در زمان حاضر بر اساس پیمایشهای جدید، نگرش مردم نسبت به فرزندآوری تغییر کرده است و بیش از ۶۰درصد مردم حداقل ۳ فرزند میخواهند! این یک مطالبه عمومی است و توقع این است که بعد از ۱۰ سال از تغییر سیاست در سطح کلان، دراینباره قانون داشته باشیم.
به گزارش سلام نیوز به نقل از خبرنگار اجتماعی باشگاه خبرنگاران پویا؛ در زمان حاضر طرح “جوانی جمعیت و حمایت از خانواده” در انتهای فرصت بررسی خود در کمیسیون مشترک مربوطه در مجلس شورای اسلامی قرار دارد، این طرح طی دهه 90 پیچوخمهای زیادی را طی کرده است تا حداقل به تصویب مجلس برسد!
در این میان در دورههای پیشین مجلس، دولت بهجای تسهیل در روند تصویب و اجرای قوانین همچون مانعی با این طرح مهم جمعیتی برخورد سلبی کرده و موجبات اجرای آن را فراهم نکرده است، این در حالی است که تخطی از اجرای قوانین برای دولت جرمانگاری شده است! باید بدانیم بهخاطر وضعیت وخیمی که در حوزه جمعیت با آن درگیریم هرگونه اهمال در این موضوع علاوه بر قانونشکنی، خیانت به آرمانها و ارزشهای اسلام، انقلاب و ایران است.
به همین بهانه با دکتر صادق ستاریفر، مدیرکل مطالعات آموزش و فرهنگ مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی گفتوگویی ترتیب دادیم؛ وی در این گفتوگو ضمن اشاره به وضعیت کنونی شاخصهای جمعیتی کشور و بحران قریب الوقوع سالمندی جمعیت، از مشوقها و موضوعات حمایتشده در طرح جوانی جمعیت میگوید؛ در ادامه این گفتوگو تقدیم مخاطبان تسنیم میشود:
در ابتدا، مختصری درباره پیشینه و وضعیت کنونی طرح جمعیت در مجلس توضیح دهید؟
مجلس یازدهم، سومین مجلسی است که به طرح جمعیت میپردازد، طرح جمعیت در مجالس نهم و دهم به سرانجام نرسید و در مجلس یازدهم با همکاری مرکز پژوهشهای مجلس مجدداً در دستور کار اول کمیسیون فرهنگی قرار گرفت و پیشنویس آن به کمیسیون ارائه شد؛ پیشنویس مرکز با تغییراتی در طرح اعلام وصولی ادغام شد و متنی بر مبنای مسائلی که وجود دارد در محورهای مختلف فرهنگسازی، آموزش، اشتغال، استخدام، مسائل رفاهی، مسائل اقتصادی و معیشتی، موارد بیمهای، نظاموظیفه، مسکن و همین طور تسهیلات بانکی، سرفصلهای مختلفی تعریف شد، در قالب این سرفصلها مواد و احکامی در حوزههای حمایتی و مشوق و رفع موانع پیشنهاد شد.
پیشنهاد مرکز پژوهشها این بود که نظر به ضرورت امر طرح بهصورت اصل هشتاد و پنجی بررسی شود با توجه به سابقه طرح و پیچیدگی و اهمیت ابعاد آن قرار شد طرح در کمیسیونی مشترک بررسی شود تا در نهایت در اختیار شورای نگهبان قرار گیرد؛ بر همین اساس مجلس یازدهم این راهبرد را برای تحقق سیاستهای کلی جمعیت و مطالبه و نیاز عمومی در جهت تسهیل فرزندآوری اتخاذ کرد، طرح ” جوانی جمعیت و حمایت از خانواده” در زمان حاضر در فرصت بررسی کمیسیون مشترک قرار دارد.
چه عامل یا عواملی بهروی تمایل یا امتناع مردم نسبت به فرزندآوری نقش دارد؟
ارزشها و هنجارهای اجتماعی و فرهنگی نقشی اساسی در تبیین، کنترل و هدایت کنشها و رفتارهای جمعیتی افراد ایفا میکنند؛ فرزندآوری بهعنوان یک کنش اجتماعی علاوه بر بعد رفتاری، دارای بعد نگرشی، معنایی و بینذهنی است، نگرشهای باروری افراد بهعنوان یکی از مهمترین عوامل تعیینکننده رفتار باروری محسوب میشود، با این حال این رفتارها تنها متأثر از نگرشها نیست و عوامل اقتصادی و تحولات اجتماعی نیز بر آن تأثیرگذار خواهند بود.
با این توضیح، در مقایسه با دهههای شصت و هفتاد نگرش مردم کشور ما نسبت به فرزندآوری چه تغییری کرده است؛ تمایل امروز مردم به تک یا دو فرزندی را چگونه توضیح میدهید؟
مطالعاتی در زمینه نگرش مردم به فرزندآوری انجام شده است که این مطلب را روشن میکند؛ در سال 1382 یک پیمایش ملی انجام شد و در آن از نگرش مردم نسبت به فرزندآوری سؤال پرسیده شد، 74 درصد از مردم دو فرزند را مطلوب میدانستند،11 درصد تکفرزندی و تقریباً 11 درصد نیز سهفرزندی را مطلوب میدانستند که این خود ناشی از سیاست تحدید نسلی بود که در سطح وسیع و افراطگونه از اواخر دهه 60 شروع شد، در قالب قانون برنامه و قانون تنظیم خانواده تا جایی پیش رفت که متأسفانه این قوانین و سیاستها باعث شد که نوعی تغییر نگرش در جامعه ایجاد شود.
گروه غالب مردم ایران در آن زمان دو فرزند را کافی میدانستند و این مسئله برای دو دهه طول کشید؛ بعد از آن در سال 94 و 98 نیز پیمایشهایی صورت گرفت و دوباره همان سؤالها از مردم پرسیده شد، این پیمایشها در قالب نگرشسنجی انجام شد که مطابق پیمایش سال 98 حدود 35 درصد مردم گفتند که دو فرزند میخواهند، این کاهش بهمعنی تغییر نگاه و نگرش مردم است یعنی غالب مردم بهلحاظ نگرشی دو فرزند را کافی نمیدانند و بیش از 60 درصد گفتند که حداقل 3 فرزند میخواهند!
این یعنی مردم فرزندآوری را یک هنجار میدانند و از طرفی نشان میدهد با توجه به سیاستهای تحدید نسلی که تاکنون به اجرا درآمده هژمونی تکفرزندی و دوفرزندی از بین رفته است و مردم تبعات و آسیبهای آن را دیدند و به این نتیجه رسیدند که اتفاقاً فرزند کمتر باعث زندگی بهتر نمیشود! بلکه خانواده گسترده و پرفرزند است که کیفیت زندگی را بهبود میبخشد و لذا،اگرسیاستهاومشوقهای مناسبوکارآمداز سوی نظامحکمرانی ارائه شود، شاهدافزایش نرخباروری کلوتعدادموالیدخواهیمبود.