فرهنگ شهر نشینی چیست؟ چگونه شهر آرام و نیک و سالمی داشته باشیم؟

فرهنگ شهری را می توان متشکل از ارزش های گروهی معین و هنجارهایی دانست که از آن پیروی می کنند و کالای مادی پدید می آورند. فرهنگ با زندگی شهری بالیده و راه تکاملی پیموده است.

گزارش: سارا نصغی

به گزارش سلام نیوز شهر واقعی، فارغ از زمان ومکان، بدون فرهنگ بی معناست. فرهنگ شهری پدیده ای کهنسال است که هر روز نو می شود. فرهنگ شهری همراه با دگرگونی های شگرف سده بیستم، چنان دگرگون گشته است که با تحولات این مفهوم در گستره تاریخ آن برابری می کند. همه عناصر شهری به طور مستقیم و غیر مستقیم از فرهنگ متأثر می شوند و در مواردی نیز بر آن اثر می گذارند. برای یافتن راهی منطقی و روشمند برای پاسخگویی به پرسش هایی چون «فرهنگ انسانی در متن شهری چیست؟»، میتوان از الگوی تحلیل سه سطحی بهره جست.

این الگوی نوپا گذشته از دو سطح کلان و خرد، سطح میانه ای نیز دارد. برداشت از فرهنگ شهری آن را در سطح میانه که به سازمان‎ها و گروه بندی های اجتماعی اختصاص دارد، قرار می دهد. سطح خرد به فرد رفتاد و سطح کلان به ساختار جمعی می پردازد. در برداشت پویا از فرهنگ شهری، ارتباط متقابل سه سطح پیش گفته الزامی گردد. برنامه ریزان شهری به هنگام برخورد با فرهنگ شهری از رابطه ارزش ها، هنجارها، روابط انسانی و ساختار شهر و بالاخره برنامه ریزی شهری یاد می کنند. جامعه شناسان فرهنگ شهری را در معنای شهری بودن می جویند. برخی غیرشخصی شدن را مهمترین ویژگی فرهنگ شهری می دانند که روابطی با واسطه است نه چهره به چهره.

مبارزات گروه های اجتماعی، و به ویژه جنبش های اجتماعی تهیدستان، خود بخش مهمی از فرهنگ شهری اند‎بنابر این می توان گفت که منظور از فرهنگ شهر نشینی مجموعه ای از ارزش ها  هنجارها، نهادها، فضاها، امکانات  مقررات و آدابی است که به زندگی در جامعۀ شهری نظم و تعادل می بخشد.از این منظر فرهنگ شهرنشینی امروزه بخش مهمی از فرهنگ عمومی هر جامعه‎را تشکیل می دهد که کیفیت آن نقش اساسی در فرایند توسعۀ پایدار  کیفیت زندگی، سلامت و شادابی عامۀ مردم دارد. از طرف دیگر تبدیل ساکنان شهر به شهروندان تمام عیار مستلزم ایجاد گسترش فرهنگ شهرنشینی است.

یکی از ویژگی های شهرهای بزرگ، گرد آمدن بیشماری خرده فرهنگ های متفاوت در آنهاست که موضوعی ویژه برای رشته ی جدید انسان شناسی شهری به شمار می آید. این خرده فرهنگ هارا میتوان از جنبه های مختلف نظیر خرده فرهنگ های حرفه ای و طبقاتی، خرده فرهنگ های قومی و نژادی، خرده فرهنگ های محله‎ای و دسته های جوانان، خرده فرهنگ های اجتماعی طبقه بندی کرد.

حضور خرده فرهنگ ها و سبک های گوناگون زندگی در شهرهای امروزی، برنامه ریزی و مدیریت شهری را با انواع مشکلات و مسائل از قبیل پدیده چندهویتی، تنش های گروهی، چندگانگی فرهنگی و پس افتادگی فرهنگی رو به رو ساخته است از این نظر رویکردهای جدیدی در برنامه ریزی و مدیریت شهری مطرح شده است که برمباحث و عوامل فرهنگی تاکید می ورزد. از آن جمله می توان به برنامه ریزی محلی در زمینه مشارکت مردم در امور مربوط به حفاظت محیط زیست، بازیافت پسماندها، آموزش شهروندی، ابتکارات محلی در صرفه جویی منابع، توانمند سازی، تشکل های زنان، جوانان و ناتوانان اشاره کرد.

با رشد سریع شهرنشینی برخی از عناصر مادی فرهنگ از قبیل وسایل حمل و نقل وسایل ارتباطی  تجهیزات شهری ، وسایل خانگی   کالاهای مصرفی و مانند اینها به سهولت رواج پیدا می کند ولی ارزش ها ، هنجارها و قواعد اخلاقی  آداب رفتاری و مانند اینها به همان سرعت تحول پیدا نمی کند و در نتیجه نوعی شکاف و ناهماهنگی میان عناصر مادی و عناصر معنوی فرهنگ عمومی پدید می آید. حاصل این پس افتادگی فرهنگی ظهور انواع رفتارهای نابهنجار   متضاد و همگون در فرهنگ شهرنشینی است که گاهی به عنوان نوعی بحران و بی فرهنگی تفسیر می شودپس افتادگی فرهنگی را در شهر بخوبی می توان مشاهده کرد.

در طول چند دهۀ گذشته نه تنها این ناهماهنگی فرهنگی در شهر حل نشده بلکه شدت هم پیدا کرده است. اینک با رشد آپارتمان سازی در شهر و توسعۀ تأسیسات و تجهیزات جدید نظیرپل های هوایی  ورزشگاهها، ارتباط از راه دور ، ماهواره ها   فروشگاههای بزرگ … شیوۀ زندگی ما در شهرها بسیار پیچیده تر و در نتیجه رفتارهای فرهنگی شهرنشینان بسیار متنوع تر ، ناموزون تر و نابهنجارتر شده استدر حال حاضر فضاهای شهر ما آیینۀ تمام نمای این پس افتادگی فرهنگی است، انواع کالاها و وسایل جدید درزندگی روزمرۀ مردم شهرنشین رخنه کرده ولی هنوز آداب و رفتار استفاده از آنها پدید نیامده است. در این شرایط دیگر نمیتوان مناسبات اجتماعی را از طریق آداب و عادات و هنجارهای سنتی سازمان داد و مدیریت کرد. اخلاقیات کهن و ادب و آداب شهرهای قدیمی و کوچک ، با همه ارزش تاریخی و اجتماعی خود ، نمی توانند به نیازهای جدید شهرنشینی مثل آداب آپارتمان نشینی ، صف و نوبت، حفظ محیط زیست ، خرید ، تفریح ، ورزش، تحصیل  شیوه همسرگزینی و مانند اینها پاسخ دهند.در نتیجه انواع خرده فرهنگهای شهری عجیب و غریب پدید آمده که زندگی همگان را با تنش ، نگرانی ، برخورد و تضاد روبه رو کرده است حقیقت این است که در فرهنگ کهن ما ارزشها  هنجارها و نهادهای بسیار با ارزشی وجود دارد ولی در برابر هجوم ارزشها ، هنجارها و نهادهای جدید تا حدود زیادی کارآیی شان را از دست داده اند و از این رو نیاز به بازشناسی و اصلاح و تکمیل دارند. در فرهنگ ملی و دینی ما توجه به کودکان ، احترام به بزرگسالان ، کمک به ناتوانان ، حق همسایه،حفظ گیاهان ، رعایت بهداشت و نظافت و مواردی از این دست دارای ارزشهای ریشه داری است و عموم مردم در اعماق وجدان شان به آن باور دارند ولی در زندگی روزمره اغلب نادیده گرفته می شوند  به این دلیل که ساختار فرهنگی مابه هم ریخته است استفادۀ نادرست از تلفن همراه ، عدم رعایت نوبت در صف و مانند اینها ، تمام حقوق کودکان ، کهنسالان و همۀ شهروندان را نادیده می گیریم، هوا و آب و خاک را آلوده می‌سازیم و زندگی را برای خود و دیگران تلخ و سیاه می کنیم و گاه در درون خود می نالیم که عجب روزگار بدی شده است.

مطلب پیشنهادی

نتایج و دستاورد وبینار سازمان ملل درباره محیط زیست و توسعه

مجمع عمومى سازمان ملل در سال 1989 تصمیم گرفت که به منظور شناساندن مفهوم توسعه …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


× سه = 6