو آن است.
انگیزه های عبادت
یکی از ابهاماتی که پیرامون رفتارهای دینی ممکن است ذهن هر فردی را درگیر سازد، این مسئله است که:اگر به وجود رابطه دین مداری و آرامش و بهداشت روان ایمان دارید، چرا انسانهای دیندارزیادی را مشاهده میکنیم که زندگی آنان سراسر از تنش، اضطراب و … را پر کرده است. این گونه سوالات و ابهامات از جمله مواردبحث انگیزه عبادت است که میتواند جوابی قانع کننده در مورد آن ارائه کرد. امیرمومنان علی (علیه السلام) انگیزه های افراد را در انجام رفتارهای عبادی چنین توصیف کردهاند: إِنَّ قوماً عَبَد وَ اللّه رَغبَةً فَتِلکَ عِبادَةُ التُّجار و إِنَّ قوماً عَبَد وَ اللّه رَهبَةً فَتِلکَ عبادةُ العبید و إِنَّ قوماً عَبَد وَ اللّه شُکراً فَتِلکَ عبادةُ الاَحرار؛ گروهی خدا را به انگیزه پاداش میپرستند که این، عبادت تجارت پیشگان است و گروهی او را از ترس میپرستند که این عبادت برده صفتان است و گروهی او را برای سپاسگزاری میپرستند و این عبادت آزادگان است. همچنین در جایی دیگر ایشان عبادت خود را از نوع سوم میدانند و میفرمایند: الهی مَا عَبَدتُکُ خَوفاً مِن نَارِک وَ لَا طَمَعَاً فِی جَنَتِک بَل وَجَدتُکَ أَهلاً لِلعِباد فَعَبدتُکَ؛ خدایا من تو را به خاطر بیم از کیفر یا طمع بهشتت عبادت نکردم بلکه چون شایسته پرستش بودی، پرستشت کردم. .
عوامل ایجاد شوق عبادت
اولین نکته در عبودیت، راهیابی به مرتبه کمال عبادت است که انسان جز به معبود واقعی یعنی کمال مطلق نیندیشد و جز در راه او گام برندارد و هرچه غیر اوست را فراموش کند. تلاش برای رسیدن به این درجه از کمال، نياز به انگیزه و شوق وافري دارد و برای ایجاد شوق به عبادت در خویشتن و حرکت به سوی عبادت کامل به عوامل و راهکارهای ذيل توجه داده میشود:
عوامل درونی
معرفت و درك عظمت معبود
رابطه معرفت وعبادت به اين صورت قابل تبيين است كه از سویی، انسانی که معرفت شایسته به خدا ندارد، آنگونه که سزاوار است عظمت و حرمت او را پاس نمیدارد و هر اندازه آدمی به فرامین الهی و ارزش عبادت آگاهی بیشتری داشته باشد، عبادتی پربارتر خواهد داشت و از سویی دیگر هر عبادتی که به صورت صحیح انجام پذیرد، دل را برای کسب معرفتی بالاترآماده کرده، او را به عبادتی دیگر وامیدارد. به اين ترتيب، هرچه شناخت آدمي رو به تكامل ميرود ذوق و شوق او براي عبادت بيشتر خواهد شد. آنكس كه لذت حضور عرفاني را درك كرده، در پي نورانيت بيشتر گام خواهد برداشت.
حضور قلب
یکی از شرایط کمال عبادت، حضور قلب در هنگام انجام عبادت است. حضور قلب روح عبادت است و اگر عبادات اين روح را نداشته باشد و صرف لقلقه زبان و اعمال ظاهري باشد، به مرور زمان جذابيت خود را از دست ميدهد. ازاينرو، براي بقاي هميشگي شوق به عبادت نبايد از اين امر غافل شد. شدت این حضور قلب است که انسان را به اخلاص و کمال عبادت میرساند تا در عملش شريكى براى خدای سبحان نتراشد و دلش در حال عبادت وابسته به جايى نباشد، نه به اميدى و نه از ترسى حتى نه اميد به بهشت و نه ترس از دوزخ. در نقطه اوج چنین اخلاصی است که امیر مؤمنان علی(ع) فرمود: إِلَهِي مَا عَبَدْتُكَ خَوْفاً مِنْ عِقَابِكَ وَ لَا طَمَعاً فِي ثَوَابِكَ وَ لَكِنْ وَجَدْتُكَ أَهْلًا لِلْعِبَادَةِ فَعَبَدْتُكَ؛ (بارالها!) من تو را نه به طمع بهشت میپرستم و نه به جهت ترس از آتش دوزخ بلکه تو را شایسته معبودیت میبینم و میپرستم.
تقوا
چگونه ميتوان انتظار داشت كسي كه روان خود را به گناه آلوده كرده است، همچنان شوق انجام اعمال عبادي را در خود زنده نگهدارد. عبادتي كه تقوا را به همراه نياورد نوعي انجام ظاهري عبادت بدون توجه به لُبّ آن است. انسانی که بر اثر عبادت با مرتبهای از تقوا ملازم شد، خود را از منهیّات الهی دور نگه میدارد و حق بندگی را ادا میکند تا به درجه بالاتری از تقوا برسد؛ یعنی این تقوا خود راهنمای بنده برای عبادتی کاملتر و والاتر خواهد بود پس، بايد تقواي الهي پيشه كرد تا لذت و نورانيت واقعي عبادت به آدمي چشانده شود وآنگاه علاقه و ذوق استفاده از چنين منبع فيضي در جان رخنه كند.
عوامل بیرونی
در بحث از عوامل شوقآفرين، نمیتوان از اثرپذیری عوامل بیرونی غافل شد. اسلام نیز به این واقعیت توجه کرده است. از جمله این عوامل مکان و زمان است. برخی مکانها و زمانها از شرافت خاصّی برخوردار شدهاند که باعث برکت و رفعت عبادت میگردد.
مکان
عبادت در مکان های یادآور خدا مانند مسجد، حرم اولیاء الهی، سرزمین عرفات و … فضای حاکم بر روح آدمی را تغییر میدهد. قرار گرفتن در این مکان ها اگر مانند حضور در عرفات كه به حكم شرع لازم است، لزوم شرعي هم نداشته باشد، به سبب نقش ایجابی که در کسب فیوضات دارد به مؤمنان و پویندگان طریقت توصيه شده است. حضور در چنين مكان هايي زمينه را براي دريافت روحيات معنوي آماده كرده با تغيير روحيه جوّي شوقآفرين بر روح و جان آدمي حاكم ميشود.
زمان
عبادت و راز و نیاز در هنگام سحر، روز جمعه، شب قدر و … اثری شگرف در صفای درون دارد و عامل ترغیب بیشتر برای تهذیب نفس میگردد. نسیم لطف الهی در این زمانها به وزیدن در میآید و آن کس که خود را در بند خواب و خوراک کند در معرض آن نسیم قرار نخواهد گرفت. یکی از سفارشات امام خمینی(ره) برای حفظ شوق عبادت، انتخاب حال و وقت مناسب براي عبادت است. ايشان ميفرمايد: وقتى را كه (سالک) براى عبادت انتخاب مىكند، وقتى باشد كه نفس را به عبادت اقبال است و داراى نشاط و تازگى است و خستگى و فتور ندارد، زيرا كه اگر نفس را در اوقات كسالت و خستگى وادار به عبادت كند ممكن است آثار بدى به آن مترتّب شود كه از جمله آنها آن است كه انسان از عبادت منزجر شود و تكلّف و تعسّف آن زياد گردد و كم كم باعث تنفّر طباع نفوس شود و اين علاوه بر آن كه ممكن است انسان را بكلّى از ذكر حق منصرف كند و روح را از مقام عبوديّت كه منشأ همه سعادات است برنجاند.
تاثیرات رفتارهای عبادی در بهداشت روانی
آرامش روانی
ویژگی مشترک تمامی عبادتها را باید دوری از گناه و معصیت دانست. گناه و معصیتی که علت اساسی و اولیه ایجاد نابهنجاریها و اختلالات روانی در هر فرد محسوب میشود. اصولا نحوه ایجاد تنشها و اضطرابها و هر آنچه با بر هم زدن آرامش و بهداشت روان آدمی در رابطه است را، باید خارج شدن و انحراف از سرشت آدمی دانست. از طرفی یکی از اساسیترین مواردی که فرد را از سرشت و ماهیت بی آلایشش خارج میکند، گناه و معصیت میباشد. در آیاتی از مصحف الهی به این مهم به زیبایی اشاره شده است: الَّذِینَ ءَامَنُوا وَ تَطمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکرِاللهِ أَلَا بِذِکرِاللهِ تَطمَئِنُّ القُلُوبُ*مومنان کسانی هستند که ایمان آوردهاند و دلهایشان به یاد خدا مطمئن و آرام است آگاه باشید فقط با یاد خدا دلها آرامش مییابد. این مسلم است که تمام تلاش انسان در زندگی برای رسیدن به سعادت است و تمام ترس انسان در زندگی، از مواجهه شدن با بدبختی و محرومیت است و آدمی در این راه هر تلاشی میکند و به هر چیزی چنگ میزند مانند مال، مقام، فرزند، همسرو … درواقع به هیچ یک از این اسباب نمیتوان دل بست و آرام گرفت.
حل شدن مشکلات
در قرآن کریم می خوانیم: و من یتق الله یجعل له مخرجا. این آیه از امید بخش ترین آیات قرآن است که تلاوت آن دل را صفا و جان را نور میدهد، پرده های نومیدی را میدرد و شعاعهای حیات بخش امید را به قلب آدمی میتاباند و به تمام افراد پرهیزگار وعده نجات و حل مشکلات میدهد. در حدیثی از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) میخوانیم:من آیه ای را میشناسم که اگر تمام انسانها دست به دامن آن بزنند برای (حل مشکلات) آنها کافی است. پس آیهی من یتق الله… را تلاوت فرمودند و بارها آن را تکرار فرمودند.
پرورش فضائل اخلاقی
یکی از فوائدی که انجام عبادتها در پی میتواند داشته باشد، رشد و پرورش فضائل اخلاقیست. فرض کنید شخصی شبانه روز در حال انجام عملی و گفتن سخنی است، بعد از مدتی با نا خود آگاه آن عمل و سخنان در عمق وجود او تاثیر گذاشته و در اعضاء و جوارحش پدیدار میشود. عبادت نیز به همین گونه است. فقط انجام یک نماز آن در شبانه روز به آن مضامین عالی میتواند تاثیری شگرف در اعمال و جوارح آدمی بگذارد. البته باید گفت که تاثیر عمل در فرد متوقف شرطی است و آن اینکه انجام عمل همراه با علم و آگاهی باشد. فرد بداند چه میگوید. چه انجام میدهد وگرنه تکرار عمل بدون شناخت و آگاهی آن تاثیری را که باید داشته باشد ندارد. لقلقه کردن ذکری بدون توجه به معنی و مفهوم ذکر و توجه به آن قدرت مطلق، تاثیری چشمگیر نمیتواند داشته باشد. اما فردی که با شناخت و آگاهی مشغول ذکر و عبادت پروردگارش میشود، اذکار و عبادت از او شخصی میسازد که اوصاف و فضائل پسندیده مقبول درگاه خداوند همچون بخشندگی، مهربانی، خطا پوشی، توکل و … در او پدیدار شده و از او انسانی وارسته میسازد.
پاکسازی درون
از جمله مسائلی که در ایجاد و پرورش بیماریها و اختلالات روانی تاثیرگذار میباشد رزائل اخلاقیست. نابهنجاریهایی که مسبب اصلی اختلالات روانی و روحی میباشند عبارتند از:غرور و خودخواهی، بخل و صدها صفت رذیله دیگر، این صفات رذیله میتوانند آرامش روانی فرد را بر هم بزنند. از طرفی تمسک جستن به اعمال عبادی و ارتباط با پروردگار عالم وسیله ایست که انسان را از نابهنجاریهای اخلاقی که سبب نا آرامی روان و روح و حتی جسم آدمیست، برهاند. انسان اگر صفت زشت و رذیلانه ای را از خود بروز میدهد مثل بخل، حسادت، غرور و غیره، به علت دوری از معبود خود و ذات احدیت است. اما وقتی با عبادت به معبودش انس گرفت و به او وابسته شد و مقصودش غیر از او نشد، دیگر نسبت به تعلقات دنیوی اعتنایی ندارد. تمام مادیات دنیا در نظر او رنگ میبازد چرا که دلش با خدا پر شده است و به غیر از او کسی در آن جا ندارد چنین شخصی در همه حال در پی خشنودی خدا بوده و تنها برای رضای او کار و فعالیت میکند.
ارضای نیازهای احساسی
انسان موجودی است احساسی و در تمام دوران زندگی خود نیازمند آن است که موجودی را عاشقانه دوست بدارد و او را ستایش کند. زندگی انسان بدون این حس امکان پذیر نیست. اما آدمی هیچ زمان نتوانسته حق مطلب را آنگونه که میباشد ادا کند. همیشه مسیرهای فرعی و یا اشتباه را انتخاب میکند، اینجاست که باید گفت ذات احدیت چه نیکو بندگان خود را امتحان میکند. عمری به دنبال هوسها و لذت های دنیوی میرود و بارها آن را امتحان میکند و معدودی ازآنان متوجه میشوند که مسیر غلط است. معبود و معشوقه کسی دیگر است. بسیاری هم تا به حیات خود ادامه میدهند. در جهل او خبری میمانند و سختیها و دشواریها و ناملایمات هدفهای دنیوی را برای خود به ارمغان میبرند. این بنده مخلص و با ایمان خداست که در مسیر عشق به معبود خود میسوزد و از لحظه لحظه آن لذتی را میبرد که فقط برای کسی که هم راه اوست قابل درک است .چنین فردی وقتی مشغول عبادت پروردگار خویش میشود، مثل آن است که به معبود و معشوق خود رسیده است.
استقامت و پایداری
هر قدر انسان در مسیر اطاعت از فرمان خدا قدم بردارد ثبات و استقامت او افزایش مییابد. در واقع اطاعت فرمان خدا نوعی ورزش روحی برای انسان است که ادامه و تکرار آن همانند ورزشهای جسمانی روز به روز قوت و قدرت و ثبات و استحکام بیشتری میآفریند و انسان به تدریج به جایی میرسد که هیچ قدرتی نمیتواند بر نیروی ایمان او غلبه کند و او را بفریبد..
ایجاد روابط اجتماعی
بعد اجتماعی آدمی از اهمیت بسیاری برخوردار است تا آنجایی که انسان را موجودی اجتماعی (حیوان اجتماعی) تعریف میکنند. اصولا انسانیت انسان در حد زیادی به جنبه های اجتماعی او وابسته است. جریانهای اجتماعی و ارتباطات اجتماعی تاثیر مطلوبی در بهداشت روانی انسان دارد. انسانهایی که خود را از جامعه جدا میکنند، دچار مشکلات روانی و رفتاری عدیده ای میشوند.در اسلام بر روی وحدت و یکپارچگی مسلمانان بسیار تاکید شده و به گونه ای که میبینیم به نماز جماعت بسیار سفارش شده، حج عبادتیست که ارتباط مسلمانان را در بعدی وسیع بر قرار میکند. فضائل و کمالاتی همچون، اهتمام به امور مسلمین، کمک مردم، یاری رساندن به مظلومین و مستضعفین، عبادتهایی که جنبه گروهی دارند و غیره همگی نشانههایی از اهمیت دادن اسلام به فعالیتها و عبادت های گروهی و اجتماعی است